حکم خواندن قنوت در نماز صبح چیست؟

حدیثی که برخی از علماء به سنت بودن قنوت در نماز صبح استدلال میکنند عبارت است از حدیثی که از انس ابن مالک از سه طریق وارد شده است و تمام آنها ضعیف میباشند، و هیچکدام از آنها نه در صحیح بخاری آمده و نه در صحیح مسلم.

حدیث اول:

عن أبی جعفر الرازی عن الربیع بن أنس عن أنس بن مالک رضی الله عنه ( أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم قَنَتَ شَهْرًا یَدْعُو عَلَیْهِمْ ثُمَّ تَرَکَهُ ، وَأَمَّا فِی الصُّبْحِ فَلَمْ یَزَلْ یَقْنُتُ حَتَّی فَارَقَ الدُّنْیَا ).

این حدیث را عبد الرزاق در “المصنف” (۳/۱۱۰) و دارقطنی در “السنن” (۲/۳۹) ابن أبی شیبه در “المصنف” (۲/۳۱۲) بطور مختصر، بزار (۵۵۶ – در کشف الأستار) و أحمد در “المسند” (۳/۱۶۲)، و طحاوی در “شرح معانی الآثار” (۱/۱۴۳) و حاکم در “الأربعین” و بیهقی در “السنن” (۲/۲۰۱) روایت کرده اند.

و أبو جعفر الرازی اسمش عیسی بن ماهان الرازی است، که بسیاری از اهل علم او را ضعیف دانسته اند.

أحمد بن حنبل گفت: او در حدیث قوی نیست.

یحیی بن معین گفت: حدیثش را مینویسد ولی اشتباه میکند.

عمرو بن علی گفت: در او ضعف هست، ولی از اهل صدق هست، و حفظش ضعیف هست.

أبو زرعه گفت: شیخی است که هم و غمش زیاد است.

نسائی گفت: قوی نیست.

ابن حبان گفت: از اشخاص معروف احادیث منکری را روایت میکند، و دوست ندارم که به روایاتش استدلال کنم مگر اینکه اگر مطابق روایات اهل اعتماد باشد.

العجلی گفت: قوی نیست.

این مواضیع به اختصار از کتاب ” تهذیب التهذیب (۱۲/۵۷) نقل شد.

حدیث دوم:

عن طریق إسماعیل المکی وعمرو بن عبید عن الحسن عن أنس ( قنت رسول الله صلی الله علیه وسلم وأبو بکر وعمر وعثمان – وأحسبه قال : رابع – حتی فارقتهم ) .

این حدیث را طحاوی در “شرح معانی الآثار” (۱/۲۴۳) و دارقطنی در “السنن” (۲/۴۰) و بیهقی در “السنن الکبری” (۲/۲۰۲) روایت کرده اند.

و إسماعیل بن مسلم المکی و عمرو بن عبید المعتزلی هر دوی آنها ضعیف هستند، و به احادیثش استدلال نمیشود، و اقوال علماء در مورد آنها عبارتند از:

در مورد إسماعیل بن مسلم المکی در “تهذیب التهذیب” (۱/۳۳۲) آمده است که:

أحمد بن حنبل گفت: حدیش منکر است.

ابن معین گفت: معتبر نیست.

علی بن المدینی گفت: حدیثش را نباید نوش.

أبو حاتم گفت: احادیثش ضعیف و مخلوط هستند. به او گفته شد، آیا این شخص نزد تو از عمرو بن عبید محبوبتر است؟ گفت: هر دوی آنها ضعیفند.

نسائی گفت: احادیثش متروک هستند.

ابن حبان گفت: ضعیف هست و از اشخاص معروف احادیث منکر روایت میکند و اسانید حدیث را واژگون میکند.

و عمرو بن عبید المعتزلی احادیثش متروک هست و بر حسن دروغ میبست، و در مورد از در “تهذیب التهذیب” (۸/۶۲) امده است که :

ابن معین گفت: معتبر نیست.

عمرو بن علی : احادیثش متروک هستند و از بدعتی هست.

أبو حاتم گفت: : احادیثش متروک هستند.

نسائی گفت: معتبر نیست، و احادیثش نوشته نمیشوند.

حدیث سوم:

عن دینار بن عبد الله خادم أنس عن أنس ( ما زال رسول الله صلی الله علیه وسلم یقنت فی صلاه الصبح حتی مات ) .

شیخ ألبانی رحمه الله در “السلسله الضعیفه” (۳/۳۸۶) گفت:
 
” خطیب در “کتاب القنوت” این حدیث را روایت استخراج کرده، و ابن الجوزی آنرا او را شنیع دانست، زیرا ابن حبان در مورد دینار (راوی این حدیث) گفت: از انس روایات موضوع ذکر میکند و جائز نیست که در کتب ذکر شود مگر از باب توبیخ و انکار “

و گروهی از علماء حکم این حدیث را ضعیف دانسته اند، که نباید به آن استدلال شود، که برخی ازاین علماء مانند:

ابنُ الجوزی در “العلل المتناهیه” (۱/۴۴۴) و ابن الترکمانی در “تعلیقه علی البیهقی” و ابن تیمیه در “مجموع الفتاوی” (۲۲/۳۷۴) و ابن القیم در “زاد المعاد” (۱/۹۹) و حافظ ابن حجر در “التلخیص الحبیر” (۱/۲۴۵)  و از متأخرین شیخ الألبانی در “السلسله الضعیفه” (۱/۱۲۳۸) ضعف این حدیث را بیان کرده اند.

بنابراین علمائی که به این احادیث استدلال کرده اند که قنوت نماز صبح سنت هست، احتمال دارد از صحت این احادیث اگاهی نداشته اند، لذا به سنت بودن آن حکم کرده اند، ولی بعدا که معلوم شد این احادیث ضعیف بوده اند، باید راه حق را در پیش گرفت هر چند مخالف مذهبمان باشد، پس راه درستر آنست که در نماز صبح قنوت خوانده نشود زیرا حدیث صحیحی در اینمورد نیست، و قول راجح در مورد قنوت صبح قول ابو حنیفه و احمد بن حنبل میباشد که سنت نیست و نباید خوانده شود، زیرا وارد نشده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم تا آخر عمرش قنوت صبح را میخوانده است، بلکه هنگام مصیبت مدتی (مثلا یکماه) در نماز های فرض بنجگانه قنوت میخواندند ولی پس از آن ترک میکردند.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …