چه کسی در زندگی پشتوانه حقیقی ماست؟ در اطراف ما، عزیزانمان هستند که بسیار هم دلسوزند، اما اگر روزی آنها را از دست بدهیم، چه؟ وابستگی کامل ما به چه کسی است؟ کسی که بدون او ادامه زندگی غیرممکن باشد؟
روایت است زمانی که پیامبرﷺ بزرگترین پشتیبان، یعنی عموی بزرگوارش ابوطالب، و کمتر از یک ماه بعد، همسر وفادار و محبوبش حضرت خدیجه را از دست می دهند، آیه ۵۸ سوره فرقان نازل می شود، طوری که خداوند از پیامبرش غم زدایی میکند و به او نیرو و اطمینان می بخشد و واقعیتی را در مقابل پیامبر قرار می دهد:
و بر خداوندی تکیه کن که همیشه زنده است و هرگز نمی میرد…[فرقان ۵۸]
توکّل کردن و تکیه زدن برکسی که روزی از روزها، هر چند هم عمر او طولانی یا کوتاه باشد، به درود حیات میگوید، تکیه زدن بر تکیه گاهی در حال سقوط و فروافتادن است، و پشت بستن به سایه ای است که برطرف و برچیده میشود. بلکه باید زنده جاویدی که هرگز دچار زوال نمی شود را وکیل قرار داد. عشق ورزیدن به اطرافیان و بی نهایت آن ها را دوست داشتن و از فطرت اجتماعی پیروی کردن بسیار ضروری و مبارک است، اما بهتر است بطور کامل وابسته و دلبسته آنها نشویم. و بر پروردگاری که هیچ گاه ما را ترک نخواهد کرد و همیشه پشتیبانمان خواهد بود دل ببندیم.
از طرفی دیگر، حقیقت این است که علم داشتن به این واقعیات و قبول آنها بازهم نمی تواند مانع از احساسات قوی انسانی شود. خود پیامبر بزرگوار هم برای عزیزانی که در طی ۲۳ سال آنها را از دست دادند (ابوطالب، خدیجه، حمزه، جعفر، زید و …) بسیار اشک ریختند و تا آخرین روزهای زندگی شان نتوانستد آنها را فراموش کنند. اما مسئله مهم این است که احساسات، نباید در مقابل موضع گیری های کلّی و اساسی زندگی قرار بگیرند. باید به جلو پیش رفت و با پشت بستن به عزیز عزیزان یعنی خداوند، رسالت و مسئولیتمان را تکمیل کرده و به اتمام برسانیم.