آیا با تغییر زمان و مکان فتوا تغییر می کند؟

در حال حاضر اوضاع جهان اسلام بیانگر این واقعیت است که مسلمانان شیفته ی فرهنگ غرب، تمدن و پیشرفت مادی آن هستند و با تمام توان تلاش می کنند تا راه آنان را ادامه دهند؛ مگر مسلمانان متعهّد و ملتزمی که لطف الهی شامل حال آنان شود.

🌎راههای دنیا طلبی ثروت اندوزی اعم از حلال و حرام به روی مسلمانان گشوده شده است، به طوری که اگر کسی بخواهد فقط از راه حلال به نوائی برسد بدون اینکه مرتکب امر ناجایز و حرامی بشود امری بسیار سخت است و همانند گرفتن اخگر با دست است، آنچه مو ضوع ثروت اندوزی از راههای حرام را بیشتر دامن می زند، وجود بسیاری از مفتیان است  که با استناد به رخصتهایی که علما در برخی از مسائل اختلافی بیان داشته اند- دایره تلفیق بین مذاهب را توسعه داده اند و آمیزه ای از فقه را ترتیب داده اند  که ما حصل آن رخصتهائی است که علما بیان نموده اند و آن را در قالب مذهب جدیدی شکل داده اند؛ تا با گمان خود کار را بر مسلمین آسان سازند، صرف نظر از بحث  پیرامون دلایل و مستندات احکام شرعی!

🔷ابو ادریس عائذُ اللّه بن عبد اللّه خولانی رحمه الله نقل می کند که یزید بن عمیره شاگرد معاذ می گفت: هرگاه ایشان در مجلس ذکر می نشست می گفت: الله حکمٌ عدلٌ، تبارک اسمه، هلک المرتابون.

🔷یزید بن عمیره نقل می کند که روزی معاذ در مجلسی فرمود: در آینده ای نزدیک موجی از فتنه جامعه ی شما را فرا می گیرد که دنیا گرایی و مال اندوزی در آن حرف اول را می زند، در این زمان پر خطر مؤمن و منافق، آزاد و برده، مرد و زن،  کوچک و بزرگ همه از قرآن حرف می زنند، در این میان شخصی می گوید: مردم را چه شده است که از من پیروی نمی کنند؛ در حالی که من قرآن می خوانم؟! قسم به خدا این مردم از من پیروی نمی کنند باید چاره ای دیگر بجویم و بدعتی ایجاد کنم. معاذ رضی الله عنه فرمود: ای مسلمانان خویشتن را از بدعت دور نگاه دارید؛ زیرا بدعت، گمراهی است. از لغزش عالم و دانشمند بپرهیزید؛ زیرا شیطان گاهی سخنان گمراه کننده را از زبان عالم و دانشمند بیان می کند. گاهی اتفاق می افتد که منافق سخن حقی را می گوید. ابو ادریس می گوید: به معاذ گفتم: از کجا تشخیص دهم که منافق حق می گوید و عالم و دانشمند ناحق؟! معاذ رضی الله عنه فرمود: از سخنان شبهه آمیز عالم و دانشمند بپرهیز! سخنانی که شما را در شکّ می اندازد؛ اما با این وجود از او فاصله نگیر و ارتباط خود را با او قطع نکن. چرا که امید است به اشتباه خود پی ببرد و چون حق را دریافت کند، به آن رجوع کند؛ زیرا حق با نور همراه است.[ أخرجه عبدالرزاق فی «جامع معمر» الملحق ب «المصنف» (۲۰۷۵۰)، و أبوداود فی «سننه» (۴۶۱۱) و البیهقی (۱۰/۲۱۰) واللفظ له. و سنده صحیح. و أخرجه الحاکم فی «المستدرک» (۴/۴۶۶) من طریق أبی قلابه، عن یزید بن عمیره، به مع بعض الاختلاف، و فیه زیاده، وصححه علی شرط مسلم.]

👈 مستند این آقایان گفتار برخی از اهل علم است که گفته اند: «إن الفتوی قد تَتَغیَّر بِتَغَیُّر الزمان و المکان والأحوال والنیَّات والعوائد»

🔶آنان این مطلب را به خوبی نفهمیده اند و گمان کردند هرگاه بخواهند می توانند از ثقل و سنگینی تکالیف شرعی بکاهند، در مواردی شنیده می شود که برخی در صدد آن هستند تا قرائت جدیدی از متون دینی ارائه دهند»

🔸در حالی که علمایی که این اصل را بیان نموده اند، منظورشان چیزی نیست که اینها در نظر دارند؛ زیرا احکام کلی، ثابت و قطعی در حق مکلّفین غیر قابل تغییر و تبدیل هستند.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …