تفاوت قضا و قدر

دانشمندان اهل سنت و جماعت در زمینه تفاوت معنای قضا و قدر اختلاف نظر دارند:
برخی معتقدند: قدر بر تقدیرات ازلی پروردگار و قضا بر حکم وی به هنگام وقوع چیزی اطلاق می‌گردد، یعنی هر گاه خداوند وجود چیزی را در زمان مشخصی اراده فرمود، قدر محسوب گردیده و آمدن وقت مقرر نیز قضا نام دارد، واژه قضا در قرآن کریم بسیار زیاد بکار رفته است، از جمله:
﴿قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ﴾ [یوسف: ۴۱]
(این چیزی است قطعی و حتمی است).
﴿وَٱللَّهُ یَقۡضِی بِٱلۡحَقِّۖ﴾ [غافر: ۲۰]
(خداوند به حق و عدل داوری می‌کند).
ولی در مقابل، عده‌ای دیگر بر این باورند که هر دو مصطلح قضا و قدر به یک معنی آمده و هیچ تفاوتی با هم ندارند. رأی ارجح این است که: هرگاه با هم آمدند معنایشان تفاوت کرده و هر یک در زمینه‌ای بکار می‌رود، ولی اگر یکی از آن‌ها ذکر شد بر دیگری نیز حمل می‌گردد.
نظیر این امر (اتحاد و اختلاف معنای دو واژه در شرایط مختلف) در زبان عربی زیاد است، تا جایی که قاعده «إذا اجتمعا افترقا، و اذا افترقا اجتمعا» را برایش وضع کرده‌اند، زیرا – چنان‌که پیشتر اشاره کرده‌ایم – واژه ایمان و اسلام نیز چنین‌اند، یعنی هرگاه در کنار هم ذکر شدند هریک بر مدلولی حمل شده و در غیر این صورت از نظر معنا تفاوتی با هم نخواهند داشت.

گردن نهادن به مقدرات

بر هر مسلمانی لازم است جهت تحقق راضی شدن به ربوبیت پرودگار تمام تقدیرات حکیمانه وی را نیز از ته دل بپذیرد، از این رو، راضی نشدن به همه تصمیمات و تقدیرات الهی بسان انکار ربوبیت پروردگار تلقی می‌شود.
البته خود قضا که جزو افعال خداوند محسوب شده با چیزی که قضا بدان تعلق گرفته (انجام شده‌ها)، تفاوت وجود دارد؛ بر این اساس انجام شده‌ها انواع گوناگونی دارند:
نوع اول:
لازم است هر مسلمانی به این نوع کارها همچون واجبات شرعی، هم از لحاظ تعلق قضای خدا بدان و هم از نظر انجام شدنش ایمان داشته باشد.
نوع دوم:
پاره‌ای از کارها هستند – همچون انحرافات و نافرمانی‌ها که گر چه براساس قضای خدا صورت می‌گیرند ولی نباید بدان‌ها راضی شد و بلکه در راستای ریشه کردنشان از هیچ تلاشی دریغ نورزید، یعنی با وجود تعلق گرفتن اراده پروردگار بدان‌ها و اعتقاد به وجود حکمت و سودی در آن‌ها اعم از روشن یا مبهم بودن حکمتشان برای ما -، نباید واقعیت موجود را پذیرفت و بدان گردن نهاد.
ابن قدامه در این زمینه می‌نویسد:
یکی از صفات پروردگار متعال این است که هرچه را بخواهد انجام داده و هیچ چیز از دایره قدرت و اراده وی و طرح موجود در لوح المحفوظ خارج نمی‌شود، اگر اراده کند همه مردم مطیع و فرمانبردار اوامر او باشند، احدی نمی‌تواند سرپیچی نماید. خداوند توانا آفریننده و تعیین کننده روزی و اجل همه موجودات است و براساس حکمت خویش هر که را بخواهد هدایت می‌فرماید.
حالت سوم:
این حالت افعالی همچون مصائب و گرفتاری‌ها را در بر می‌گیرد که در عین وجوب صبر و بردباری راضی شدن بدان‌ها هم سنت می‌باشد، یعنی گاهی انسان در معرض بلایی قرار می‌گیرد که در عین ناخشنودی از آن، صبر پیشه کرده و تسلیم قضا و قدر الهی می‌گردد، البته اگر از ته دل نیز بدان راضی بود و جزع و فزع از خود نشان نداد چون از طرف پروردگار حکیم نازل شده است، چه بهتر و سنتی را عملی کرده است، البته چون جز برگزیده گان بدین مرتبه نائل نمی‌شوند، جمهور علما معتقدند: بردباری لازم ولی راضی شدن بدان‌ها سنت به شمار می‌رود.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …