فضیلت صدقه

آنچه در روزگار خویش از گسترش فقر و گرانی و زحمت و خستگی ودشواری در جستجوی لقمه ای روزی می بینیم و این کاری بسیار والا و برتر است.

در میان ما افرادی بی سرپرست هستند که دیگر چیزی برای برپا ماندن نیافته و جز خدای بلندمرتبه کسی از حالشان با خبر نیست.

آنان برادران ما هستند و ما در برابرشان مسئول هستیم و هرکه خواهد مطمئن گردد می تواند به جمعیت های خیریه سری زده و ببیند پرونده های موجود را که از سنگینی در انتظار گوشه ی چشمی مانده اند.

زمانه ی ما زمانه ای مادی و پر از اجحاف و ستمگری و لبریز از بلایاست که همسایه ی ثروتمند خبر از همسایه ی تنگدست و نیازمند خویش ندارد و حتی از خویشاوند تنگدست و محتاج خویش بی خبر است چه برسد به بیگانه ی مستمند.

اینجا یکایک آنچه نیکیهای در پی گشودن گره های مسلمانان و پاداشهای بزرگ در پی دادن صدقه هست را یادآور می شویم.

و در آغاز سخن داستانی به نام لقمه ( به خاطر نامی که از لقمه در آن برده شده است) را می آورم که:

زنی پسری داشت، مدتی بسیار طولانی پسر از او دورماند، تا آنکه از بازگشت او ناامید گشت، روزی نشست تا چیزی بخورد، لقمه ای را برگرفت و وقتی خواست آن را سوی دهانش ببرد، گدایی بر در ایستاد و درخواست غذا نمود. زن لقمه را نخورد و آن را با قرصی نان برداشته و به گدا بخشید. و آن روز و شب گرسنه ماند.

پس از مدت ها فراخی روی آورده و پسرش بازگشت و از سختی هایی که بر او گذشته بود برایش تعریف کرد: عجیب ترین ماجرا وقتی بود که چند روز بود راهی را در بیابان می پیمودم. ناگهان شیری خویش را بر من که سوار بر الاغی بودم افکند. الاغ گریخت و در جامه ای که زیر آن لباس و ردایم را پوشیده بودم گرفتار چنگال  شیر شدم. چنگ او چندان به بدنم نمی رسید ولی چنان وحشت کرده و ترسیده بودم که از خودبیخود شده بودم. شیر مرا با خود به غاری برد و مرا بر زمین گذاشت تا بخورد. آنگاه مردی بزرگ و سفید روی و سفیدپوش را دیدم که دررسید و بدون سلاح شیر را برداشته و به زمین افکند و گفت: “برخیز ای سگ، لقمه در برابر لقمه”. شیر برخاست تیز فرار کرد. آنوقت به خود آمدم و بدنبال آن مرد گشتم ولی او را نیافتم. مدتی نشستم تا حالم بهتر شد. خودم را وارسی نمودم و چیزیم نشده بود. راه افتادم تا به قافله ای که در آن بودم رسیدم. از دیدن من شگفت زده شدند و من داستانم را برایشان تعریف نمودم. ولی از این سخن آن مرد سر در نیاوردم که می گفت:”لقمه در مقابل لقمه.” زن فکر کرد و فهمید که آن همان وقتی بود که او لقمه را از دهان گرفته و بخشیده بود.

بخشش(صدقه) خشم پروردگار را فرومی نشاند و به اذن خداوند انسان را از مهلکه ها رهانیده و بلایا را بازداشته و عمر را فزونی می دهد و چه بسا صدقه به اذن خداوند دشواری های بزرگی را بازدارد، بنابراین صدقه را دست کم نگیریم حتی اگر کم باشد. هرطور شده از آتش بپرهیزید حتی اگر شده با تکه خرمایی باشد. آنگونه که این مادر مدتی بسیار را دور از فرزندش سپری نمود تا آنکه از بازگشت وی مایوس گشت و بخششی که در عین نیاز انجام داد سبب نجات فرزندش از مرگ حتمی و بازگشت سالم و بی عیب او گشت. آری ببخشید چراکه آنچه نزد خداست بهتر و ماندگارتر است.

بخشش مزد و نیکی های بزرگی به همراه دارد که چندی را در زیر بیان می کنم:

۱- قال الله تعالى: “لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ” (سوره آل عمران: ۹۲)
خداوند متعال می فرماید: (هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعا خدا بدان داناست)

۲-  قال الله تعالى “یمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیرْبِی الصَّدَقَاتِ” (سوره البقره: ۲۷۶)
خداوند متعال می فرماید: (خدا از (برکت‏) ربا مى‏کاهد، و بر صدقات مى‏افزاید.

۳-  قال الله تعالى”خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا” سوره التوبه: ۱۰۳
خداوند متعال می فرماید: (از اموال آنان صدقه‏اى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‏شان سازى)

۴-  قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: قال الله عز وجل: “أنفق أنفق علیک”( رواه أحمد والبخاری ومسلم)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: (خدای بلندمرتبه فرموده است: ببخش تا بر تو بخشیده شود.)

۵-  قال الله تعالى: “إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِی وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَیکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیئَاتِکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ” (سوره البقره: ۲۷۱)
خداوند متعال می فرماید: (اگر صدقه‏ها را آشکار کنید، این‏، کار خوبى است‏، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است‏؛ و بخشى از گناهانتان را مى‏زداید، و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است‏.)

۶-  قال رسول الله صلى الله علیه وسلم “صنائع المعروف تقی مصارع السوء وصدقه السر تطفئ غضب الرب وصله الرحم تزید فی العمر” (رواه المنذری)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: ( کارهای نیک گرفتاری های بد را بازداشته و بخشش پنهان خشم پروردگار را فرونشانده و پیوند خویشان عمر را می افزاید.)

۷- خداوند قال الله تعالى: “قُلْ إِنَّ رَبِّی یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَهُوَ یخْلِفُهُ وَهُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ” (سوره سبأ: ۳۹)
خداوند متعال می فرماید: (بگو در حقیقت پروردگار من روزى را براى هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا براى او تنگ مى‏گرداند و هر چه را انفاق کردید عوضش را او مى‏دهد و او بهترین روزى دهندگان است)

۸- رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: (کسی از شما نیست مگر آنکه خداوند با وی سخن می گوید، بین آندو واسطه ای نیست، می نگرد تا سعادتمندترین را بیابد و چیزی جز آنچه پیش فرستاده است نمی یابد، می نگرد تا تباه ترین را بداند و جز انچه پیش فرستاده را نمی بیند، آنگاه مقابل خویش را می نگرد و جز آتش روبرویش نمی بیند، پس بپرهیزید از آتش حتی اگر با تکه خرمایی باشد.) <روایت مسلم>

۹- قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: “إن صدقه السر تطفىء غضب الرب تبارک وتعالى” (رواه المنذری)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: (بخشش پنهان خشم پروردگار را فرومی نشاند. )

۱۰- قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: “والصدقه تطفىء الخطیئه کما تطفىء الماء النار” (رواه الترمذی)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: (و بخشش بزه را فرومی نشاند هماگونه که آب آتش را.)

۱۱- عن عقبه بن عامر رضی الله عنه قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «کل امرىء فی ظل صدقته، حتى یقضى بین الناس» [رواه المنذری]. قال یزید: “فکان أبو مرثد لا یخطئه یوم إلا تصدق فیه بشیء ولو کعکه أو بصله”، قد ذکر النبی صلى الله علیه وسلم أن من السبعه الذین یظلهم الله فی ظله یوم لا ظل إلا ظله: «رجل تصدق بصدقه فأخفاها، حتى لا تعلم شماله ما تنفق یمینه ( رواه البخاری)

عقبه فرزند عامر رضی الله عنه می گوید از رسول خدا صلى الله علیه وسلم شنیدم که می فرمود: {تا زمانی که قضاوت میان بندگان انجام گیرد، هرکس در سایه ی بخشش خویش قرار خواهدداشت.} روایت ترمذی. {و یزید بیان می دارد که : ابومرثد هر روز که مرتکب اشتباهی می شد، صدقه ای می داد حتی اگر قطعه ای کاک(نوعی نان از آرد و شیر و شکر) یا پیازچه ای می بود. پیامبر بزرگوار صلى الله علیه وسلم اشاره داشته اند که: یکی از هفت گروهی که خداوند در روزی که سایه ای جز سایه ی او سایه ای نیست سایه خویش میدارد مردی است که صدقه ای می بخشد و آن را پنهان می دارد چنانکه حتی دست چپ او از آنچه دست راستش می بخشد آگاه نمی شود)

۱۲- قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: “ما من یوم یصبح العباد فیه إلا ملکان ینزلان فیقول أحدهما: اللهم أعط منفقًا خلفاً، ویقول الآخر: اللهم أعط ممسکًا تلفًا” (رواه البخاری)

رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: (هر روز صبحی که بندگان آغاز می کنند دو فرشته فرودآمده و یکی می گوید: خدایا به بخشنده عوض آن را عطا فرما، و دیگری می گوید: خدایا بخیل را تباهی ببخشای)

۱۳-  قال النبی صلى الله علیه وسلم: «ما نقصت صدقه من مال (رواه مسلم)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: {صدقه از دارایی نمی کاهد.}

۱۴-  قال الله تعالى: “وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیرٍ فَلأنفُسِکُمْ” (سوره البقره :  ۲۷۲)
خداوند متعال می فرماید: {و هر مالى که انفاق کنید، به سود خود شماست}

۱۵- سأل النبی صلى الله علیه وسلم عائشه رضی الله عنها عن الشاه التی ذبحوها ما بقى منها: قالت: “ما بقى منها إلاّ کتفها”. قال: “بقی کلها غیر کتفها” (رواه الترمذی)، فی إشاره أن ما عند الله هو الباق.
{پیامبر صلى الله علیه وسلم از گوسفندی که ذبح کرده بودند از عایشه رضی الله عنها سؤال فرمودند. پاسخ داد که از آن بجز شانه اش چیزی نمانده. فرمود: تمام آن بجز شانه اش باقی مانده است.}روایت ترمذی. در اشاره به آیه ی{ آنچه نزد خداست همان ماندگار است.}

۱۶-  قال الرحمن عز وجل: “إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ} [سوره الحدید: ۱۸)
خداوند رحمن می فرماید: { در حقیقت مردان و زنان صدقه‏دهنده و [آنان که] به خدا وامى نیکو داده‏اند ایشان را [پاداش] دو چندان گردد و اجرى نیکو خواهند داشت }

۱۷-  قال الملک سبحانه : ” مَّن ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِیرَهً وَاللّهُ یقْبِضُ وَیبْسُطُ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ” (سوره البقره: ۲۴۵)
و باز خداوند سبحانه و تعالی می فرماید: { کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بیفزاید و خداست که [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید مى‏آورد و به سوى او بازگردانده مى‏شوید }

۱۸-  قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: “من أنفق زوجین فی سبیل الله، نودی فی الجنه یا عبد الله، هذا خیر: فمن کان من أهل الصلاه دُعی من باب الصلاه، ومن کان من أهل الجهاد دُعی من باب الجهاد، ومن کان من أهل الصدقه دُعی من باب الصدقه، ومن کان من أهل الصیام دُعی من باب الریان». قال أبو بکر: “یا رسول الله، ما على من دُعی من تلک الأبواب من ضروره فهل یدعى أحد من تلک الأبواب کلها”، قال: «نعم وأرجو أن تکون منهم” (فی الصحیحین)

رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: {هر که زوجی را در راه خدا انفاق دهد، در بهشت ندایش دهند ای بنده ی خدا این سو بهتر است. و آنکه اهل نماز باشد از دروازه ی نماز و آنکه اهل جهاد بوده از دروازه ی جهاد و هرکه اهل بخشش بوده از دروازه ی صدقه فراخوانده شود و هرکس اهل روزه داری است از دروازه یادگیری ریان فراخوانده شود. ابوبکر پرسید ای رسول خدا، چه عملی برای فراخوانده شدن از آن دروازه ها ضروری است و آیا کسی هست که از تمام آن دروازه ها فراخوانده شود؟}

