بقلم: شیخ سلیم بن عبد الهلالی (اردن) – (۲۰۱۲-۰۴-۰۲).
ضعف و تهی بودن از معنویت و بیتفاوتی بیماری مهلک و دردی کشنده است که امتی دچار آن میشود که به سوی خوشگذارنی و سپس فساد رود و آنگاه راهش را برای بیرون رفتن از منهج و شیوه الهی ادامه میدهد.
و چون ارادهی نابودی شهر و دیاری را نماییم، برای افراد خوشگذران چنین مقدر میکنیم که به فسق و نافرمانی بپردازند و آنگاه که سزاوار عذاب شوند، آنجا را به سختی نابود و ویران میگردانیم.
و سنت الهی در همه ی امتها این است که هرگاه این وبا در هر امتی شیوع یافت به دنبال آن همواره در هلاکت و حیرت خواهد ماند.
وضعیت کنونی امت اسلامی از این حالت خس وخاشاک بودن دور نیست، چنان که به صراحت به این قضیه در حدیثی که ثوبان مولای رسول الله صلى الله علیه وسلم روایت کرده اشاره شده است، ثوبان میگوید رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: «نزدیک است که امتها علیه شما یکدیگر را فرا بخوانند همان گونه که جمعی که غذا می خورند یکدیگر را به کاسه غذا فرا می خوانند.
فردی گفت: آیا این به خاطر آن است که ما در آن روز تعدادمان اندک است.
رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: خیر بلکه شما در آن روز زیاد هستید اما شما خس خاشاکی هستید مانند خس و خاشاکی که روی سیل قرار دارد، و خداوند هیبت و عظمت شما را از دل دشمنانتان بیرون می آورد و خداوند در دل هایتان ضعف و سستی می اندازد».
گفتند: ای رسول الله وهن و سستی چیست؟
فرمود: «محبت دنیا و ناپسند داشتن مرگ»(صحیح است ابوداود ۴۲۹۷ ).
این حدیث مرحله ضعف و خس و خاشاک بودن را با تمام مراحل و اشکال آن که امروزه در وضعیت کنونی مسلمین به چشم میخورد ترسیم مینماید این وضعیت باعث شده تا سستی وضعف در مسلمین ریشه بدواند و بسیاری از اوضاع آنان را دگرگون نماید، از این رو حدیث مذکور وضعیت کنونی ما را نشان دهی نموده است و ما را به امور مهمی یادآوری میکند که برخی از آنها عبارتند از:
۱ـ دشمنان خدا وسربازان و یاوران شیطان نمو و رشد امت اسلامی و دولت آن را همواره رصد میکنند چنان که در چنین شرایطی میبینند که سستی در امت اسلامی اثر نموده و بیماری جسم او را ضعیف کرده و از بین بردهاست، اینجاست که دشمنان بر پیکر بیمار وضعیف امت اسلامی حمله میبرند و میخواهند مقدار اندک حیاتی که در جسم ناتوان آن است را برای همیشه از بین ببرد }یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ{ (صف:۸).
میخواهند نورِ الهی را با سخنان دروغین خویش خاموش کنند؛ ولی الله، نورش را کامل مینماید؛ هرچند برای کافران ناخوشایند باشد.
و از آغاز طلوع خورشید اسلام، مشرکین عرب و اهل کتاب و صلیبی های غرب و صهیونیست های جهان همواره این کار را کرده اند، چنان که در حدیث (سه نفر که از جنگ بازمانده بودند).
به صراحت به این موضوع اشاره شده است، کعب بن مالک میگوید: (… در بازار مدینه قدم میزدم دیدم ناگهان کشاورزی از کشاورزان شام که خوراکی برای فروش به مدینه آورده بود میگفت: چه کسی کعب بن مالک را به من نشان میدهد؟
مر دم شروع به اشاره کردن به سوی من کردند تا اینکه وی نزد من آمد و نامهای از پادشاه غسان به من داد، من خواندن بلد بودم، نامه را خواندم ناگهان دیدم که در نامه نوشته شده: به ما خبر رسیده که دوست شما بر تو ستم روا داشته است، خداوند تو را چنین نکرده که هلاک و نابود شوی، به ما بپیوندد ما با شما همدردی می کنیم.
دوم: امتها، مقصود امتهای کافر و ملتهای مشرک است و از جمله این امتها منافقان هستند که شتابان به سوی کفر میروند و میگویند میترسیم که به مصیبتی گرفتار شویم }فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَهٌ فَعَسَى اللهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِین{ (مائده:۵۲).
بیماردلان را میبینی که به (سوی دوستی با) یهود و نصاری میشتابند و میگویند: «میترسیم آسیب و گزندی به ما برسد». چه بسا الله (برای مسلمانان) پیروزی و فتحی پیش آوَرَد یا از نزد خویش فرمانی (همچون جزیه به نفع مسلمانان) بفرستد و بدینسان بیماردلان از آنچه در دلهایشان پنهان میداشتند، پشیمان شوند و افسوس بخورند.
سوم: فرمود: به زودی این ملتها علیه مسلمین گرد هم خواهند آمد.
هر کسی تاریخ جنگهای صلیبی را مطالعه کند و زوایای پنهان جنگهای جهانی را بداند که چگونه غربیها لشکریان خود را برای از بین بردن دولت اسلامی سامان دهی کردند، آنچه حدیث به آن اشاره کرده به وضوح برایش روشن خواهد شد.
کفار برای آن که به هدف خود بهتر و راحت تر برسند، اتحادیه ملل(Societiesdenations) را در ۲۸ مارس ۹۱۹ م. که مقر آن ژنو بود تأسیس کرند و این اتحادیه فعالیت خود را تا ۱/۴/۱۹۴۴ م ادامه داد.
پس از آن جای آن را سازمان ملل متحد (۵۱۸۷) گرفت که بعد از جنگ جهانی دوم از این سازمان تأسیس شد و ۵۱ دولت قطعنامههای آن را در سانفرانسیسکو در سال ۱۹۴۵م امضا کردند و نیویورک را به عنوان مقر همیشگی سازمان ملل انتخال کردند، و شورای امنیت را به عنوان مهمترین سازمان زیر مجموعهی سازمان ملل مقرر کردند. سپس بعد از فرو پاشی نظام سوسیالیستی شوروی در سال ۱۹۹۱م نظام جهانی جدید پدید آمد.
و همه قطعنامههای این سازمانهای بین المللی از تاریخ تأسیس آن تا به امروز همواره به وضوح موضعی ضد مسلمین داشتهاند و همواره در طی این قطعنامهها به وضوح حقوق مسلمین در مورد سرزمینهایشان زیر پا گذاشته شدهاست }وَاللهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُون{ (یوسف:۲۱).
خریدارِ مصریِ یوسف به همسرش گفت: جای خوبی به او بده و گرامیاش بدار؛ امید است به ما نفعی برساند یا او را به فرزندی بگیریم. و بدینسان در سرزمین (مصر) به یوسف جا و مکنت دادیم (تا او را گرامی بداریم) و به او دانش تعبیر خواب بیاموزیم. و الله بر کارش چیره و تواناست؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند.
چهارم اینکه: سرزمین اسلامی سرشار از ثروت های خدا دادی و منبع خیر و برکات میباشند از این رو ملتهای کفر میکوشند تا بر آن غلبه یابند، از این رو پیامبر تشبیه داده که امت اسلامی مانند کاسهای مملو از خوراکهای خوشمزه است که خورندگان را شیفته خود کرده از این رو بر آن هجوم آوردهاند و هرکدام میخواهد سهمیه او سهمیه شیر باشد و از دیگران بهرهی بیشتری داشته باشد.
و این دلالت مینماید که یکی از بارزترین عوامل جنگ علیه امت اسلامی بعد از انگیزههای دینی، انگیزههای اقتصادی است، که کافران در چیره شدن بر منابع و ثروت های سرزمینهای اسلامی با یکدیگر به رقابت میپردازند.
