مردم در این موضوع به چند گروه تقسیم شده اند:
پیروان اهل حدیث در جستجوی فرضیات و احتمالات نبودند و همواره تلاش می کردند تا آنچه را که الله تعالی نارل فرموده است به خوبی بفهمند و علم دین را حاصل کنند. فقهاء اهل رأی در جستجوی مسائل قبل از وقوع، قائل به توسعه بودند و امور محتمل و غیر محتمل را جستجو می کردند، و با تکلف تمام تلاش می کردند تا برای آنها جوابی پیدا کنند، در مواردی این امور منجر به خصومت و جدال و افتراق بین قلوب و بغض و عداوت می شد و مقترن بود به فخر و مباهات و جلب توجه مردم بدور خود، بدیهی است که چنین اعمالی از نظر علمای ربّانی مذموم است و از نظر سنت نبوی محکوم است.
فقهای اهل حدیث و علمای عامل، همواره تلاش می نمودند تا معانی و مفاهیم قرآن را در پرتو احادیث رسول الله و سخنان صحابه و تابعین دریافت کنند، احادیث صحیح را از میان روایات ضعیف تفکیک کنند. آنگاه احکام مسائل فقهی را تبیین کنند، فقهاء و اهل حدیث و علمای عامل، همواره تلاش می نمودند تا در مرحله بعد سخنان صحابه و تابعین را در علوم تفسیر و مسائل حلال و حرام و اصول سنت و زهد و رقائق و امور دیگر را فراگیرند، منهج امام احمد و موافقانش اینگونه بود. بدیهی است که این علوم و معارف برای اهل علم کفایت می کند و آنها را از جست جوی آراء و نظریات و امور احتمالی و غیر احتمالی بی نیاز می گرداند. اموری که چه بسا به جدال و خصومت و کثرت قیل و قال منجر شود، در بسیاری از موارد از امام احمد در مورد مسائلی که اتفاق نیفتاده است پرسیده می شود می فرمود: دَعونا مِنْ هذه المسائل المُحْدَثه.
یونس بن سلمان السقطی می گوید: چون به دقت در این موضوع نگریستم، متوجه شدم که یک طرف، رأی. و طرف دیگر حدیث است.
در حدیث، از خداوند و ربوبیتش و جلال عظمتش سخن رفته است، از عرش و بهشت و جهنم و انبیاء و مرسلین وحلال و حرام، ترغیب به صله رحم و امور خیر سخن به میان آمده است، اما در رأی: سخن از مکر و عذر و حیله و قطع ارحام و امور شر است.[أخرجه الخطیب فی “شرف اصحاب الحدیث “(۷۵) و أبوالقاسم الأصبهانی فی “الحجه فی بیان المحجه”(۱/۲۶۴)]
احمد بن شَبُّویه می گوید: کسی که در جستجوی آخرت است به احادیث و روایات چنگ بزند و کسی که در جست و جوی لقمه ای نان و رسیدن به دنیاست دنباله رو رأی و نظر باشد.[أخرجه الخطیب فی الموضع السابق]
کسی که علم را بر اساس آیات و احادیث و فهم صحابه طلب کند، غالباً به جواب مسائل جدید دست پیدامی کند؛ زیرا اصول مسائل جدید در قرآن و حدیث واقوال صحابه موجود است، البته باید این مسیر را بر اساس راه و روش ائمه ای همچون امام شافعی و امام احمد و اسحاق و ابی عبید و رهروانشان جستجو نمود؛ زیرا این ها أئمه ای بودند که بر هدایت بودند و کسی که از راه و روش أئمه ی هدی تخطی کند در هلاکت و گمراهی بسر خواهد برد، و در عملکردش ناجایز را عمل میکند و و اجب را ترک می دهد.