۱۹-  ضرب النبی صلى الله علیه وسلم : “مثل البخیل والمنفق ، کمثل رجلین ، علیهما جبتان من حدید ، من ثدیهما إلى تراقیهما ، فأما المنفق : فلا ینفق إلا سبغت ، أو وفرت على جلده ، حتى تخفی بنانه ، وتعفو أثره . وأما البخیل : فلا یرید أن ینفق شیئا إلا لزقت کل حلقه مکانها ، فهو یوسعها ولا تتسع” (رواه البخاری) ، فالمتصدق کلما تصدق بصدقه انشرح لها قلبه، وانفسح بها صدره، فهو بمنزله اتساع تلک الجبه علیه، فکلمَّا تصدَّق اتسع وانفسح وانشرح، وقوی فرحه، وعظم سروره، ولو لم یکن فی الصَّدقه إلاّ هذه الفائده وحدها لکان العبدُ حقیقیا بالاستکثار منها والمبادره إلیها.

{رسول خدا صلى الله علیه وسلم مثال بخیل و بخشنده را همچون دو مرد زده اند که جامه هایی از آهن از سینه تا شانه هایشان پوشیده اند و مرد بخشنده: هر بار که می بخشد جامه اش گشاده گشته و پوست بدنش را می پوشاند تا جاییکه سر انگشتانش در آن پنهان شده و زیاد هم می ماند، ولی بخیل: می کوشد چیزی نبخشد تا آنکه حلقه های زره برجای خویش چسبیده و هر چه تلاش می کند گشاده اش سازد گشاد نمی گردد.} روایت بخاری. { انسان بخشندههر بار که چیزی می بخشد قلبش به آن فراخ می گردد و سینه اش گشاده گردد مانگونه که جامه بر او گشاد می شود. هرچه می بخشد فراخ گشته و گشاده و جادارتر می شود و شادی اش استوار و سرورش بیشتر می گردد و حتی اگر صدقه جز این یک سود دیگری نداشت باز بنده می بایست در افزودن بر آن و اقدام بدان می کوشید.}

۲۰ – قال تعالى: “وَمَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ المُفْلِحُونَ” (سوره الحشر: ۹)
خداوند متعال می فرماید:{ و هر کس از خست نفس خود مصون ماند ایشانند که رستگارانند}

۲۱-  قال ذو الجلال والإکرام: ” إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ المُؤمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَ لَهُمُ الْجَنَّهَ یقَاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللهِ فَیقْتُلُونَ وَیقتَلُونَ وَعداً عَلَیهِ حَقّاً فِى التَّورَاهِ وَالإِنجِیلِ وَالقُرءَانِ وَمَنْ أَوفَى بِعَهدِهِ مِنَ اللهِ فَاستَبشِرُواْ بِبَیعِکُمُ الَّذِى بَایعتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظِیمُ” (سوره التوبه: ۱۱۱)
خداوند جل شانه می فرماید: { در حقیقت‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى که در راه خدا مى‏جنگند و مى‏کشند و کشته مى‏شوند [این] به عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله‏اى که با او کرده‏اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است}

۲۲-  کان النَّبی صلى الله علیه وسلم یوصی التَّجار بقوله: “یا معشر التجار، إنَّ هذا البیع یحضره اللغو والحلف فشوبوه بالصدقه” (رواه أبو داود)
باری پیامبر النَّبی صلى الله علیه وسلم بازرگانان را چنین ارشاد می فرمود: {ای گروه بازرگانان، بدون تردید این کار فروشندگی با گرانفروشی و سوگند همراه است پس آنرا با صدقه درهم آمیزید. }

۲۳-  یقول جل وعلا: “إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتؤْتُوهَا الفُقَرَاءِ فَهُوَ خَیرٌ لَّکُمْ” (سوره البقره : ۲۷۱ )
خداوند جل جلاله می فرماید: { اگر صدقه‏ها را آشکار کنید، این‏، کار خوبى است‏، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است‏. }

۲۴-  قال صلى الله علیه وسلم: «إذا أنفق المسلم نفقه على أهله، وهو یحتسبها، کانت له صدقه» [فی الصحیحین، وقوله صلى الله علیه وسلم: «أربعه دنانیر: دینار أعطیته مسکینا، ودینار أعطیته فی رقبهٍ، ودینار أنفقته فی سبیل الله، ودینار أنفقته على أهلک، أفضلها الدینار الذی أنفقته على أهلک” (رواه الألبانی)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند:{هربار که فرد مسلمانی برای خانواده اش خرج می کند، و امید ثواب از آن دارد، برای او صدقه خواهد بود.} در صحیحین است و این گفته ی ایشان صلى الله علیه وسلم که : {چهار نوع دینار هست، دیناری که به یک مستمند می دهی، دیناری که در آزادی برده ای می دهی، دیناری که در راه خدا خرج می کنی و دیناری که برای خانواده ات صرف می نمایی، بهترین دینار همانی است که برای خانواده ات خرج می نمایی.} روایت البانی.

۲۵-  الصدقهُ فی حال الصحه والقوه أفضل من الوصیه بعد الموت أو حال المرض والاحتضار کما قال رجل للنبی صلى الله علیه وسلم : “یا رسول الله، أی الصدقه أفضل؟”، قال: أن تصدق وأنت صحیح حریص، تأمل الغنى، وتخشى الفقر، ولا تمهل، حتى إذا بلغت الحلقوم، قلت: لفلان کذا، ولفلان کذا، وقد کان لفلان”  (رواه البخاری وبلفظ آخر لمسلم)
صدقه در حالت سلامتی و تندرستی بهتر است از وصیت بدان پس از مرگ یا در حال بیماری و جان دادن چنانچه مردی از رسول خدا صلى الله علیه وسلم سؤال کرد:{ ای رسول خدا، چه بخششی نیکوترین است؟ فرمود: آنکه ببخشی درحالیکه سالم و مشتاق آنی، آرزوی توانگری داشته و از تهی دستی هراس داری، و به تعویق نمی اندازی تا آنکه جانت به حلقوم رسیده (در حین جان دادن باشی) و بگویی: برای فلان کس آن مقدار، برای فلانی آن قدر و فلانی آن میزان داشته است. }روایت بخاری و به گونه ای دیگر توسط مسلم روایت شده است.

۲۶ – قال صلى الله علیه وسلم : ” الصدقه على المسکین صدقه وعلى ذوی الرحم ثنتان صدقه وصله” (رواه المنذری)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند:{بخشش به مستمند یک صدقه است و به خویشاوند دوتا یکی صدقه و دیگری به جای آوردن پیوند(صله).}

۲۷ –  أوصى النبی صلى الله علیه وسلم أبا ذر بقوله : “إذا طبخت مرقه، فأکثر ماءها، وتعاهد جیرانک” (رواه مسلم)
پیامبر صلى الله علیه وسلم اینگونه ابوذر را سفارش می نمود: {هرگاه آبگوشت پختید، آبش را بیافزایید و همسایه ات را نیز عهده دارشو.} روایت مسلم.

۲۸-  قال صلى الله علیه وسلم: “أفضل الدنانیر: دینار ینفقه الرجل على عیاله، و دینار ینفقه الرجل على دابته فی سبیل الله، و دینار ینفقه الرجل على أصحابه فی سبیل الله عز و جل” (رواه الألبانی)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: {بهترین دینارها: دیناری است که مرد برای خانواده اش صرف می کند، و دیناری که فرد برای مرکب خویش در راه خدا خرج کرده و دیناریست که مرد خرج یاران خویش در راه خدای عزوجل می نماید.} روایت البانی.

۲۹-  قال سبحانه: {انفِرُواْ خِفَافاً وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْبِأَموَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ” (سوره التوبه: ۴۱)
خداوند سبحان می فرماید: { سبکبار و گرانبار بسیج‏شوید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید اگر بدانید این براى شما بهتر است }

۳۰-  قال صلى الله علیه وسلم:  “إذا مات الإنسان انقطع عمله إلاّ من ثلاث: صدقه جاریه، أو علم ینتفع به، أو ولد صالح یدعو له” (رواه ابن تیمیه)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: {وقتی انسان می میرد کارهایش همگی جز سه مورد پایان می گیرد: صدقه ی جاری، یا دانشی که از آن سود برگیرند، یا فرزند درستکاری که او را دعا نماید.}

