باید به این نکته اشارهای داشت که حتی ترکان تاتاری حاکم بر ایران، از اهل سنت بودند، گروهی از ترکان که از مناطق ترک نشین بعد از هجوم مغولها مهاجرت کرده وارد فلات آناتولی یا همان کشور ترکیه امروزی شده و در آنجا به رهبری بزرگشان عثمان یکم فرزند آرطغری تشکیل حکومت دادند. شاید تنها توانسته بودند که در مناطق خود آرامی برپا کنند و این امر باعث شده بود که علم جهاد را برپا کرده و شروع به دعوت غیر مسلمانها به دین اسلام نمایند و چون یکی از اهدافشان فتح قسطنطینیه پایتخت روم شرقی بود برای رفتن به آن سو با مقاومت مسیحی روبرو و مجبور به نبرد بودند و در نتیجه آن، بسیاری از مناطق را زیر دایره حکومت خود آورده، همیشه در میدانهای نبرد پیروز بودند آنها به تدریج حکومت خود را گسترش و به یک امپراطوری تشکیل دادند که نام عثمانی را بخاطر موسس آن عثمان یکم بر این امپراطوری نهادند و قویترین حکومت را در آناتولی تشکیل دادند و بسیاری از ترکان تاتار که برای غارت و به دست آوردن ثروت زود هنگام به آناتولی یا همان ترکیه امروزی رفته بودند که هدفشان دست نیافتنی است و در نتیجه به تاخت و تاز مناطقی از داخل ایران میپرداختند و یک نوع هرج و مرج، جدای از جنگهایی که بین حاکمان منطقهای با منطقه دیگر بود در ایران بوجود آوردند. و حتی درگیریهایی بین آنها و تیموریان رخ دهد.
خاندان صفوی و آشنایی آنها با تاتار در آن گیر و دار، خانواده صفویها که از نوادگان شیخ صفی الدین بودند در اردبیل زندگی میکردند، آنهامسئولیت اداره خانقاه را بر عهده داشتند و از اهل سنت و بر مذهب امام شافعی بودند. خانقاه اردبیل در دوران ایلخانان مغول، همچنان رونق خود را حفظ کرده و همواره مورد توجه شاهان و شاهزادگان ایلخانی بود، در سال ۷۶۶ شمسی که امیر تیمور به دنبال تصرف و تخریب و تاراج شرق و شمال ایران به آذربایجان رسید صدرالدین پسر صفی الدین مسندنشین خانقاه اردبیل بود، تیمور پس از آن همه جنایتها که در ایران کرد به حضور شیخ صدرالدین رسیده نسبت به او ابراز ارادت کرد، و شیخ نیز باروی او را گرفته برکت داد و کارهایش را در ایران تأیید کرد، در حمله دومِ امیر تیمور به ایران، که خرابیهای بسیار زیادی به بار آورد و از سرهای ایرانیان شهرهای مختلف، کله منارهها برپا شد، خواجه علی سیاه بوش پسر شیخ صدرالدین بر جای پدرش ریاست خانقاه اردبیل را بر عهده داشت، خواجه علی نیز: مثل پدرش، امیر تیمور را پادشاهی عادل نامیده و مورد احترام بسیار امیر تیمور واقع شد، امیر تیمور سپس قصد آناتولی (ترکیه کنونی) کرد، و دو سال بعد در بازگشت به آذربایجان، هزاران نوجوان تاتار را که در آناتولی اسیر گرفته بود با خود آورد و به عنوان صدقه به خانقاه اردبیل تقدیم کرد، این چند هزار جوان تاتار در آینده هسته اولیه یک گروهی را تشکیل دادند که بعدها نام ترکی قزلباش گرفتند. در سال ۸۰۶ شمسی که ابراهیم پسر خواجه علی پس از پدرش به ریاست خانقاه اردبیل رسید، آذاربایجان در دست قره یوسف قراقویونلو بود، قره یوسف نیز مثل اساف ترک خویش به خاندان صفوی و ابراهیم ارادت نشان میداد، و از تقدیم هرگونه کمک مالی به خانقاه دریغ نداشت، شیخ ابراهیم در سال ۸۲۶ شمسی درگذشت، و با وفات او جنگ ریاست اولاد شیخ صفی آغاز شد، از طرفی جعفر برادر ابراهیم مدعی ریاست خانقاه بود، و از طرف دیگر جنید پسر ابراهیم ادعای میراث پدرش در ریاست خانقاه را داشت، اکنون جهانشان قراقویونلو (پسر قره یوسف) که تبریز را پایتخت خویش قرار داده بود بخش بزرگی از ایران را در قلمرو داشت و خودش را شاه ایران مینامید، جهانشاه که بر آذربایجان و شیروان حکومت میکرد، جانب جعفر را که بزرگتر بود گرفت، و جنید از جعفر شکست خورد و با جمعی از مریدان خانقاه که خواهان رهبری او بودند (همان تاتارهای تقدیمی تیمور) به آناتولی گریخت.