در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و سلم مردم تابع قرآن و سنت ایشان بودند، و بعدها در زمان خلفا و صحابه و حتی تابعین نیز همه تابع قرآن و سنت نبوی بودند و چیزی با عنوان مذهب فلانی و فلانی در میان مردم وجود نداشت، و اگر از کسی سؤال میشد: مذهب تو چیست؟ میگفت: من تابع کتاب و سنت هستم و بس.. و حتی خود ائمه اربعه نیز تابع کتاب و سنت بودند و مردم را از تقلید کردن نهی میکردند و حاضر نبودند که سخن آنها بر کتاب و سنت ترجیح داده شود، چرا که آن بزرگواران با وجود علم و مجتهد بودنشان، باز خود را معصوم نمیدانستند. پس برماست که ما نیز از روش سلف صالح پیروی کنیم و از مذهب خاصی تقلید نکنیم.
حرمله بن یحیى یقول: قال الشافعی: «کلمـا قلت: وکان عن النبی صلی الله علیه و سلم خلاف قولی مـمـا یصح، فحدیث النبی صلی الله علیه و سلم أولى ولا تقلدونی».
أبا الولید بن أبی الجارود یقول: قال الشافعی: «إذا صح الحدیث عن رسول الله صلی الله علیه و سلم فقلت قولا فأنا راجع عن قولی وقائل بذلک».
الربیع ابن سلیمـان یقول: سمعت الشافعی یقول: «إذا صح الحدیث عن رسول الله صلی الله علیه و سلم فهو أولى أن یؤخذ به من غیره»[۱].
حرمله بن یحیی میگوید: شافعی فرمود: «هر بار که گفتم: حدیث صحیحی از پیامبر صلی الله علیه و سلم خلاف قول من ثابت شده، پس حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم اولی تر است و از من تقلید نکنید».
و ابو ولید بن ابی جارود میگوید: شافعی فرمود: «هرگاه حدیث صحیحی از رسول خدا صلی الله علیه و سلم ثابت گشت و من (قبلا) سخنی گفته باشم، پس از سخن خود بازمی گردم و به حدیث عمل میکنم».
و ربیع بن سلیمان میگوید: شنیدم که شافعی میفرمود: «هرگاه حدیث صحیحی از رسول خدا صلی الله علیه و سلم ثابت گشت، پس آن حدیث اولی تر است از اینکه به قول و رای دیگری عمل شود».
[۱]– منبع: «حلیه الأولیاء وطبقات الأصفیاء» حافظ أبو نعیم اصفهانی.