۳۱-  قال جل فی علاه: “وَمَا لَکُمْ أَلاَّ تُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا یسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَکُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (۱۰) مَن ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ” (سوره الحدید: ۱۱،۱۰)
خداوند عظیم الشان می فرماید: { و شما را چه شده که در راه خدا انفاق نمى‏کنید و [حال آنکه] میراث آسمانها و زمین به خدا تعلق دارد کسانى از شما که پیش از فتح [مکه] انفاق و جهاد کرده‏اند [با دیگران] یکسان نیستند آنان از [حیث] درجه بزرگتر از کسانى‏اند که بعدا به انفاق و جهاد پرداخته‏اند و خداوند به هر کدام وعده نیکو داده است و خدا به آنچه مى‏کنید آگاه است(۱۰) کیست آن کس که به خدا وامى نیکو دهد تا [نتیجه‏اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد.}

۳۲-  عن أبی هریره رضی الله عنه قال: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «إن مما یلحق المؤمن من عمله وحسناته بعد موته علما علمه ونشره، أو ولدا صالحا ترکه، أو مصحفا ورثه، أو مسجدا بناه، أو بیتا لابن السبیل بناه، أو نهرا أجراه، أو صدقه أخرجها من ماله فی صحته وحیاته تلحقه بعد موته” (رواه المنذری: الترغیب والترهیب)
ابوهریره رضی الله عنه نقل می کند که رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: {بدانید از آن عمل ها و نیکی هایی که پس از مرگ به مومن می پیوندد یکی دانشی است که فراگرفته و آنرا بدیگران آموخته است، یا فرزند نیکوکاری که برجای گذاشته، یا کتابی که به ارث نهد، مسجدی بنا کرده باشد، خانه ای برای در راه مانده ای برپانموده باشد، رودی که روان داشته باشد، و یا صدقه ای که از دارایی خویش در حالیکه زنده و سالم است خرج نموده باشد، پس از مرگ به او می پیوندند.}

للصدقه أنواع وأشکال متعدده نذکر منها:

صدقه اشکال و انواع مختلفی دارد که تعدادی را بیان می نماییم:

ساخت مسجد
نوشانیدن آب
سرپرستی یتیم
سیر نمودن مستمندان
کندن چاه
فراهم نمودن ساز وبرگ مجاهدان
بعهده گرفتن مخارج طالب علم
برپانمودن مراکز اسلامی
چاپ کتاب ها
فراهم
تاسیس مراکز بهداشتی
صرف دارایی به منظور دعوت در راه خداوند
فرستادن مسلمان نیازمند به حج عمره و تمتع
برعهده گرفتن خرج معالجه ی یک مسلمان
تاسیس مراکز حفظ و آموزش قرآن
پوشاند لباس به مستمند
زراعت زمین مستمندان
بنای خانه
شرکت در سامان دادن به ازدواج دختر وپسران مستمند
پرداخت بدهی مستمند
دادن مهلت و یا گذشتن از بدهی تنگدست
لبخند به روی برادر مسلمان
سیرنمودن شکم پرنده یا جاندار دیگر
صرف دارایی برای خانواده و همسر و فرزندان

و این ها تنها قطره ای از دریاست و هرگز سعی نکن آنچه پیش می فرستی را دست کم بگیری. چنانکه در حدیث بیان شد حتی به اندازه ی تکه ای خرما باشد. چه بسا یک درهم از هزار درهم پیشی بگیرد که خداوند سبحان برای هرکه خواهد دوچندان می افزاید و آنچه نزد اوست بهتر و ماندگارتر است. برادر بزرگوار صندوقی را در خانه ات فراهم ساز و نامش را صندوق صدقات و خیرات بگذار و زن و فرزندانت را بیاموز تا این ویژگی ستودنی در جهت خشنودی خداوند سبحان پرورش یابد. وقتی صندوق پر شد آنان را از نحوه ی صرف آن آگاه نموده و در تصمیم گیری در اینمورد آنان را شرکت ده.

