در قران کریم در سوره البقره ایه۲۹ امده است.اوست ان کسی که انچه در زمین است همه را برای شما افرید سپس به افرینش اسمان پرداخت و هفت اسمان را استوار کرد و او به هر چیزی دانست.حال در اینجا سوال پیش میاید که وقتی خود زمین در دل اسمان و فضا معلق هست چطور خداوند میگوید اول زمین بعد شروع کردیم به افرینش هفت اسمان در حالی که اول اسمان و فضا چه هفت چه بیشتر و کمتر وجود داشت که زمین در ان وجود یافت ایا گفته قران را باور کنیم یا چیزی که میبینیم؟
الحمدلله،
البته که یک مومن و مسلمان به قرآن ایمان دارد نه به شنیده هایی که مبنای بسیاری از آنها نظریات و فرضیات و حدس و گمانهایی هستند که به عینه اثبات نشده اند، و لذا می بینی که دانشمندی صد صال قبل چیزی را در مورد آفرینش گفته و در زمان خود او نظریه اش برای مردم قطعی قابل قبول بوده ولی پس از گذشت زمان در عصر حاضر مشخص شده که نظریه ی او کاملا اشتباه بوده است، مانند قانون جاذبه ی زمین نیوتون، که او گمان می نمود علت جاذبه به سبب نیروی گرانشی مرکز زمین است درحالیکه دانشمندان معاصر علت جاذبه را به سبب فضای بین کهکشانی اعلام نموده اند که البته معلوم نیست که آیا این نظریه هم درست باشد یا خیر، هدف ما از این گفتار اینست که بگوییم علم انسان بسیار محدود است و هنوز نمی داند که در کهکشان همسایه چه خبر و چه پدیده هایی در حال رخ دادن هستند و بیشتر بر مبنای حدس و نظریه استوار هستند.
پس ما نباید دیده ها یا برداشتهای ذهن خود را ملاک قرار دهیم و قرآن را با آن بسنجیم! زیرا قرآن کلام خالق است و همان خالق است که آسمانها و زمین را آفریده است و اینکه آیا چرا اول زمین را آفریده و بعد آـسمانها، این سوال ممکن است برای ما که علم کمی داریم مطرح باشد ولی قرار نیست که حتما اول آسمان آفریده شود و بعد زمین؛ و کجا و چه علمی گفته که زمین قبل از آسمان ممکن نیست درست شود؟ کدام دلیل و مدرک علمی اینرا گفته؟ شواهدشان چیست؟ آیا حدس و گمان است؟ یا یکسری قوانین فیزیکی است که ممکن است فردا خود آن قوانین را رد کنند ( مانند قاعده جاذبه زمین)
اما اگر به اصل سوال برگردیم؛ باید گفت که با توجه به آیات قرآن مفسرین چنین برداشت کرده اند که الله تعالی ابتدا زمین را خلق کرده و سپس به خلقت آسمانهای هفتگانه پرداخته است، چنانکه در سوره ی ۲۹ بقره می فرماید:
« هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»(بقره ۲۹)
یعنی: «اوست آن ذاتی که آنچه در زمین است» یعنی: زمین و آنچه را که در آن است «همه را برای شما آفرید» به عنوان گرامیداشت و تکریم و نعمت و توشه و منفعتیبرای شما از سوی خویش تا زمانی معین «سپس» بعد از آفرینش زمین «به سویآسمان قصد کرد» با اراده خویش، به قصدی درست و استوار که مخصوص بهخود اوست «و هفت آسمان را استوار کرد» یعنی: آفرینش آنها را استوار کرد وسامان بخشید، بهگونهای که هیچ خلل و بینظمیای در آنها نیست.
ابن جریر طبری می گوید که: «استوی: در اینجا به معنای قصد کردن واراده نمودن خداوند متعال به سوی آفرینش آسمانهاست و ما کیفیت این قصد و اراده وی را نمیدانیم».
برخی از مفسرین گفته اند که زمین به عنوان جزئی از یک کل، خلقتش از آسمان خود عقب افتاده ولی خلقت زمین بر خلقت دیگر آسمانها جلوتر است.
شیخ سعید حوی در تفسیر «الأساس» میگوید: «از آیات قرآن و انکشافات علم هر دو چنین بر میآید که خلقت آسمان به عنوان یک کل که شامل کهکشانهای این کائنات و توابع آنهاست بر خلقت زمین مقدم بوده است اما خلقت آسمانهای هفتگانه که خود پدیدههای غیبیای هستند و علم و ادراک بشر هرگز به آنها راه نیافته است، بعد از خلقت زمین بوده است». والله اعلم
اما نباید تصور نمود که منظور از آسمان همیشه معنای فضای خالی و معلق را دارد، و اگر هم اینگونه باشد، انجام این کار یعنی آفرینش زمین قبل از آسمان برای الله تعالی سخت نیست چرا که او بر هر چیزی تواناست و ما ایمان راسخ و قاطع بدون کوچکترین شک و تردید به این قضیه داریم و این است صفت مومنان..
اما این آیه و دیگر آیات قرآن در این باره، دال بر وجود هفت آسمان اند، ولی در سنت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم چنان خبری که حقیقت آسمانها وزمین را روشن سازد نیامده است بنابراین، فایدهای در بحث از طبیعت آنها نمیبینیم و فقط به ظاهر قرآن کریم در این باره ایمان داریم و به وسیله آن، برعظمت آفریدگار بزرگ استدلال میکنیم.
