شرک طاعت:
منظور از شرک طاعت، فرمانبری غیر خدا در امری که معصیت خدا است با اعتقاد درستبودن آن کار، خداوند متعال میفرماید:
( اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ(سوره توبه، آیه ۳۱) «دانشمندان و راهبان خود را خدایانی غیر از خدا دانسته اند».
و عبادت در این آیه تفسیر به طاعت در معصیت شده است، به این که حرام خداوند حلال دانسته شود، و حلال خداوند حرام. رسول الله فرمودند: «مخلوق حق طاعت و فرمانبریی که در آن نافرمانی خالق باشد، ندارد».
شرک حلول:
منظور از این نوع شرک آن است که شخص معتقد باشد، خداوند در مخلوقاتش جای دارد، و این عقیده ابن العربی صوفی است که در دمشق مدفون است، و دیگرانی چون او شاعرشان گفته است:
وما الکلب والخنزیر إلا ألهنا وما الله إلا راهب فی کنیسه
و سگ و خوک نیستند جز خدای ما، و خدا نیست جز راهبی در کلیسایی.
شرک تصوف:
منظور از این نوع شرک آنست که شخص معتقد باشد، بعضی از اولیا میتوانند در طبیعت تأثیر و تصرف خداگونه داشته باشند، و امور ان را تدبیر نمایند، مانند: قطبها و غوثهای مزعوم با این که میدانیم خداوند از مشرکان پیشین پرسید:
«و کیست که امور را تدبیر میکند،
خواهد گفت: الله».
(سوره یونس، آیه ۳۱)
و شرک بزرگتر که عمل را از بین میبرد، خداوند متعال فرمود:
{وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ} (سوره زمر، آیه ۶۵) «و به تو و به کسانی که قبل از تو بودند وحی شد که اگر شرک آوری، عملت نابود میشود، و از زیانکاران خواهی بود».