سپاس و ستایش مخصوص ذات پاکی است که صالحات به لطف او تکمیل می گردند. پروردگار مهربانی که حفظ قرآن کریم را برای شمار زیادی از برادران و خواهران پاک و مؤمن میسر کرده است و وعده آسان شدن حفظ کتاب خدا و تکرار آن را در میان این از برادران و خواهران به چشم خود نظاره کرده ایم. بشارتی که در آن فرمود: “و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر” (به تحقیق، قرآن را برای یاد کردن آسان نموده ایم، آیا ذکر کننده ای هست؟)
برادر و خواهر گرامی ام!
اکنون که خداوند متعال حفظ (بخش یا کل ) قرآن کریم را بر تو میسر ساخته است ، از تو انتظار می رود که جزو کسانی باشی که خداوند متعال وعده اش را بر آنان تحقق بخشیده است. خداوند متعال در این زمینه می فرماید: ” إنا نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون” ( یقینا ما ذکر (قرآن) را نازل کرده ایم و یقینا خود آن را حفاظت می کنیم”.
ای حافظ قرآن!
مبادا این کار را دست کم بگیری، زیرا آنچه تو از بر کرده ای، دانشی گرانبهاست. خداوند متعال می فرماید: ” بل هو آیات بینات فی صدور الذین أوتوا العلم” ( این نشانه هایی روشن و آشکار در دل های کسانی است که این دانش به آنان داده شده است.)
به یاد داشته باش در سینه ات کتابی است که از بین نمی رود. در کتاب های آسمانی گذشته درباره امت اسلام آمده است: انجیل های آنها ( منظور کتاب دینی آنها) در دل هایشان است.
ای حافظ قرآن!
مردم از این عنایت خدا به تو غبطه می خورند و گاهی نیز مورد حسد واقع می شوی.
البته این حسد بنا بر گفته رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم جایز است. ایشان فرمودند: جز به دو کس رشک برده نمی شود، یکی، فردی که خداوند متعال به او توفیق حفظ و همراهی با قرآن داده است و او شبانه روز به تلاوت و قرائت آن مشغول است، بنابراین آنکه رشک می برد، می گوید که اگر آنچه این مرد دارد، من هم داشتم، چنان می کردم که او انجام می دهد. دیگری فردی است که خداوند متعال مالی به او بخشیده است و او در راه خداوند انفاق می کند و آنکس که رشک می برد، می گوید: اگر مانند آنچه به این فرد عنایت شده، به من عنایت شود من هم همان کار را می کردم. (صحیح بخاری / حدیث شماره ۶۹۷۴)
حسد جائز همان غبطه است، به این معنی که انسان آرزو کند، نعمتی را که در دیگران است، به خود او نیز برسد، به شرط آنکه آرزوی زوال نعمت از دیگران را در دل نداشته باشد.
رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: مؤمنی که قرآن می خواند مانند ترنجی است که هم خوشبو است و هم طعم بسیار لذیذی دارد. ” صحیح بخاری/ حدیث ۵۰۰۷ و صحیح مسلم / حدیث ۱۳۲۸٫
این حدیث در صحیح مسلم در باب ” فضیلت حفظ قرآن” آمده است.
در شرح “خوشبو و طعم لذیذ” آمده است: ایمان به طعم لذیذ و تلاوت به بوی خوش تعبیر شده است، زیرا طعم از بو ماندنی تر است.
حکمت انتخاب ترنج از بین میوه ها برای تمثیل، در آن است که این میوه هم بوی خوش و هم طعم لذیذی دارد. هم پوسته آن دارو است و هم از هسته اش روغن گرفته می شود. همچنین فواید بسیار دیگری دارد.
گفته شده است که جنیان به خانه ای که ترنج در آن وجود دارد، نزدیک نمی شوند. به همین مناسبت تشبیه قرآن ـ که شیاطین به آن نزدیک نمی شوند ـ به ترنج تشبیه بسیار جالبی است و از آنجا که اطراف هسته اش سفید است، برای قلب مؤمن تشبیه مناسبی است. از دیگر مزایای این میوه، اندازه بزرگ و زیبایی ظاهری و نیز تنوع رنگ ها و نرمی پوسته آن است. مضاف بر آنکه خوردن آن بسیار مسرت بخش بوده و پاک کننده معده است.