پنجم: ملت های کفر ثروتهای مسلمین را از بین برده و ثروت هایشان را بدون اینکه مانعی سر راه خود بیابند به یغما برده اند.
ششم: ملتهای کفر سرزمینهای مسلمین را به دستهها و دولتهای کوچکی تقسیم کردهاند؛ چنان که در روایت عبدالله بن حواله آمده است که رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: «شما به لشکریان و دسته هایی تقسیم خواهید شد؛ لشکری در شام و لشکری در عراق و لشکری در یمن خواهید بود».
گفتم: ای رسول خدا برایم انتخاب کن!
فرمود: شام را برگزینید و هر کسی نخواست به یمن خود بپیوندد و از آبش بنوشد، چون خداوند برایم صیانت از شام و اهل آن را به عهده گرفته است.
ربیعه میگوید: از ابو ادریس خولانی شنیدم که این حدیث را بیان میکرد و میگفت: هر کسی خداوند ضامن او شود هلاک و نابود نخواهد شد» (حدیث صحیح است و طرق آن ر ا امام آلبانی رحمه الله ذکر کرده است).
آیا وضعیت کنونی امت اسلامی اینگونه نیست، مگر اینگونه نیست که امت اسلامی به دولت های کوچکی تقسیم شده که اختیاری ندارند، و در مورد امور داخلی و یا خارجی شان خود تصمیم نمیگیرند از سوی ملتهای کفر حمایت میشوند و بر اساس پیشنهادات آنها موضع می گیرند، هر کسی خاطرات بسیاری از سران و رهبران این عصر را مطالعه کند که در این کتاب به کارهای خود اعتراف نموده اند، از حقیقت این مسئله آگاه میشود.
هفتم ملتهای کفر از مسلمین هراس و ترسی ندارند چون مسلمین دیگر هیبت و عظمت خود را در میان ملتها از دست داده اند، هیبت و عظمتی که ریشه های کفر از آن میلرزید و حزب شیطان از ترس آن لرزه بر اندام میشد، آری مسلمین اکنون سلاح برنده رعب را از دست دادهاند و دیگر این سلاح دلهای کافران را نمی لرزاند و قطعه هایشان را متزلزل نمیکند.
و رسول الله صلى الله علیه وسلم می فرماید:
«رعب و هراسی که به مسافت یک ماه دشمن را میترساند از عوامل پیروی من است»
هشتم: عناصر قوت و توانمندی امت اسلامی در تعداد و ساز و برگ نظامی آن نیست، بلکه راز نیرومندی و توانمندی امت اسلامی در عقیده و منهج آن نهفته است، چون امت اسلامی امت عقیده و حامل پرچم توحید است.
آیا مگر نمی بینید که رسول الله صلى الله علیه وسلمدر پاسخ به پرسشگر گفت: «بلکه شما درآن روز زیاد هستید».
پس رسول الله صلى الله علیه وسلم سرزمین مسلمین را کاسهای می نامد که این نشانگر آن است که کاسهایست مملو و سرشار از خوردنیها، و فرمود که مسلمین زیادند اما چون خس و خاشاکی هستند که روی سیل قرار میگیرد.
نهم: مسلمین امروز در میان ملتها وزنی ندارند، همان طور که رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: «بلکه شما خس و خاشاکی هستید مانند خس و خاشاکی که روی سیل قرار میگیرد».
این سخن امور ذیل را به ما یادآوری مینماید.
أـ خس وخاشاکی که روی سیل ویرانگر و خروشان قرار دارد با جریان سیل میرود، و اینگونه سواد اعظم از امت اسلامی همراه با جریان امتهای منحرف و به خصوص بعد از ظهور قضیه جهانی شدن و وسایل آن و سکولاریزم خواهند رفت حتی اگر در هیئت حماقت کلاغی قارقار کند و یا در مجلس فتنه مگسی وز وز نماید در حالی که گویا کروکور هستند خود را بر آن میاندازند و این قطعنامه صادر شده را کتابی محکم و روشنگر و به رسمیت شناختن آن را ایمان و دین میپندارند.
