رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم می فرماید :« من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو رد »[۱] هر کس چیزی را در دین ما وارد کند که جزو آن نیست، آن مردود است. و همچنین در حدیث صحیح دیگری وارد است که فرمود : « کل محدثه بدعه و کل بدعه ضلاله »[۲] هر امر تازه ایجاد شده در دین بدعت و هر بدعتی گمراهی است. کتاب خداوند متعال نیز کمال دین را اعلام کرده و بر جاودان بودن آن برای زندگی بشر تا شروع حیات جدید صحه نهاده است چون رسول اسلام را خاتم و دینش را کامل و از آن به عنوان نعمت تمام یاد کرده و نسبت به آن اعلام رضایت فرموده است : « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا »[۳] امروز دینم را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام و راضی شدم که این اسلام دین شما باشد . و در کتاب گرامیش پروردگار متعال اعلام نمود که دین در نزد خداوند اسلام است و فرمود که : هر کس جز آن را طالب باشد هر گز از او نمی پذیرد بلکه در قیامت او را جزء زیانمندان محشور خواهد داشت چنانکه در سوره آل عمران بدان ناطق است « وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآَخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ »[۴] و بعداز حق، جز گمراهی نیست چنانکه کتاب خداوند بر آن گواه است « فما ذا بعد الحق الا الضلال »[۵]
مؤمنان صدر اول پیمودن راه سعادت را در سایه روشنگری رسول حق و با تمسک و استمداد از قرآن و سنت طی کردند و برای رهروان این دین چراغ روشنی گشتند که گمشدگان راه را درصورت همراهی با خود به سرمنزل مقصود می رساندند چنانکه خداوند متعال نیز راه آنان را همسان امر رسول، موجب نجات شقاوت مندان دانسته است :« وَمَنْ یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا »[۶] بعد از بیان حق و تنیین هدایت هر کس با رسول مخالفت کند و راهی جز راه مؤمنان بپوید اورا در همان جهت که خواسته رها و به جهنم وارد میکنیم که بد سرانجامی است .
تا زمانی که مؤمنان چنین اندیشه ای را در دل خود می پروراندند و در راه آن با دل و جان میکوشیدند، نصرت خداوند را در مورد خویش تحقق دیدند ولی آنگاه که سست گشته و همتشان ضعیف شد و دنیا را هدف برای خویش کردند آن عزت آغازین در آنها فروکش کرد. و زمانی که دشمنان را در حالتهایی از پیشرفت مادی ملاحظه کردند دست از پا نشناخته برای جبران واماندگی و همراهی با آنها شروع به تاویلات نصوص کردند واعلام نمودند و تنزل کردند و …… این امر، نتیجه یک دگرگونی اساسی متاثر از حرکت فرهنگی کفر عالمی بود که همراه با تلاشهایی برای زیستن آنهم بعد از غارتهای طولانی چند صد ساله که در نتیجه استعمار و استثمار ملتها نصیب خود کرده بود به پیشرفتهای در عرصه های مادی دست یافته بودند. آنها ما را متهم کردند و کارشان طبیعی بود چون فرزندان همان اخلاف ناصالح خویش هستند همانهایی که انبیاء را متهم به انواع تهمتها می نمودند اسلام را که منادی نجات بشر و نسخه رهایی انسان وامانده و گرفتار دست طواغیت است، به دینی خشن و ضد آزادی بشر و واپس گرا و مخالف علم وهزاران تهمت ناروای دیگرمتهم کردند در میان مسلمانان مقابله گران با ترفنده های کفر متعدد بودند اما در میانشان دو دسته مشخص و برجسته و ظاهرشدند:
دسته آغازین همان کسانی هستند که در کلام رسول حق به عنوان طائفه منصوره معروفند آنها بر همان طریقه پای میفشارند که رسول و اصحاب بر آن بودند و همان چیزی را حق میدانند که خدا و رسولش حق میدانند و در تفسیر و توضیح دین قرآن و سنت صحیح و شرح و توضیح سلف صالح امت را نصب العین خود قرار میدهند و از اسلام به همان صورت که بوده و مورد رضای خالق است و باعث دو نجات است دفاع میکنند و به اما م مالک تاسی میجویند که گفت :« لا یصلح آخر هذه الامه الا ما اصلح اوله» آخر این امت تنها به وسیله همان چیزی اصلاح میگردد که اول این امت را اصلاح نمود .
