بکوشید بر قضا و قدر تکیه نزنید
از رسول الله صلی الله علیه و سلم در این مورد سؤال شد ایشان در جواب فرمودند: (ما منکم من احد الا و قد کتب مقعده من الجنه و مقعده من النار. فقیل : یا رسول الله صلی الله علیه و سلم افلا ندع العمل و نتکلی علی الکتاب؟ فقال لا. اعملوا فکل میسر لما خلق له) بخاری ومسلم (از شما کسی موجود نیست جز اینکه قرارگاهش در بهشت و آتش مشخص باشد. گفته شد: یا رسول الله صلی الله علیه و سلم آیا ما بر این تقدیر مکتوب تکیه نزنیم و عمل را ترک ننماییم؟ فرمودند: خیر بلکه تلاش کنید که همه برای آن چیزی که آفریده شده اند، آماده گشته اند.) و در حدیث صحیح دیگری می فرماید: (انه قیل یا رسول الله صلی الله علیه و سلم ارایت ما یعمل الناس و فیه یکدحون افیما جفّت به الاقلام و طویت به الصحف ام فیما یستأنفون مما جائهم به؟ او کما قال فقال بل فیما جفّت با الاقلام و طویت به الصحف، فقال فیم العمل؟ فقال: اعملوا فکل میسّر اما خلق له) (گفته شد یا رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را مطلع گردانید از آنچه که مردم در انجامش کوشا و در آن دچار زحمت می شوند. آیا این کار همان چیزی است که قدر بر آن سبقت گرفته یعنی قلم از نوشتنش فارغ و مکتوبات آن جمع آوری شده اند یا اینکه آنچه را انجام می دهند چیز تازه ای است که هیچ قضا و قدری از آن پیشی نگرفته است؟ فرمودند: بلکه همان چیزی است که قلمها از نوشتنش ایستاده و مکتوباتش جمع گشته اند. سپس به او گفته شد: پس عمل در چه چیزی است؟ فرمودند: کار کنید و اصلاح نمایید که همگی در جهت آنچه برایش خلق شده اید، مهیا می باشند.)
قضا و قدر اسباب را نفی نمی کند
الله تعالی عالم به امورات است و آنها را به همان صورت موجود نوشته است چنانکه در علم خداوند موجود است که مثلاً فلان شخص ایمان می آورد و عمل صالح انجام می دهد سپس داخل بهشت می شود و فلان شخص دیگر نافرمانی می کند و دچار فساد و در نهایت داخل آتش می گردد و دانسته که فلانی با زنی ازدواج می کند و با وی مقاربت می نماید و در نتیجه آن فرزندی زاده خواهد شد و فلان شخص دیگر می خورد و می نوشد، سیر می شود و سیراب می گردد و دیگری بذر می پاشد و در نتیجه آن زراعتش بهره می دهد. حال اگر کسی بگوید: چنانکه من از اهل بهشت هستم پس بدون عمل نیز داخل می شوم. گفته چنین شخصی باطل است چون می داند که بواسطه اعمال صالحش وارد بهشت می گردد حال اگر بدون عمل داخل شود این کار با آنچه که الله تعالی دانسته و تقدیر نموده تناقض دارد و این مثل این است که شخصی بگوید من با زنم مقاربت جنسی نمی کنم و اگر الله مقدر نموده باشد که من صاحب فرزند شوم بلاخره او متولد می شود این چنین فردی جاهل است چون اگر الله تعالی برایش اولادی مقدر نموده باشد بدین صورت بود که او با زنی نزدیکی و بعد از حاملگی و وضع حمل، فرزند متولد شود اما فرزند بدون حامله بودن زن و بدون نزدیکی و مقاربت جنسی زوجین با هم را الله تعالی کتابت و تقدیر ننموده است. بهشت نیز بدینگونه می باشد؛ الله تعالی آن را برای مؤمنین آماده نموده است پس هرکس گمان کند بدون ایمان داخل بهشت می گردد ظن و گمانش باطل است. و هرگاه فکر کند نسبت به عملی که الله به انجامشان امر نموده بی احتیاج است و هیچ فرقی نمی کند آنها را انجام دهد یا ترک کند کافر شده و الله تعالی بهشت را برای کافران حرام نموده است و این عقیده با ایمانی که صاحبش را از داخل شدن به جهنم و آتش باز می دارد در تناقض می باشد.