قطعی الدلاله: یعنی معنایش روشن و مفهومش واضح است، محکم و بدون تشابه میباشد.
ظنی الدلاله: در بردارندهی بیش از یک معناست. خداوند پیروی و استناد به این آیات بدون ارجاع به اصل (محکمات) را حرام کرده است. چنانچه در بحث محکم و متشابه پیرامون آن سخن رفت.
از واقعیتهای غیر قابل انکار در تاریخ فِرق این است که هیچ فرقهای یافت نمیشود که خود را منسوب به اسلام دانسته مگر اینکه حتماً در اصول و مبادی خود به آیاتی از قرآن استناد کرده است!
پس عامل جدایی حق و باطل از میان آنها چیست، زیرا همه به قرآن استناد میکنند؟!
جواب: اگر استناد ایشان به آیات متشابهی باشد که مشتمل بر چند معنا هستند، این دلیل بطلان این احتجاج و استناد است، زیرا دنبالهروی از متشابهات است، و این مرز مشترک بین همهی فرقههای گمراه است. و اگر احتجاج به آیات محکمی باشد که صریح الدلاله هستند، این دلیل بر حق و علامت رستگاری است.
این شرط یا منهج اخیر فقط برای یک فرقه رواست، اما منهج و روش اول (پیروی از متشابهات)، فرقهی ضاله آن را مسلک قرار داده و همگی فرقهها و ادیان باطل در آن فرو رفتهاند، و این دلیل آشکار فساد و بطلان است، زیرا حق یکی و باطلها متعددند.