تفسیر آیه ۴ سوره الأنفال
أعوذ بالله من الشیطان الرجیــــم
بِسْــمِ اللهِ الـرَّحـْمـــنِ الـرَّحِـیــمِ
{أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ} (۴).
«آن گروه» که به اوصاف یاد شده موصوفاند «در حقیقت، ایشانند مؤمنان» یعنی: مؤمنان کامل و راستین که در ایمان به عالیترین درجات ونهاییترین مراتب آن رسیدهاند. (حقا): مفید این معنی است که ایشان بهکلی از کفر بری و برکنارند. امام ابوحنیفه، با استناد به این آیه میگوید: «اگر کسی ازشما پرسید که آیا مؤمنید؟ باید بگویید، آری! من حقا مؤمن هستم! و نگویید: من مؤمنم ان شاءالله». «برای آنان درجاتی است» یعنی: برای این گروه، منازل و مقامات خیر و کرامت و شرفی است در بهشت، که بعضی از این منزلها ـ به حسب ایمان و اعمال صالح صاحبان خود ـ از بعضی دیگر برتر است چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در حدیث شریف فرمودند: «همانا کسانی که (دربهشت) در مراتب پایینتر از اهل علیین قراردارند، آنها را چنان میبینند که شما ستاره فرورفته در افقی از افقهای آسمان را میبینید». آری! این درجات برایشان «نزد پروردگارشان» است. بیان اینکه این درجات نزد پروردگارشان است، متضمن افزودن بر گرامیداشت و تشریف و تفخیم ایشان میباشد «و» برای ایشان «آمرزشی است» گناهانشان را «و روزیای نیک است» که از فضل بیکران پروردگار و دریای پایانناپذیر جود او، بر ایشان سرازیر میشود.
در حدیث شریف آمده است که روزی حارثبنمالک انصاری رضی الله عنه به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مشرف شد، ایشان به وی فرمودند: «کیف أصبحت یا حارث؟ قال: أصبحت مومناً حقاً. قال: انظر ما تقول، فإن لکل شیء حقیقته، فما حقیه إیمانک؟ فقال: عزفت نفسی عن الدنیا فأسهرت لیلی وأظمأت نهاری، وکأنی أنظر إلى عرش ربی بارزاً، وکأنی أنظر إلى أهل الجنه یتزاورون فیها، و کأنی أنظر إلى أهل النار یتضاغون فیها. فقال: یا حارث! عرفت فألزم ـ ثلاثا: ای حارث! حالت چگونه است و در چه حالی قرار داری؟ حارث گفت: در این حال که مؤمن راستین گردیدهام! رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: بنگر که چه میگویی ای حارث! زیرا برای هر چیزیحقیقتی است، به من بگو که حقیقت ایمان تو چیست؟ حارث گفت: نفسم را از دنیا بازداشتهام لذا شبم را زنده دار بوده و روزم را تشنه میدارم و گویی بهسوی عرش پروردگارم چنان مینگرم که در برابرم بارز و آشکار است و گویی بهسوی اهل بهشت ـ در حالیکه با هم دیدار میکنند ـ مینگرم و گویی بهسوی اهل دوزخ مینگرم که به یکدیگر بانگ میزنند و صدایشان را به فریاد و گریه بلند میکنند. رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: ای حارث! شناختی پس (به مستلزمات اینشناخت) پایبند باش! و این سخن را سه بار تکرار کردند».