سخن را با داستانی شروع نموده و با بیان داستانی برایتان به پایان می برم:

از فضیل فرزند عیاض اینگونه نقل شده است: مردی برایم تعریف کرد که مردی با مقداری ریسمان بیرون رفته و آن را به درهمی فروخت تا آرد خریداری نماید. از کنار دو مرد گذشت که هرکدام سر دیگری را گرفته بود.

گفت: قضیه چیست؟

گفتند: به خاطر یک درهم با هم دعوا میکنند. ان یک درهم را به آنان بخشید. پولی بجز آن نداشت. پیش همسرش رفته و ماجرا را برایش تعریف کرد. همسرش تعدادی از لوازم منزل را جمع کرده و بدستش داد تا ببرد بفروشد. کسی از او نخرید. به مردی برخورد که ماهی گندیده ای به همراه داشت.

به گفت: تو هم مانند من جنسی داری که فروش نرفته است، می خواهی آن را به این بفروشی؟ آنگاه جنسش را فروخته و با ماهی گندیده به منزل بازگشت. به همسرش گفت: برخیز و فکری برای این ماهی بکن. از گرسنگی مردیم.

همسرش برخاست تا چیزی بپزد. شکم ماهی را شکافت و ناگهان مرواریدی از شکم ماهی پیداشد. زن گفت: سرورم از شکم ماهی چیزی سفید و کوچکتر از تخم مرغ بیرون آمده است و به تخم کبوتر شباهت دارد.

مرد گرفت: ببینم. ان چبز را نگریست ولی چنان چیزی در مدت عمرش ندیده بود و عقل از سرش پرید و حیران شد. به همسرش گفت: بگمانم این مروارید است.

پرسید: قیمت مروارید را می دانی؟

مرد پاسخ داد: خیر، ولی کسی را می شناسم که می داند.

سپس آن را برداشته و به نزد مروارید شناسان برد. نزد دوست جواهرفروشش رفته و سلام کرد مرد جواب سلامش را داد. پهلوی او نشسته و شروع به صحبت نمود، مروارید را بیرون آورد و پرسید: ببین قیمت این چند است؟

مدت زیادی به آن خیره شد و آنگاه پاسخ داد: در مقابل آن به تو چهل هزار درهم می دهم درصورتیکه بخواهی مالت را سریع بفروشی و الا اگر خواهان قیمت بالاتری هستی آن را پیش فلان شخص ببر که او پول بیشتر بابت آن می پردازد.

مروارید را نزد آن شخص برد. او آنرا نگریسته و به تحسین آن پرداخت. گفت: به شما هشتاد هزار  در قبال آن می دهم. اگر بیشتر می خواهی قیمت بیشتری دریافت نمایی آن را پیش فلان شخص ببر که او قیمت بیشتر می پردازد.

آن را پیش آن مرد برد و او گفت: در مقابل یکصدو بیست هزار درهم می پردازم. و فکر نمی کنم کسی بهای بیشتری بابت آن بپردازد.

پاسخ داد: آری. آن مرد مروارید را وزن کرد. آن مرد در آن روز دوازده کیسه با خود داشت که در هر کدام ده هزار درهم بود. آن ها را به منزل برد تا در جایی بگذارد، مستمندی را دید که جلو درب منزل به گدایی ایستاده است.

گفت: این همان داستانی است که من داشتم… بیا تو. و مرد فقیر وارد شد.

گفت: نصف این پول را بگیر. مرد فقیر شش کیسه را برداشته و باخود برد و دور شد. هنوز راهی نرفته بود که برگشت و کفت: من نه مستمند هستم و نه نیازمندم. بلکه من را پروردگار بلندمرتبه ات به سویت فرستاده که در برابر هر درهم ترا بیست قیراط داده است و این پول که گرفتی یک قیراط است و نود قیراط دیگر را برایت ذخیره نموده است.

از خداوند می خواهم که مرا و شما را از صدقه و زکات دهندگان و رحمت پیشگان قرارداده و اعمال مان را قبول فرماید.

نویسنده: فادی محمد یاسین
ترجمه: مسعود

مقاله پیشنهادی

هدف از کار کردن و رزق حلال به دست آوردن

فرد مسلمان هرکاری که می‌‌‌‌کند، هدفش این باشد که به فرمان و حکم الهی عمل …