ای حافظ قرآن! آیا از مقام خود آگاهی؟!
ام المؤمنین عائشه رضی الله عنها از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت کرده است که ایشان فرمود: مثل الذی یقرأ القران و هو حافظ له مع السفره الکرام البرره” صحیح البخاری / حدیث ۴۵۵۶٫ (کسی که قرآن را تلاوت می کند و حافظ آن است با فرستادگان مکرم همنشین خواهد بود). منظور از “السفره” در این حدیث، پیامبرانی هستند که پیام های الهی را به مردم منتقل می کنند. برخی نیز السفره را نویسندگان معنی کرده اند. منظور از البرره نیز اطاعت کنندگان است.
عبدالله بن عمرو رضی الله عنه از محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم روایت کرده است که ایشان فرمود: «(در روز قیامت) به حافظ قرآن گفته می شود که بخوان و بالاتر برو و همان گونه که در دنیا تلاوت می کردی، این جا هم تلاوت کن. مقام و منزلت تو به اندازه شمار آیاتی که حفظ کرده ای بالا خواهد بود.» در تلاوت کردن عجله مکن ( آن گونه که در دنیا تلاوت می کردی) تجوید را رعایت کن و آنجا که لازم است وقف کن (زیرا جایگاه تو آنجا خواهد بود که آخرین آیه حفظ شده ات را بخوانی).
خطابی می گوید: در روایتی آمده است که تعداد درجات بهشت به اندازه تعداد آیات قرآن است. (روز قیامت) به حافظ قرآن گفته می شود هر مقدار از آیات قرآن را که حفظ کرده ای، بخوان تا به همان اندازه درجه بگیری. از این رو، هر کس که حافظ کل قرآن باشد به بالاترین منازل آخرت خواهد رسید و هر کس که بخشی از قرآن را از بر کرده بود در درجه ای مناسب آن در بهشت جای خواهد گرفت و میزان ثواب (در آخرت ) نیز به آن اندازه خواهد بود که بتواند قرآن تلاوت کند.
برادر و خواهر گرامی که خداوند توفیق حفظ قرآن را به تو عنایت کرده است!
از اینکه قلبت را با کلام پروردگار منان آباد کرده و میهمان خوان گسترده کرم او شده ای، شادمان باش.
عبدالله بن مسعود رضی الله عنه می گوید: قرآن خوان گسترده الله است، از این رو هر چه در توان دارید از این سفره پر برکت توشه گیرید، زیرا فکر نمی کنم، بی برکت تر از خانه ای که در آن آیات الهی تلاوت نمی شود، جایی وجود داشته باشد! و آن دلی که در آن کتاب الهی ثبت نباشد( حفظ نشده باشد) چنان ویران است که انگار برای سکونت اصلا مناسب نیست. (به روایت دارمی / حدیث ۳۱۷۳)
حافظ قرآن!
اگر همزمان با حفظ قرآن اخلاص ورزیده باشی، به تو تبریک می گوییم، زیرا که به این وسیله از عذاب آتش جهنم رهایی یافته ای.
ابی امامه رضی الله عنه می گفت: قرآن بخوانید (حفظ کنید) مبادا که مصاحف شما را غافل سازد ( از حفظ قرآن)؛ بدانید که خداوند متعال آن دلی را که قرآن را درک و حفظ کرده باشد، عذاب نمی دهد. (سنن دارمی/ حدیث ۳۱۸۵)
ابو هریره رضی الله عنه می گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم می فرماید: قرآن روز قیامت می گوید: پروردگارا! نعمت هایت را بر این حافظ قرآن نازل فرما. خداوند نیز اجابت می کند و حافظ قرآن تاج عزت بر سر می نهد. قرآن باز می گوید: الها! افزون کن، خداوند باز اجابت می کند. قرآن آنگاه می گوید: ای پروردگار منان، از او خشنود باش، خداوند از او راضی می گردد. سپس به حافظ قرآن گفته می شود که تلاوت خود را شروع کن و با تلاوت هر آیه ای، حسنه ای بر او افزوده می شود. ( روایت از امام ترمذی/ حدیث ۲۸۳۹ و ایشان می گوید که این حدیث حسن صحیح است.)
