شامل موارد بسیاری است و معیار شناخت آن عبارت است از انکار امری که در دین، اجماعی متواتر بر آن وجود دارد و ضرورتاً در دین پذیرفته شده است. چون که موجب تکذیب قرآن و پیام پیامبران است.
مانند بدعتی که جهمیه در انکار صفات خداوند و در مسأله ی خلق قرآن یا خلق صفتی از صفات خداوند و در انکار مقام خلیلی ابراهیم و مقام کلیمی موسی با خداوند ایجاد کردند
و بدعت قدریه در مسأله ی انکار علم خداوند و افعال و قضا و قدر الهی و بدعت مجسمه، یعنی کسانی که خداوند را به مخلوقاتش تشبیه میکنند.
هر کدام از این گروهها و افراد اگر بداند که عمل و قصدی که دارد، پایههای اصلی دین را از بین میبرد و مسلمانان را در آن مسأله در شک قرار میدهد، هیچ شکی در کفر او نیست و مشخص است که بدترین دشمن برای دین اینگونه افراد هستند. اما آنهایی که دچار تلبیس شیاطین شدهاند، ابتدا بر آنان حجت تمام میگردد، سپس حکم به کفر آنان داده میشود.