إمَـامُ ﺍﺑْـﻦُ ﺍﻟﻘَـﻴِّﻢ -ﺭَﺣِــﻤَﻪُ ﺍﻟﻠﻪ- اینگونه پاسخ می دهد:
و روزه دار کسی است که
اعضای بدنش از گناهان به دور است،
و زبانش از کذب و دشنام و سخن دروغ مصون است،
و شکمش از آب و غذا، و عورتش از ناپاکی مبراست.
اگر سخنی گوید طوری سخن نمی راند که روزه اش مجروح گردد
و اگر کاری به انجام برساند، عملش به گونه ای نیست که روزه اش را فاسد گرداند
در نتیجه، کلامش سرشار از خیر و برکت است و اعمالش به مانند بویی گواراست انگار که گویی توده ای از مشک خوش بو در خود دارد!،
و هر کس که در کنار روزه وی بنشیند از همنشینی اش منتفع می گردد و از دروغ و کذب و گناه و ظلم در امان می ماند.
این است روزه معتبر، نه اینکه شخص صرفا نخورد و نیاشامد.
آری، روزه، امساک و برحذر داشتن اعضای بدن از گناهان است و بازداشتن شکم از خوردن و آشامیدن.
پس همانگونه که آب و غذا روزه را باطل کرده و آنرا به فساد می کشاند، به همان طریق نیز گناهان، پاداش و ثواب را از آن زایل می سازند و ثمره اش را به فساد می کشانند و در اینجاست که روزه دار شبیه کسی می گردد که بر طریق روزه داران طی طریق نکرده است.
“ﺍﻟﻮﺍﺑﻞ ﺍﻟﺼَّﻴِّﺐ” صـ (٣٢/٣١).