صهیب به منظور حفظ آیین و دین خود به طرف مدینه شتافت برای ثروتی که با خون جگر و زحمت اندوخته بود و عمر و جوانی خود را در پایش باخته بود، افسوس نخورد.
و هرگاه خستگی او را از پا در می آورد و آسایش را برایش لذت بخش می نمود شوق دیدار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در قلبش استقرار یافته و به او نیرو و تجدید قوا می بخشیدو به سفرش ادامه می داد و راه رفتن را از سر می گرفت.
وقتی به قبا رسید پیامبر او را دید و به طرفش آمد و به گرمی به او خوشامد گفت و اعلام کرد:
«ابو یحی معامله ی پر منفعتی کردی و سه بار آن را تکرار کرد».
شادی و سرور چهره صهیب را فرا گرفت و گفت: «یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به خدا قسم هیچ کس قبل از من این خبر را به شما نداده است.
و معلوم است جز حضرت جبرئیل هیچ کس به تو نگفته است».
واقعا معامله ی پر منفعتی بود و وحی آسمانی هم آن را تأیید و تصدیق کرد و حضرت جبرئیل بر آن گواهی داد. خدای متعال آیه ی زیر را نازل فرمود:
« ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد»(بقره:۲۰۷).
(بعضی از مردم به خاطر کسب رضای خدا خود را می خرند خداوند با بندگان مهربان است).
بنابراین باید گفت :خوشا به حال صهیب بن سنان رومی و فرجام نیکش.