ب ـ سیل کفهای بر آمده و در بالا قرار گرفته که سودی برای مردم ندارد را با خود میبرد، و همین طور مسلمین نقش خود در تمدن جهانی که به سبب آن پیشرو و جلوتر از دیگر امتها بودند را بازی نمیکنند و فایدهای ندارند، آن نقش امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا و پیامبر است.
ت ـ کف از بین میرود، از این رو خداوند کسانی را که از ایمان و دعوت روی میگرداند از میان میبرد و جای آنان را با افرادی دیگر پر میکند و به گروه رستگار که به مردم سود میرساند قدرت میدهد.
ث ـ کفی که سیل با خود میبرد مخلوطی از خس و خاشاک است، و همین طور اندیشه های بسیاری از مسلمین، آشغالهایی است که از زباله دان فلسفه جمع آوری شده و تفاله تمدنها، و تراشهای ناقص و خشکیده فرهنگهاست.
ج ـ کفی که سیل با خود میبرد سرنوشت خود را نمیداند با اینکه با میل خود میرود و مانند کسی که قبرش را با دستان خودش کنده است و اینگونه بسیاری از مسلمین از هر عرعر کننده ای پیروی مینمایند و به همراه هر بادی کم میشوند زمانی برای مسلمین فرا رسیده که از حمایت همه امور دینی و دنیوی خود ناتواناند و دشمنان ما چیره شدهاند و در هر منکری را که توانستهاند در واقعیت جوامع ما جای داده اند.
و مسلمین مانند کف سیل نه از چیزی جلوگیری مینمایند و نه دفاع میکنند و نه باز میگردند بلکه به کنج لانه های ذلت و خواری خزیده اند.
دهم: بسیاری از مسلمین بزرگترین هدف و هم و غم خویش را دنیا قرار دادهاند به خاطر این مرگ را دوست ندارند و به زندگی دنیا دل بستهاند، چون آنان دنیا را آباد کرده و برای آخرت توشه ای نیندوخته اند.
و رسول الله صلى الله علیه وسلم برای امت خویش از قرار گرفتن در چنین وضعیتی هراسناک بود.
عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنهما از رسول الله صلى الله علیه وسلم روایت میکند که فرمود: « آنگاه که فارس و روم رافتح کنید، شما چگونه قوی خواهید بود».
عبدالرحمان بن عوف رضی الله عنه گفت: همان طور که خداوند به ما فرمان داده انجام میدهیم. (یعنی شکر و سپاس او را میگزاریم).
فرمود: یا غیر از این کار را میکنید؛ و با یکدیگر به رقابت میپردازید و به همدیگر حسادت میورزید و آنگاه با یکدیگر قطع رابطه میکنید و سپس مستمندان و مهاجرین را به جان یکدیگر میاندازید»مسلم ۲۹۶۲٫
و از این رو وقتی که گنج های کسری را فتح شد عمر بن خطاب گریه کرد و گفت: «این خزانه ها به روی هیچ قومی گشوده نشده مگر آن که در میان آنان جنگ و اختلاف روی داده است».
یازدهم: و کثرت مسلمین وضعیتی منفی در زندگی و وضعیت آنان نیست، چنان که از ظاهر حدیث فهمیده میشود، بلکه نوع و کیفیت این کثرت حالتی منفی دارد، از این رو کثرت به ضعف و تهی بودن از قون و پویایی توصیف شدهاست.
اما کثرت تعداد اگر همراه با ایمان داشتن به خدا قیامت و انجام کارهای شایسته و فراگیری علم مفید باشد، تردیدی نیست که این امر یکی از اهداف بعثت محمدی است.
انس بن مالک میگوید: رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: «با زنانی که زیاد فرزند میآورند و دوست داشتنی هستند ازدواج کنید؛ چرا که تعداد زیاد شما در روز رستاخیز، مایه فخر و مباهات من در نزد دیگر پیامبران است. (ابن حبان ۴۰۲۸، ۱۲۶۱۳ و البزار ۱۴۰۰ کشف الاستار و بیهقی ۷/۸۱ با اسناد حسن و شاهدی از روایت معقل بن یسار دارد که در ابوداود ۲۰۵۰ و نسائی ۶/۶۵ – ۶۶ با اسناد قوی روایت شده است.)
جمعیت مسلمین در عصر حاضر به شکل قابل ملاحظهای رشد یافته است، که با توجه به کثرت تعداد مسلمین، روشن میشود که حدیث مذکور یکی دیگر از نشانه های نبوت است (انجمن بیو در مورد دین در زندگی عمومی) گزارش مهمی در مورد تعداد مسلمین در جهان منتشر کرده است در این گزارش آمده که شمار مسلمین به ( ۵۷/۱) یک میلیارد و پانصد و هفتاد میلیون نفر میرسد و این گزارش حقایقی را هویدا نموده که کسی فکر آن را نمی کرده است.
أ ـ این گزارش خط بطلانی است بر این دیدگاه که تنها عربها مسلمان هستند و مسلمانان فقط عرب هستند.
ب ـ گزارش حجم پراکندگی مسلمین را در جهان نشان میدهد و ثابت میکند که هیچ کشوری در جهان از مسلمانان خالی نیست، چون از مسلمین در ۲۳۴ کشور و منطقه آمارگیری شده است.
ت ـ اسلام بیش از همه ادیان در جهان انتشار یافته است چنان که ۲۵% ساکنان زمین مسلمان هستند یعنی از هر چهار نفر یکی مسلمان است.
ث ـ در میان ملتهای دنیا شاخص رشد مسلمین از همه بیشتر است و براساس پژوهش های علمی مراکز پژوهش جهانی این کثرت ادامه دارد و در آینده نزدیک مسلمین دوباره رهبری جهان را در دست خواهند گرفت.
ج ـ این کثرت جامعه ی اسلامی با وجود ضعف و سستی که در آن هست اما بسیاری از ملتها از آن هراس دارند و علت جنگهای زیادی که در کشورهای اسلامی صورت میگیرد همین است، این جنگها را کافران به راه میاندازند و به اضافهی آن شیوع بیماریهای مهلک در میان مسلمین نیز از توطئه های ملتهای کفر است و آنان اینگونه میکوشند تا تعداد بیشتری از مسلمین را نابود کنند و جمعیت آنها را در جهان پایین بیاورند.
دوازدهم: ملتهای کفر نمیتوانند امت اسلامی را ریشهکن کنند حتی اگر همه متحد شوند، چنان که به صراحت در حدیث ثوبان به آن اشاره شده است که رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: خداوند زمین را برایم جمع نمود و مشرق و مغرب آن را دیدم، و فرمانروایی امت من به همه جاههایی که برایم جمع شد خواهد رسید و گنجهای کسری و قیصر به من داده شد و از پروردگارم خواستم که امت مرا با قحط سالی فراگیر نابود نکند و بر آنان دشمنی مسلط نکند که همه آنان را نابود و ریشه کن نماید، و پروردگارم فرمود: ای محمد: هرگاه من امری را فیصله نمودم برگردانده نخواهد شد، من خواستهایت را میپذیرم که امت تو را با قحط سالی فراگیر هلاک نکنم و دشمنی غیر از خودشان که آنان را نابود کند بر آنان مسلط نکنم حتی اگر دشمنان از همه جا گرد هم بیایند تا جایی که یکدیگر را هلاک کنند و به اسارت بگیرند» (۲۸۸۹).
و این حدیث با حدیث باب تضادی ندارد، معنی باب این است که ملتهای کافر یکدیگر را برای جنگیدن با مسلمین فرا میخوانند و این هنگامی است که تعداد مسلمین زیاد اما اوضاع آنان خوب نیست و سست وضعیف اند.
اما حدیث تأکید میکند که ملتهای کافر نخواهند توانست که مسلمین را ریشه کن و کاملاً نابود سازند حتی اگر همه از همهی کشورهایشان جمع شوند، پس آنچه در این حدیث نفی شده چیزی نیست که در حدیث اول اثبات گردیده است.