۱- تعبیر (لا اله) که نکره در سیاق نفی قرار گرفته است، به معنی: نفی تمامی صورتهای عبادت برای هر کسی جز خدا بوده و باید تنها وی را فرمانروا دانست.
۲- اثبات بندگی تنها برای پروردگار، جمله (الا الله) که – براساس کتاب و سنت – خبرش (که واژه حق است) محذوف میباشد، به معنی: اعتقاد به اختصاص بندگی به پروردگار خالق آمر است، یعنی همچنانچه در زمینه: آفرینش، روزی دادن، زنده کردن، میراندن، پدید آوردن، نابود کردن، سود آوری، آسیب رساندن و سایر افعال تنها خداوند متعال صاحب امر و فرمانروا بوده و هیچ کس همیار و دستیار وی نیست، در زمینه الوهیت نیز یکتا و بدون شریک است:
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ٣٠﴾ [لقمان: ۳۰]
(این (آفریدههای عجیب و غریبی را که میبینید) دلیل بر آن است که خداوند حق است، و آنچه را که بجز او به فریاد میخوانید و عبادت مینمائید باطل است، و خداوند والا مقام و بزرگوار (و بالاتر و برتر از آن) است (که به توصیف درآید).
معنی گواهی دادن به رسالت محمد
اعتراف به پیامبری محمد چنین ایجاب میکند که انسان معتقد باشد: محمد بن عبد الله پیام آور پروردگار به سوی مردم بوده و باید اوامر وی را اجرا و از چیزهایی که مردم را از آن باز داشته، دست کشید:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾ [الحشر: ۷]
(چیزهائی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجراء کنید، و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید).
بنابراین، پیامبر رابط میان ما و پروردگار و هدایت گر مردم بوده و ما نیز روش بندگی و زندگی را بی کم و کاست از او تلقی خواهیم کرد.
«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم» یعنی: فقط تو را به عبادت واستعانت مخصوص میگردانیم، نه غیر از تو را نمیپرستیم و نه از غیر تو یاری میخواهیم. عبادت: در لغت، به معنای نهایت فروتنی و تذلل است. و دراصطلاح شریعت: عبارت از عملی است که جمع کننده هر دو معنای محبت و فروتنی کامل، و خوف و بیم باشد.
بهکاربردن دو فعل «نعبد» و «نستعین» به صیغه جمع، به قصد نشان دادن تواضع و فروتنی از سوی بندگان است، نه به این معنی که آنان خود را تعظیم کرده وبزرگ داشته اند. گویی که بنده به قصور و کوتاهی خویش از ایستادن به تنهایی درپیشگاه خداوند بزرگ اعتراف نموده و میگوید: بار خدایا ایستادن به تنهایی در آستان مناجات تو سزاوار شأن من نیست، بدین خاطر، به سایر مؤمنان پیوسته وقطرهای از اقیانوس ایشان میشوم، پس دعایم را با ایشان بپذیر و مقدم ساختنعبادت بر استعانت، به این سبب است که اولی وسیلهای برای درخواست دومیمیباشد.
ابن عباس رضی الله عنه در تفسیر: إِیَّاکَ نَعْبُدُ میگوید: «پروردگارا! فقط تو را بهیگانگی میخوانیم و فقط از تو میترسیم نه از غیر تو و بر طاعتت و بر کلیه امورخویش، فقط از تو یاری میخواهیم». قتاده میگوید: «خداوند جلّ جلاله در این آیه بهبندگانش دستور میدهد تا عبادت را فقط برای او خالص گردانیده و در امورخویش فقط از او یاری بخواهند».