ممکن است بشر براساس تبلیغات ناروا و تربیت بیجا و دیدن مظاهر حیات مادی و مشاهده اسباب و مسببات در زندگی توأم با هوی و هوس شیطانی بی دین و ملحد شود، ولی این حالات باقتضای فطرت موقتی و پدید آمده از عادت است، و عادت در اثر تربیت در اشخاص پدید میآید، و حالت دگرگونی روان و اخلاق میباشد، و اگر او را به حال خود بگذراند او به حقیقت خداپرستی پی خواهد برد این تغییر و تبدل در اثر عوامل درونی یا بیرونی پیش میآیند و لازمه فطری بودن امری این نیست که در همه افراد به طور مداوم بدون وقفه ظاهر شود. هنگامیکه خداپرستی فطری است نیازی به اقامه دلیلی دیگر نیست اما چونکه مایه فطری در مردم طوری نیست که آنها را از اندیشیدن و استدلال عقلی بینیاز گرداند در این قسمت به ذکر دلایلی دیگر بر وجود خداوند میپردازیم.