دوستان شیعه ما در خلوت گرد و خاک براه میاندازند و در سایت ها ومجالس خصوصی خود اینطور وانمود میکنند که سنی ها جوابی به ایراد های آنها ندارند. اما حقیقت این است که آن مردم آزاران، در حوزه علمیه چون که دست درچاه نفت خوزستان دارند، پس به کمک جدیدترین وسایل جاسوسی و خرابکاری؛ ..
وقتی میایی در سایتهای خودشان جواب شبهه هایشان را بدهی؛ کامپیوترت را ناکاره و خراب، و به اصطلاح قدیمی ها از وسط به دونیم میکنند، بلکه حتی از این بیشتر و بدتر که به سایت های ما حمله نمودند و همین سایت اسلام تکس سه بار هک و نابود شد و ایضا در ایران فیلتر شد و فیلتر است.
این است روش بحث علمی آنها، که با پیشرفته ترین چماقهای الکترونیکی و دیجیتال،سعی میکنند بحث را ببرند!
ای شیعه های عزیز،اگر شما اینقدر به نفس گیر و کمر شکن بودن سولات خود یقین دارید پس این حرکات چیست ؟
به هر حال ایرادهای آنها را بهمراه جواب ما ببینید: ایراد ها برگرفته از سایت شیعیان:
سوال اول شیعه:
سوال های نفس گیر از اهل سنت (مرض قلبیها وارد نشوند) یک مناقشه ساده و دم دستی
شما سنی ها مىگویید پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) خلیفه معیّن نکرد و تعیین آن را به عهده مردم گذاشت .
اگر این کار حضرت، حقّ و به صلاح امّت و تضمین کننده هدایت مردم بود، پس بر همه واجب است از او متابعت کنند ؛ چون کار او باید براى تمام خداجویانى که معتقد به قیامت هستند، الگو باشد : ( لقد کان لکم فی رسول اللّه أسوه حسنه لمن کان یرجوا اللّه والیوم الآخر ) الأحزاب : ۲۱ . . )
بنا بر این، کار ابوبکر که خلیفه معیّن کرد بر خلاف سنّت پیامبر(صل الله علیه وآله) و موجب ضلالت امّت بود .
و همچنین کار عمر که تعیین خلافت را به عهده شوراى شش نفره نهاد نیز برخلاف سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) وسیره ابوبکربود .
و اگر چنانچه بگویید کار ابوبکر و عمر به صلاح امّت بود، پس باید ملتزم باشید که کار رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)صحیح نبوده است، نستجیر باللَّه من ذلک ر . ک : المناظرات فی الإمامه، ص ۲۴۶ و ۲۵۹ ؛ قصص العلماء : ۳۹۱ ؛ مناظره شیخ صدوق با ملک رکن الدوله و مناظره مأمون با علماى اهل سنّت . .
پاسخ اهل سنت :
یعنی از زمان مامون تا حالا کسی جواب شما را نداده یا خود را به کری زده اید؟! بفرمایید اینهم جواب : www.islamtxt.net/content/question/572
و اگر حوصله دارید اینجا را هم ببینید و قسمت آخر نوشته را بخوانید:
www.islamtxt.net/node/261
دیدید جواب چقدر آسان بود؟ پس چرا شما از زمان مامون عباسی منتظر جواب هستید؟ و چرا نسل در نسل گمراه ماندید تا مردید؟!! آیا زمان آن نرسیده که شیطان را از خود نآمید کنید؟
سوال دوم شیعه:
اجازه بدهید دومین سوال هم بدنیست بپرسم
پیامبر گرام (صلی الله علیه وآله) براى چند روز که از مدینه بیرون مىرفت یکى از اصحاب خودرا به عنوان جانشین معیّن مىفرمود : « لأنّ النبیّ – صلّى اللَّه علیه وسلم – استخلف فی کلّ غزاه غزاها رجلاً من أصحابه » تفسیر القرطبی، ج ۱، ص ۲۶۸ . .
ابن اُمّمکتوم را در ۱۳ مورد از غزوات، مانند : بدر، اُحد، ابواء، سویق، ذات الرقاع و . . . به عنوان جانشین خود در مدینه انتخاب نمود عون المعبود لعظیم آبادی، ج ۸، ص ۱۰۶ ؛ کنز العمال، ج ۸، ص ۲۶۸ ؛ الطبقات الکبرى لابن سعد، ج ۴، ص ۲۰۹ ؛ الإصابه، ج ۴، ص ۴۹۵ ؛ المغنی لإبن قدامه، ج ۲، ص ۳۰ . . و همچنین « ابو رهم » را به هنگام عزیمت به مکه، جنگ حنین و خیبر، « محمد بن مسلمه » را در جنگ قرقره، « نمیله بن عبد اللّه » را در بنى المصطلق، « عویف » را در جنگ حدیبیّه و . . . به عنوان خلیفه خود قرار داد التنبیه والإشراف للمسعودی، صص ۲۱۱، ۲۱۳، ۲۱۴، ۲۱۵، ۲۱۶، ۲۱۷، ۲۱۸، ۲۲۱، ۲۲۵، ۲۲۸، ۲۳۱ و ۲۳۵ ؛ تاریخ خلیفه بن خیّاط، ص ۶۰ . .
بنابر این، آیا معقول است که حضرت رسول اکرم(صل الله علیه وآله) که براى خروج یک روز از مدینه، مانند جنگ اُحد که دریک مایلى مدینه بود، براى خود جانشین معیّن کند، ولى امّت اسلامى را بدون جانشین براى همیشه ترک نماید؟
آیا صحیح است که پیامبر گرامى در جنگ خندق، که در کنار مدینه بود، براى خود جانشین تعیین کند اما براى زمان طولانى بعد از خود، کسى را به عنوان جانشین معیّن نکرده باشد؟
پاسخ اهل سنت :
ای آنکس که کلمه معقول را با رنگ دیگری نوشتی!! تا مهم بودن عقل را نشان دهی، چرا از امام زمانت این سوال را نمیپرسی چرا کار و عمل امام زمان ( در هنگام خروج از جهان مرعی!! و ترک امت و رها کردن امت بدون جانشین ) را زیر سوال نمیبری ؟
هان ای منصفان ؟ چرا از امام زمان ایضا نمیپرسی و نمیگویی:
ای امام زمان
آیا شما یک مورد سراغ دارید که حضرت محمد انتخاب جانشین را به عهده مردم واگذار نموده باشد؟ که شما که امام زمان باشی، ما را در این غیبت طولانی حواله داده ای به مجتهد واجد شرایط ؟ ما بدبخت ها از کجا بدانیم سیستانی واجد شرایط است یا خامنه ای؟!! یا فلان یا بهمان؟
این یک پاسخ عقلی بود و پاسخ علمی به سوال شما باز در این دو نوشته است:
www.islamtxt.net/node/261
www.islamtxt.net/content/question/572
سوال سوم شیعه :
روزی علامه امینی را علماء اهل سنت دعوت کرده بودند، پس از ورود ایشان به مجلس علماء اهل سنت از ایشان می خواهند حدیثی نقل کرده و مجلس را مزین کنند.ایشان بعد از کمی تفره رفتن این حدیث معروف و متواتر پیامبر گرامی اکرم صل الله علیه وآله را می خوانند:
من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه؛ هرکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده(مثل مشرکان بت پرست جاهلیت)
پس از اینکه همه علماء حاضر در مجلس این حدیث را تائید کردند، علامه امینی(ره) با یک سوال آنها را میخ کوب می کنند:
آیا امام زمان فاطمه زهراء، چه کسی بوده و ایشان با چه کسی بیعت نموده بودند؟
پاسخ ما :
اینجا جوابت را ببین:
www.islamtxt.net/content/question/400
و بدان که این حدیث من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه دروغ است. اما آیا شیعه از دروغگویی خسته نمی شود؟!
روایت درست این است:
«من نزع یده عن الجماعه فلا حجه له یوم القیامه و من مات مفارقا للجماعه مات میته جاهلیه»
یعنی: هرکس از جماعت مسلمانها جدا شد، در روز قیامت حجتی ندارد؛ و هرکس از جماعت جدا شد، بر جاهلیت مرده است.
این علمای شیعه مثل یهودیان احادیث را تغییر می دهند تا معنی فاسد خود را استخراج کنند.
حالا کی میخکوب و منکوب است؟ شما یا ما؟!!
سوما این رفت آمد و خوش و بش عالمان سنی با کسی که دشمن صحابه و اهل بیت رسول است آیا معقول است. آیا این داستان حقیقت دارد آیا یک عالم شیعه حقیقی میتواند سلمان رشدی را تحمل کند ؟ شما درباره آیت الله شیعه ای که با سلمان رشدی نشست و برخاست دارد چه رایی دارید؟ عین همین رای را ما به عالمی سنی داریم که با کسانی نشست و برخاست دارند که از عمر بدگویی میکنند
این عالم اگر عاقل بود باید احادیثی در مدح ابوبکر و عمر را مطرح میکرد تا مغز سر امینی ها بسوزد.
البته کل داستان دروغ است و این علامه امینی اینقدر خوش شانس نبوده که از بین هزاران حدیث، عالم سنی همان حدیث را بگوید که باب دل شیعه بود، اگر امینی اینهمه شانس داشت، هرگز گمراه از دنیا نمیرفت.
ادامه دارد………….
محمد باقر سجـــودى