ای مادری که پسر یا دخترت حافظ قرآن شده است!
بریده رضی الله عنه می گوید: در نزد محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم نشسته بودم که ایشان فرمود: سوره بقره را بیاموزید که حفظ آن موجب برکت و ترک آن موجب حسرت و ندامت است و جادوگران نمی توانند به این سوره نزدیک شوند.
بریده می افزاید: آن حضرت اندکی درنگ کرد و سپس فرمود: سوره های بقره و آل عمران را بیاموزید که آن دو گل های زیبایی هستند که روز قیامت حافظ خود را بسان ابر یا گروهی از پرندگانی که کنار هم پرواز می کنند، زیر سایه خود خواهند گرفت.
بریده به نقل از پیامبر (ص) می افزاید: قرآن به روز قیامت و آنگاه که مردمان از قبر زنده می شوند، بسان مردی در مقابل حافظ خود قرار می گیرد و می گوید: آیا مرا می شناسی؟ حافظ می گوید: نه! قرآن می گوید من دوست تو قرآن هستم که در تنهایی تو را سیراب نمودم و موجب بیداری شب هایت شدم. هر تاجری در پی کسب خود می رود و تو امروز سود فراوان خواهی برد. سپس فرشته ای در سمت راست او قرار می گیرد و بهشت در سمت چپش. روی سرش تاج وقار نهاده می شود، بر والدینش لباس بهشتی پوشانده می شود. آنها تعجب می کنند و می پرسند که این ها چرا به ما پوشانده شده است؟! به آنها گفته می شود که بدان سبب که فرزندتان قرآن را حفظ کرده است. سپس به حافظ قرآن گفته می شود که تلاوت کن و منازل بهشت را بپیما و و او تا زمانی که در حال تلاوت است، همچنان منازل بالاتری از بهشت را می پیماید. (مسند امام احمد/ حدیث ۲۱۸۹۲). ابن کثیر این حدیث را حسن می داند و آلبانی آن را در سلسله احادیث صحیح خود به شماره ۲۸۲۹ آورده است.
ای حافظ قرآن! ماندن در قله از رسیدن به آن دشوارتر است.
ابو موسی اشعری (رض) می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: قرآن را زیاد تکرار کنید، زیرا به خدا سوگند که قرآن بسیار فرار است (از شتری که بسته شده، فرُار تر است). صحیح بخاری/ حدیث ۴۶۴۵
ابن بطال می گوید: معنای این حدیث با دو آیه قرآن منطبق است. یکی در آنجا که خداوند متعال می فرماید: “إنا سنلقی علیک قولا ثقیلا” ، و دیگری آنجایی که فرموده است: “و لقد یسرنا القرآن للذکر”. از این رو، هر کس که قرآن را زیاد تکرار کرد و بر حفظ آن مداومت ورزید، خداوند قرآن را برای او آسان می گرداند و هر کس که از آن اعراض کرد، قرآن را از او می جهاند. (فتح الباری)
ابن عمر می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: قرآن در حافظه بسان شتر بسته است، اگر صاحبش آن را محکم ببندد، شتر در کنترل او خواهد بود و اگر محکم نبندد، از دست او می گریزد. (صحیح بخاری / حدیث ۴۶۴۳)
از این رو از برادران و خواهران حافظ قرآن می خواهیم که چنین مقام بزرگی را که کسب کرده اند، از دست ندهند.
ابن حجر رحمه الله می گوید: سلف صالح در باب گناه نسیان قرآن اختلاف نظر دارند، برخی آن را جزو کبائر می دانند. ضحاک بن مزاحم می گوید: کسی که قرآن را از یاد می برد به سبب گناهی است که مرتکب شده است، زیرا خداوند متعال می فرماید: هر مصیبتی که به شما می رسد، به سبب اقدام خودتان است و فراموش کردن قرآن از مصیبت های بزرگ است.
ابو عالیه رحمه الله علیه گفته است: کسی که قرآن را حفظ کند و از یاد ببرد، آن را گناهی بزرگ می دانستیم. ابن سیرین نیز درباره کسی که قرآن را حفظ و سپس فراموش می کند، می گوید: گذشتگان چنین کسانی را بد می داشتند و الفاظ تندی در حق آنان بکار می بردند.
خودداری از تکرار آیات حفظ شده، موجب فراموشی آنها می شود و فراموشی نشان دهنده بی توجهی و سستی نشان دادن نسبت به قرآن است. تکرار نکردن قرآن به نادانی و جهل می انجامد و نادانی پس از آگاهی، گناهش بسیار است. اسحاق بن راهویه می گوید: مکروه است که فردی چهل روز قرآن تلاوت نکند.
حافظ قرآن!
به آنچه آموخته ای عمل و آن را مطالعه و تکرار کن تا به آن زنده بمانی!
ذهبی در سیر النبلاء آورده است: ابو عبدالله بن بشر می گوید: کسی را در حفظ قرآن کریم از ابو سهل بن زیاد بهتر ندیده ام، او همسایه ما بود و دائما نماز شب می خواند و قرآن تلاوت می کرد و به سبب تکرار زیاد قرآن و مطالعه آن، کاملا بر آن مسلط شده بود.
ای حافظ قرآن، علاوه بر حفظ قرآن در دل، با ارکان بدن خود هم آن را حفظ کن!
قرطبی در تفسیر خود می گوید: حافظ قرآن و طالب علم باید تقوای الهی پیشه سازد و در کار خویش اخلاص ورزد، چنانچه گناهی مرتکب شد، زود توبه کند و به سوی خداوند متعال باز گردد و در طلب علم و عمل به آن اخلاق پیشه کند، زیرا کسی که قرآن را حفظ می کند باید بیشتر از دیگران مواظب رفتار و کردار خود باشد، زیرا که حفظ قرآن نیز در مقابل دیگران اجر و پاداش بیشتری دارد.
ای حافظ قرآن، مبادا فقط به فکر حفظ باشی و به قرآن عمل نکنی.
شعبه از قتاده (از علمای تفسیر) روایت کرده است که او می گوید: مؤمنی که قرآن را حفظ و به آن عمل می کند با فرشتگان برگزیده خداوند همراه می شود. منظور کسی است که قرآن را تلاوت یا حفظ می کند و به اوامر و نواهی آن توجه دارد و مخالف آن رفتار نمی کند.
ای حافظ قرآن!
قدر آنچه را در سینه داری بدان و حق آن را بجا آور و همان گونه که آن را حفظ کرده و به مقام رفیعی دست یافته ای، در مقابل آن مسئولیت بیشتری هم متوجه توست. ( و بدان که) حفظ مدال یا مدرک یا پاداش نیست، بلکه امانتی است که باید در حفظ آن کوشید و حافظ قرآن باید همیشه در نیکوترین وضع و بهترین پوشش باشد.
فضیل بن عیاض (ره) می گوید: حامل قرآن، پرچمدار اسلام است و باید به تکریم قرآن بپردازد و به همین سبب نباید با کسانی که به لهو مشغولند، در آمیزد و با آنانی که اهل نسیان و تنبلی اند، همراه و همنشین شود و با اهل لغو، مجالست نماید.
حافظ قرآن، همیشه به ادای تکلیف مشغول است. در جنگ مسلمانان با مسیلمه کذاب، آنگاه که زید بن خطاب رضی الله عنه پرچمدار سپاه اسلام شهید شد، سالم خادم حذیفه یمانی برای به دست گرفتن پرچم پیش قدم شد، مسلمانان به او گفتند، سالم! ما از اینکه پیشاپیش تو حرکت کنیم، بیمناکیم. سالم گفت: اگر پیشاپیش من حرکت کنید، من بد حامل قرآنی خواهم بود (یعنی تلاش خواهم کرد که از شما جلوتر باشم). هنگامی که دست راست او قطع شد، او پرچم را به دست چپ خود گرفت و هنگامی که دست چپش قطع شد آن را به گردن آویخت و در آن حال فریاد می زد: ” و ما محمد إلا رسول” (محمد صلی الله علیه و سلم فرستاده خداوند است) و بار دیگر این آیه را تلاوت کرد که ” و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر”. هنگامی که سالم به شهادت رسید، به یارانش گفته شد که سالم کجاست، گفتند، به شهادت رسیده است. (الجهاد/ ابن مبارک)
ای حافظ قرآن!
مبادا که بر کسانی که حافظ قرآن نیستند، تکبر ورزی، زیرا چه بسا که اندک دان معذور رستگار شود و حافظ مغرور زیان کند!
عبدالله عمرو رضی الله عنه می گوید: مردی به نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: برایم قرآن تلاوت کن. رسول خدا (ص) به او فرمود: سوره های “الر” (آنهایی که با حروف مقطعه الف لام را” آغاز می شوند، تلاوت کن. آن مرد گفت: پیر شده ام و توان یادگیری قرآن را ندارم. رسول خدا (ص) به او فرمود: “حم” را بخوان، باز آن مرد همان گفته خود را تکرار کرد.
رسول خدا (ص) به او گفت: پس “مسبحات” (آنهایی که در ابتدایشان سبح وجود دارد) را بخوان. آن مرد باز همان را گفت و ادامه داد که ای رسول خدا سوره ای جامع برایم تلاوت کن. رسول خدا (ص) سوره “زلزال” را برایش تلاوت کرد. هنگامی که تلاوت به پایان رسید، آن مرد گفت: سوگند به آن کس که تو را مبعوث ساخته است، بیشتر از این نمی خوانم و سپس از آنجا رفت.
رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین فرمود: آن کس که همین الان از اینجا رفت، رستگار شد. سنن ابو داود / حدیث ۱۱۹۱) راویان این حدیث معتمد هستند و ابن حبان عیسی بن هلال الصدفی را ثقه می داند و حافظ ابن حجر در تقریب می گوید: او صدوق است، اما بخاری و ابو حاتم حدیث او را صحیح نمی دانند، و شاید به همین علت باشد که ناصر الدین آلبانی آن را در شمار احادیث ضعیف ابو داود ذکر کرده است.
ای حافظ قرآن!
هیچ گاه منتظر مدح و تشویق مردم مباش و بکوش که اخلاص پیشه داری و مدح و اهانت آنها بر تو اثر نگذارد.
آری! مردم باید به حافظ قرآن احترام بگذارند، زیرا او حامل کلام خداوند منان است و احترام به حافظ قرآن، تعظیم خداوند است، مشروط به آنکه در این کار غلو نشود. ابن عبد البر رحمه الله می گوید: رحمت خداوند حاملان قرآن را در بر می گیرد و نور الهی آنانی را که کلام خداوند متعال را عظیم می دارند، می پوشاند، از این رو، هر کس که آنان را دوست بدارد، خداوند را دوست داشته است و هر کس که با آنان دشمنی کند، در حق خداوند متعال کوتاهی کرده است.
صاحب کتاب “الفواکه الدوانی” سخن اهل علم را در این زمینه آورده است که می گویند: غیبت عالم و حافظ قرآن بدتر از غیبت دیگران است.
اما با این وجود، حافظ قرآن نباید که مغرور شود، زیرا که چه بسا ممکن است، عدم اخلاص او را از میان حافظان قرآن خارج سازد.
خداوندا! ای ابداع کننده آسمان ها و زمین! یا ذا الجلال و الاکرام! از تو می خواهیم که به جلال و عظمت و نور وجه خود، حافظان قرآن را هدایت کنی و به آنان توفیق دهی همان گونه که کلام تو را در دل حفظ کرده اند، به آن عمل کنند و به آنان توفیق ده آن گونه که تو خشنود می شوی، کلام تو را تلاوت کنند.
اللهم! بدیع السموات و الارض! ذا الجلال و الاکرام و العزه! یا الله و یا رحمان! به جلال و نور وجه تو سوگندت می دهیم که چشمان آنها را به نور کتاب خود منور سازی و زبانشان را به آن بگردانی و دل های آنها را به کلام خود بشویی و سینه های آنان را گشاده داری و هم و غم آنان و سایر مسلمانان را از بین ببری.
آمین یا رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آله و سلم.
مترجم: ام طه ناوی