اما ممکن است کسی سوال کند که بر طبق آیه ی ۲۹ سوره ی بقره خلقت زمین قبل از آسمانها بوده است، پس چرا در سوره ی نازعات آمده که خلقت آسمانها قبل از خلقت زمین است؟
در جواب باید گفت که در سوره بقره آیه ۲۹ بحث از اصل خلقت زمین است که میفرماید: «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوی الی السماء فسوئهن سبع سماوات» یعنی: “اوست که هر چه در زمین است برای شما خلق کرده است و سپس به آسمانها پرداخت” ولی در سوره ی نازعات بحثی از خلقت زمین بعد از آسمان نیامده! بلکه از گسترش و تکامل زمین بعد از خلقت آسمانها گفته شده است چنانکه می فرماید:
«أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا * رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا * وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا * وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا»)نازعات ۲۷-۳۰)
یعنی: آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکلتر است یا آفرینش آسمان که خداوند آن را بنا نهاد؟!
سقف آن را برافراشت و آن را منظّم ساخت، و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود! و زمین را بعد از آن گسترش داد.
در آیه ی ۳۰ فرموده «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا» و “دَحَاهَا” به معنی گسترش دادن است نه به معنی خلق نمودن از ابتدا، بنابراین معنی آیه بصورت “و زمین را بعد از آن خلق نمود” صحیح نیست، بلکه معنی صحیح آن اینگونه است:” و زمین را بعد از آن گسترش داد” یعنی ابتدا الله تعالی زمین را خلق نموده بعد اراده ی خلقت هفت آسمان نموده و بعد از آن زمین و خلقت آنرا گستراند و آن را برای زیست انسان آماده کرد. چنانکه در آیه ی بعدی یعنی آیه ی ۳۱ نازعات می فرماید: «أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا؛ وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا» آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد و کوه ها را در زمین استوار و محکم گرداند. این ترتیب، درست همان چیزی است که علم امروز بر آن تاکید دارد که پیدایش آب در سطح زمین، و سپس گیاهان، و همچنین پیدایش کوهها را بعد از خلقت زمین می شمرد.
بعبارتی خداوند ابتدا زمین را خلق کرد در حالیکه تمام زمین و محتوای آن زیر آب بود و بعد ها به مرور زمان آبها به گودالهای موجود در زمین رفتند و خشکی ها از زیر آب سر بیرون کرده و به وضع فعلی در آمدند. که این را در اصطلاح “دحو الارض” یا “گسترش و هموار ساختن زمین (برای زیست موجودات)” می نامند که در آیه ۳۰ سوره نازعات بدان اشاره شده است .
قتاده می گوید: ” زمین در آفرینش خود بر آسمانها متقدم اما در گسترانیدن و به درهم پیچانیدن، از آسمانها متأخر است.” والله اعلم
بنابراین هر چند گستراندن و هموار کردن زمین بعد از آفرینش آسمان بود اما زمین بهصورت اولیه خود قبل ازآفرینش آسمان آفریده شده بود. والله اعلم
خلاصه:
در آیه ۲۹ سوره مبارکه بقره خداوند از اصل خلقت زمین بحث میکند که قبل از خلقت آسمانها بوده است و در سوره نازعات آیه ۳۰ از گسترش دادن زمین بحث میکند که بعد از خلقت آسمانها بوده است .
اول: خلقت زمین
دوم: خلقت هفت آسمان
سوم:گسترش دادن زمین برای زیست
نظر علوم جدید نیز درباره آفرینش دو نوبتی زمین این است که: حق تعالی در نوبت اول، زمین را بعد از آنکه کره گازیای بود، جامد گردانید و در نوبت دومآن را به طبقات مختلف ـ همراه با ذخایر آبی و معدنی آن ـ تقسیم کرد.
در انتها باید گفت که از دیر باز این پرسش ذهن و اندیشه بشر را به خود مشغول داشته که آفرینش از کى و از کجا آغاز شده است؟ آیا ممکن است روزى بشر به این راز دست یابد و بداند این کهکشانها، ستارگان، سیارات، دنبالهدارها، ماه و خورشیدهاى بىشمار، زمین، صحرا، کوهها، جنگل، حیوانات، حشرات، انسانها، ماهیان و… از کجا و چگونه پدید آمدند؟
قرآن در پاسخ به این پرسشها از طرفى چند رهنمود کلى ارائه کرده و کاوش و پژوهش در این باره را به عهده انسان گذاشته تا با سعى و تلاش به این راز دستیابد.
هرچند ما نمیخواهیم که نصوص یقینی و قاطع قرآن را بر نظریههای غیر یقینیای حمل کنیم که امروز پذیرفته شدهاند و چه بسا فردا رد شوند؛ همان طوری که نمیخواهیم برای قرآن کریم که حقیقتی یقینی است، از نظریات غیر یقینی بشر تصدیق کنندهای بجوییم ولی میتوانیم بگوییم که نظریات نجومی جدید با حقایق علمیای که قرآن کریم هزار و چهارصد سال قبل اعلام نموده، تصادمی ندارند و در نهایت اگر فرضیه و نظریه علمیای درست باشد، آن فرضیه در راستای تفسیر آیات علمی قرآن کریم قراردارد.
قابل یادآوری است که امام رازی در تفسیر خویش نظریات علمای علم نجومعصر خویش در باره آفرینش آسمانها و زمین را نقل کرده، که این نظریات بااکتشافات علمی عصر جدید چندان همخوانی ندارد. پژوهشها و کاوشهاینجومی در عصر حاضر نیز فرضیاتی را در این باره بیرون داده اند و هنوز هم سختدر تکاپوی این میدانند، ولی مهم این است که بدانیم؛ هرگونه کاوش و پژوهشبشری در این رابطه، اگر که نتیجهای صحیح و منطقی به همراه داشته باشد، قطعا در راستای فهم و تفسیر عینی آیات کونی قرآن کریم است.
والله اعلم