سوالات:
(أ) شخصی مرده و وصیت نموده تا او را در تابوتی دفن کنند… حکمش چیست؟
(ب) فردی از مسلمانان که جزو اعضای سازمان فراماسونری(فراموشخانه) بوده است، مرده و نماز جنازه بر او خوانده شده است. بعد از آن شعایر و مراسم فراماسونی بر او اجرا شده است.حکم اسلام در مورد مسلمانانی که اجازه می دهند که شعایر فراماسونری بر آنان اجرا شود، چیست؟
(ج) فراماسونری چیست؟ اسلام در مورد آن چه نظری دارد؟
ج: گذاشتن میت در تابوت در زمان پیامبر و صحابه سابقه نداشته است. برای مسلمان بهتر است که از سنت رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم پیروی کنند. بنابراین نهادن میت در تابوت مکروه است؛ اعم از این که زمین سفت، نرم یا مرطوب باشد. چنانچه کسی وصیت نمود که او را در تابوتی دفن کنند، وصیتش قابل اجرا نیست. نزد شافعیه، در صورتی گذاشتن میت در تابوت، جایز است که زمین نرم و یا مرطوب باشد. اگر شخصی وصیت نمود که جسد او را در تابوت بگذارند و دفن کنند، فقط در چنین موردی وصیتش اجرا می شود.
(ب، ج) ماسونیت: سازمانی سرّی و سیاسی است که هدفش دین زدائی و اخلاق زدائی و حاکم نمودن قوانین بشری و نظم غیر دینی است. حرکت فراماسونری همواره می کوشد به بهانه ی آزادیِ فکر و عقیده، انقلابهایی در دنیا به راه اندازد و حکومتی را جایگزین دیگری کند. مؤید گفتار ما اعلامیه ی سازمان فراماسونری در کنفرانس دانشجویان در سال۱۸۶۵م است که در شهر “لییج” یکی از مراکز این سازمان برگزار شد، اعلام نمود:« باید انسان بر اله پیروز شود و با تمام قوا به جنگ پرودگار برود، آسمانها را بشکافد و مانند برگ کاغذ پاره کند»
در مجلس بزرگ ماسونیت در تاریخ ۱۹۲۲م چنین اعلام گردید:«با تمام وجود، حرکت آزادی فکر و اندیشه را در افراد تقویت می کنیم. با تمام تلاش و توان سعی خواهیم نمود بر دشمن اصلی بشریت، حمله نموده و جنگی تمام عیار راه اندازیم؛ همانا دشمن اصلی بشریت دین است»
گفتار ماسونی ها دال بر همین اعتقاد آنهاست که می گویند:«ماسونیت، نفس و هوا و هوسِ انسان را معبود او قرار می دهد تا او را بپرستد». می گویند:« ما به پیروزی بر متدینین و مراکز آنان اکتفا نمی کنیم؛ بلکه آنها را برای همیشه ریشه کن می کنیم».[ مضابط المؤتمر الماسونی العالمی سنه ۱۹۰۳م صفحه ۱۰۲].
فراماسونری ها می گویند:« ماسونیت به جای ادیان در جامعه رواج پیدا می کند و مجالس و مراکز این سازمان جایگزین معابد متدینین خواهد شد…» . تمام مواردی که بیانگر شدت دشمنی ماسونیها برای ادیان و جنگ همه جانبه ی آنان علیه ادیان را نشان می دهد.
جمعیت فراماسونری و تنظیم آن از قدیمی ترین تنظیمات سری و پنهانی است که همچنان به فعالیتش ادامه می دهد. مؤسس این سازمان و هدف از تأسیس آن همچنان بر مردم پوشیده است. حتی ماهیت این سازمان بر بسیاری از اعضای آن پوشیده است. به خاطر مخفی کاری و محکم کاری رهبران آن در مورد مکر و نیرنگ درونیشان وتلاش آنان در جهت مخفی نگه داشتن چشم انداز و برنامه هایی که مد نظر دارند.
بنابراین اکثر برنامه های فراماسونیها شفاهی است. اگر شخصی بخواهد چیزی از افکار و ایده های آنان را بنویسد و یا انتشار دهد باید آن را با رهبران فراماسونری در میان بگذارد که اجازه دهند یا خیر؟!
قانون اساسی سازمان فراماسونری برگرفته از نظریات متعددی است که بیشتر آن براساس تقلید و پیروی از یهودیت تنظیم شده است. برنامه ها و تعالیم آموزشی یهودیت، اساس کار این سازمان است که بزرگترین نشست آن در سال ۱۷۱۷م جهت تصویب اساسنامه و برنامه های راهبردی سازمان فراماسونری تشکیل شد. فراماسونری ها همواره به مقدسات یهودیت احترام می گذارند. هیکل و معبد آنان را مقدس می دارند. نشستهای سازمان فراماسونری جهت تقلید و احترام به مقدسات یهودیت در مکانهایی برگزار می شوند که بنای ظاهری آن مانند معابد یهودی هاست. باید دانست که ستون اصلی اعضای سازمان فراماسونری یهودی هستند که در برگزاری نشستهای این سازمان، یهودیان نقش اصلی را بازی می کنند. انتشار ماسونیت و رابطه ی همکاری بین آنان توسط رهبران یهودی انجام می شود. گردانندگان اصلی، طراحان و مجریان برنامه های سری این سازمان، یهودیان هستند. در واقع یهودیت و فراماسونری همگی سروته یک کرباسند. در تأیید این مطلب می توان به سندی استناد نمود که در مجله ی «اکاسیا» که توسط اعضای سازمان فراماسون منتشر می شود، آمده است که هیچ کدام از ارگانهای زیر مجموعه ی سازمان فراماسون، خالی از افراد یهودی نیست. امر مشترک ماسونیت و یهودیت در این است که یهودیت معتقد به مذهب نیست؛ بلکه فقط ظاهر مذهب را حفظ نموده است. ماسونی ها نیز دارای چنین اعتقادی هستند. بنابراین معابد و مراکز یهودیان جانشین مراکز فراماسونی است. بسیاری از اعضای آن یهودی تبار هستند.[ مجله ی اکاسیا سال ۱۹۰۸م شماره ی ۶۶ ]
در اسناد منتشره ی فراماسونری آمده است که یهود مع
کانال اسلامی یا الله, [۰۷.۱۲.۱۶ ۱۱:۴۰]
تقد است که ماسونیت بهترین ابزار برای انهدام ادیان است. تاریخ ماسونیت از نظر اعتقادی مشابه یهودیت است. … شعار ماسونی ها ستاره شش گوش داوودی است. در واقع یهودیت و ماسونیت، فرزندان معنوی بنای هیکل سلیمان هستند.
ماسونیت که شعار اصلی آن، دین زدایی است به یهودیت اجازه ی کامل می دهد که دین خود را تبلیغ کند. یهودیت از سادگی و خوش باوری ملتها استفاده نموده و در سازمان فراماسونری به فعالیت خویش ادامه داده اند تا جایی که مراکز اصلی و حساس ماسونیت را در اختیار گرفته اند. روح یهودیت را در کالبد ماسونیت دمیده اند و آن را سکوی پرتابی برای شلیک اهداف خود برگزیده اند تا اهداف و خواسته های خود را از این طریق تحقق بخشند.»
سندی دیگر در جهت سرّی بودن سازمان فراماسون و مخفی کاری جهت برنامه ریزی دین زدایی و راه اندازی کودتای سیاسی در برابر حکومتها، مطالبی است که در کتاب (برتوکلات حکماء صهیون)[۲] آمده است : نویسنده ی این کتاب از قول رهبران صهیونیسم می گوید: به زودی این مجموعه ها را تحت فرماندهی واحدی که فقط خودمان می شناسیم، سامان می دهیم. این فرماندهی (یا رهبری جهان) توسط رهبران و دانشوران و کارشناسان باتجربه ی ما اداره خواهد شد. هر مجموعه، نماینده ی ویژه ای خواهد داشت تا دفتر فرماندهی کاملاً مخفی بماند. حق تصمیم گیری فقط از آن ما خواهد بود که به چه کسی اجازه حرف زدن بدهیم و چه کسی به امور جامعه رسیدگی کند و برنامه ی روزانه را ترسیم نماید. در این مجموعه ها برای تمامی افراد جامعه و سایر طبقات انقلابی جامعه دامهایی می گسترانیم. اکثر نقشه های سیاسی سری برای ما شناخته شده است و بلافاصله پس از برنامه ریزی، آن را اجرا خواهیم کرد؛ اما نمایندگان ما در پلیس مخفی بین المللی باید از اعضای این مجموعه باشند…. و هنگامی توطئه ها در سطح جهانی آغاز می شود؛ یکی از زبده ترین ومخلصترین نمایندگان ما، همه آن توطئه ها را رهبری خواهد کرد. طبعاً ما ملت یگانه ای هستیم که طرحهای فراماسونری را جهت می دهیم و ما یگانه ملتی هستیم که می دانیم چگونه آن را جهت دهیم و از اهداف نهایی هر طرحی آگاه هستیم. در صورتی که غیر یهود چگونه از بیشتر امور فراماسونری نا آگاهند و حتی نمی توانند نتایج نزدیک کارهای خودشان را حدس بزنند.
مواردی دیگر که بیانگر همکاری تنگاتنگ یهودیت و ماسونیت و راه انداختن انقلابها و کودتاهای سیاسی و تشکیل گروههای خرابکار، در نقاط مختلف جهان می باشد.
فعالیت ظاهری ماسونیت براساس آزادی فکر و عقیده و ایجاد اصلاحات اجتماعی است؛ اما در واقع اهداف آن، بی بند و باری، افسار گسیختگی، ایجاد هرج و مرج، ایجاد اختلاف، نابودی پایه های ارزشهای اخلاقی جامعه و تخریب و فساد است.
بنابراین هر مسلمانی که از روی آگاهی و علم به اهداف ماسونیت، عضو آن شده و شعائر و مراسم ماسونیت بر او اقامه شود؛ از دایره ی اسلام، خارج گشته و کافر است. باید توبه کند و اگر نکرد، واجب القتل است. چنانچه بر عضویت در این سازمان بمیرد؛ سزایش کفر است. اما کسانی که بدون شناخت و علم و اطلاع از اهداف ماسونیت و برنامه هایش علیه اسلام و مسلمین، عضو آن شده و فریب شعارهای ظاهری و سخنان دلنشین آنان – که به ظاهر با اسلام متضاد نیست- را بخورد؛ کافر نیستند. بلکه به دلیل جهل و عدم آگاهی از اهداف آنان معذورند. چون در اصولِ عقاید و مقاصد شومشان با آنان همگام و همسو نبوده اند، از دایره ی اسلام خارج نیستند.
رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم می فرماید:[ إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى][۳] [اعمال به نیت ها بستگی دارند و با هرکسی مطابق نیتش برخورد می شود.]
اما هرگاه متوجه واقعیت شوند باید خود را از آن دور نگه داشته و برائت خویش را از آنان اعلام دارند و در جهت شناسایی و رسوایی شان تلاش نمایند تا مسلمانان دیگر را در مورد اهداف آنان آگاه نمایند. مسلمان باید هوشیار باشد و در مورد کسانی که در مسائل دین و دنیای خویش با آنان همکاری می نماید، جنبه ی احتیاط را رعایت نماید. در انتخاب دوستان دقت کند تا در آینده گرفتار کید و مکر و اهداف سوء آنان نگردد. مسلمان نباید فریب سخنان زیبا و دلربای گروهها و احزاب و افراد را بخورد. با کلمات شیرین، دل به آنان بسپارد تا مرتکب شرک نشود و گرفتار دام حیله گران و مکارانی نشود که دام خود را برای شکار افراد ساده لوح و ضعیف العقل گسترانده اند.
وبالله التوفیق، و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه أجمعین
انجمن دائم پژوهشهای علمی و افتاء(۲/۳۱۲-۳۱۵)
[۱] فراماسون: این کلمه در قرن سیزدهم میلادى به پیشه ورانى که با تیشه کار مى کردند گفته مى شد. تیشه دار. هیزم شکن.از قرن سیزدهم به بعد به کسانى گفته شده که در حوزه هاى سازمان اسرارآمیز فراماسو