دسته دوم از دو گروه متشکلند یا چون احمد قادیانی و بابیها و بهائیها پرورده دست استعمارند و یا اینکه خودباختگانی هستند که عزت را نزد دشمنان دین خواهانند. لذا دائم در سدد تاویل نصوص بر مِی آیند که مورد پسند آنها قرار گیرند و دشمن به کفر آنها راضی شود « وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا »[۷] اهل کتاب به خاطر کفرو حسادت دوست دارند که شما بعد از ایمان به کفر برگردید .
از جمله این خودباخته ها جمال بنا برادر حسن البنا_ رحمه الله _مؤسس حزب اخوان المسلمین است
ایشان در مقالاتی که در هفته نامه ها و مجلدات مصر پخش گردیده و در سایتهای اینترنیتی موجود است برای هماهنگی با کفر و گدایی عزت نزد خداوندگاران دروغین، بسیاری از نصوص شرعی را زیر سؤال برده و انکار نموده است از جمله اینکه :
۱- برای اثبات آزادی عقیده منکر حد ارتداد در اسلام گشته است .
۲- برای همنوای و جوابگوئی به خواست دیرینه استعمار که زنان را وسیله خرید و فروش کالاهای خویش نموده و در این راستا حجاب اسلامی رامانع می دید و بهایت را نیز در همین راستا ایجاد کردند اقدام به رد حجاب اسلامی نموده است میگوید حجاب لازم نیست و موی زن عورت نمی باشد و مدعی است در کتاب و سنت نیز دستوری در این زمینه وجود ندارد ومی گوید: تا کنون همه علما و مذاهب اسلامی دچار خطا و اشتباه شده اند و واقع را دلیلی برای تطبیق دین دانسته لذا اعلام می نماید .
۳- اختلاط زن و مرد باهمدیگر امری طبیعی و فطری است و رضای طرفین و توافقشان را بدون وجود شهود و ولی برای عقد زناشوی کافی می داند و میگوید در عقد مهر واجب نیست و طلاق را بدون توافق زوجه صحیح نمی داند و معتقد است زن و مرد در همه مسائل چون هم می توانند مسؤل انجام امور گردنند و به همین خاطر حتی امامت نماز را در جماعت مردان برای زن جایز می داند
چیزی که در این مسائل باعث ناراحتی است اینست که گوینده اش خود را مسلمان و به عنوان دفاع از دین، این همه یاوه گویها را پخش نموده است ، هر مسلمانی از شنیدن این مطالب تعجب خواهد کرد اما باید دانست این امر چنانکه اول آن نیست آخرش هم نخواهد بود مسلمان باید به خود برگردد و گمشده خویش را در وحی پروردگار بیابد و آن را در میان گمگشته گان سرگردان دنیا پرست نجوید
« قال رسول الله صلی الله علیه و سلم علیکم بسنتی و سنه الخلفاء الراشدین المهدین عضوا علیها بانواجذ »[۸] بر شماست که به سنت من و جانشینان هدایت یافته بعد از من تمسک نمائید و آن را محکم بگیرید .
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العامین
والله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم
[۱] رواه البخاری و مسلم [۲] رواه الترمذی [۳] انعام آیه ۳ [۴] آل عمران ۸۵ [۵] یونس ۳۲ [۶] النساء ۱۱۵ [۷] بقره ۱۰۸ [۸] رواه الترمذی