آیا می‌توان برای تخفیف عذاب میت شاخه‌ای تر را بر قبر وی گذاشت؟

سوال:

در یکی از احادیث خواندم که پیامبر  دو شاخه‌ی تر را بر روی دو قبر که اصحابش در آن عذاب می‌شدند گذاشت تا عذابش کم شود، اما حکمت از این کار را ندانستم، و آیا برای ما نیز جایز است که این کار را انجام دهیم؟

پاسخ:

الحمدلله

اولا:

بله از پیامبر   ثابت شده که از کنار دو قبر گذشتند و فرمودند: «این دو نفر، عذاب داده می شوند اما نه بخاطر گناه بزرگی». سپس فرمود: «بلی، یکی از آنان، خود را از ادرار پاک نمی‌کرد و دیگری، سخن چینی می‌نمود». آنگاه، رسول الله  شاخه‌ی ‏ترِ درختی خواست. آن را دو قسمت کرد و هر قسمت آنرا روی یکی از آن دو قبر، گذاشت. از رسول الله پرسیدند: چرا چنین کردی؟ فرمود: «امید است تا زمانی که این دو شاخه، خشک نشده است، خداوند، عذاب آنان را تخفیف دهد» به روایت بخاری (۱۳۷۸) و مسلم (۲۹۲).

و این دلیل آن است که عذاب آنان کم می‌شود اما این دو شاخه‌ی تر چه ربطی به کم شدن عذاب از آن دو نفر دارد؟

۱- گفته‌اند: زیرا دو شاخه‌ی تر تا وقتی که خشک نشده‌اند به تسبیح می‌پردازند و این تسبیح باعث تخفیف عذاب از میت می‌شود. برخی نیز از این مساله یک مساله‌ی دیگر ـ هر چند بعید ـ استنباط کرده‌اند ـ مبنی بر اینکه سنت است انسان برای کم شدن عذاب اهل قبور به نزد آنان برود و تسبیح گوید.

۲- برخی از علما گفته‌اند این تعلیل ضعیف است، زیرا آن شاخه‌ها بالاخره تسبیح می‌گویند و تفاوتی ندارد که خشک باشند یا تر، زیرا الله متعال می‌فرماید:

﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ﴾ [اسراء: ۴۴]

(آسمان‌های هفتگانه و زمین و هر کس که در آن‌هاست او را تسبیح می‌گویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش تسبیح او می‌گوید، ولی شما تسبیح آن‌ها را درنمی‌یابید). و صحابه تسبیح گفتن سنگریزه‌ها را در دست پیامبر شنیدند با اینکه سنگریزه خشک است، بنابراین، علت چیست؟

علت این است که پیامبر از خداوند متعال خواسته است تا وقتی که این دو شاخه تر هستند از عذاب آنان بکاهد. یعنی اینکه مدت زمان آن طولانی نیست و این برای ترساندن کسانی است که این دو کار را انجام می‌دهند زیرا کارشان [هرچند در ظاهر کوچک است اما در واقع] بزرگ و خطرناک است چنانکه در روایت دیگر آمده است: «بلکه بزرگ است».

یکی از آن‌ها خود را از ادرار پاک نمی‌داشت و این یعنی بدون طهارت نماز می‌خواند [یا اصلا اهل نماز نبود].

و دیگری سخن چینی می‌کرد و رابطه‌ی بندگان خدا را به هم می‌زد و باعث دشمنی آن‌ها می‌شد که این نیز گناه بزرگی است.

این معنا به مضمون حدیث نزدیک‌تر است، یعنی آنکه پیامبر ﷺ برایشان شفاعتی موقتی نمود تا هشداری باشد برای امت نسبت به این گناه بزرگ، نه آنکه ایشان در حق امت خود بخیل باشند.

دوم اینکه:

برخی از علما ـ که خداوند از آنان درگذرد ـ گفته‌اند: سنت است انسان شاخه‌ای تر یا درخت یا مانند آن را بر روی قبر قرار دهد تا از عذاب اهل آن کم شود؛ اما این استنباط بسیار بعید است و انجام آن جایز نیست زیرا:

اولا: ما نمی‌دانیم کسی که در قبر است دارد عذاب می‌شود، به خلاف رسول الله که الله متعال از طریق وحی ایشان را از حال آن دو باخبر نمود.

دوم: اگر این کار را انجام دهیم در واقع به میت توهین کرده‌ایم زیرا در حق وی گمان بد برده‌ایم و او را در حال عذاب دانسته‌ایم! در حالی که چه بسا در نعیم و خوشی باشد و چه بسا از جمله کسانی باشد که خداوند پیش از مرگ ایشان را به سببی آمرزیده و در این حال از دنیا رفته و بنابراین مستحق عذاب نبوده.

سوم: این استنباط مخالف روش سلف صالح بوده زیرا آنان چنین کاری را انجام نمی‌دادند و این روش آنان نبود، در حالی که آن بزرگان آگاه‌ترین مردم نسبت به شریعت خداوند بودند.

چهارم: الله متعال توسط پیامبرش چیزی بهتر از این کار را به ما یاد داده است، چنانکه از رسول الله روایت شده هنگامی که دفن میت به پایان رسید، فرمودند: «برای برادرتان از الله آمرزش بخواهید و برایش دعا کنید، زیرا او هم اکنون مورد سوال قرار می‌گیرد».

مجموع فتاوای شیخ محمد بن عثیمین رحمه الله (۲/ ۳۰) با اندکی تغییر و تصرف.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …