خداوند فرمودند:
سوره اعراف۱۷۲
( وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَآ
«و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریهی آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم گفتند چرا، گواهى دادیم.»
و اسحاق بن راهویه روایت میکند که مردی به پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم گفت:
«یا رسول الله أتبتدأ الأعمال أم قد مضی القضاء فقال: «إن الله تعالی لما أخرج ذریه آدم من ظهره أشهدهم علی أنفسهم، ثم أفاض بهم فی کفیه فقال: هؤلاء للجنه، و هؤلاء للنار، فأهل الجنه میسرون لعمل أهل الجنه، و أهل النار میسرون لعمل أهل النار.»
«ای رسول خدا آیا اعمال به صورت ناگهانی صورت میگیرد یا اینکه قبلاً قضای الهی بر آنها رانده شده است؟ فرمود: آنگاه که خداوند بنیآدم را از اصلابشان به دنیا آورد، آنها را بر نفس خود شاهد گرفت سپس آنها را در دو دستش بُرد و قرار داد و فرمود: اینها برای بهشت هستند و اینها برای دوزخ، پس برای اهل بهشت انجام عمل اهل بهشت ممکن میشود و برای اهل دوزخ عمل اهالی آن».
و در موطأ آمده است که از عمر بن خطاب( در مورد آیه ی ۱۷۲ سوره ی اعراف سوال شد که فرمود:
سمعتُ رسول الله : یسأل عنها فقال رسول الله : «إن الله تبارک و تعالی خلق آدم ثم مسح علی ظهره بیمینه حتی استخرج منه ذریه فقال: خلقتُ هؤلاء للجنه و بعمل اهل الجنه یعملون، ثم مسح ظهره فاستخرج منه ذریه فقال: خلقتُ هؤلاء للنار و بعمل أهل النار یعملون» الحدیث بطوله.
شنیدم از رسول خداصلی الله علیه وسلم که از او در این مورد سؤال شد، پس ایشان فرمود: «همانا خداوند تبارک و تعالی آدم را خلق کرد، سپس با دست راستش بر پشت او کشید تا اینکه تعدادی از ذریه و فرزندان او خارج شدند و فرمود: اینها را برای بهشت آفریدم و آنها به انجام عمل اهل بهشت میپردازند. سپس بر پشت او کشید و از ذریه ی او خارج شدند، سپس فرمود: اینها را برای دوزخ خلق کردم و آنها به انجام عمل اهل دوزخ میپردازند».
و ترمذی نیز از عبدالله بن عمر { آورده است که:
«خرج علینا رسولالله صلی الله علیه وسلم و فی یده کتابان فقال أتدرون ما هذان الکتابان؟ فقلنا: لا یا رسول الله إلا أن تخبرنا، فقال للذی فی یده الیمنی: هذا کتاب من ربالعالمین فیه أسماء أهل الجنه و أسماء آبائهم و قبائلهم. ثم أجمل علی آخرهم فلا یزاد فیهم و لا ینقص منهم ابداً ثم قال للذی فی شماله: هذا کتاب من ربالعالمین فیه أسماء أهل النار و أسماء آبائهم و قبائلهم، ثم أجمل علی آخرهم فلا یزاد فیهم ولا ینقص منهم أبداً فقال أصحابه ففیم العمل یا رسول الله إن کان أمر قد فرغ منه؟ فقال: سددوا و قاربوا فإن صاحب الجنه یختم له بعمل أهل الجنه و إن عمل أی عمل و إن صاحب النار یختم له لعمل أهل النار و إن عمل أی عمل ثم قال رسولالله : بیدیه فنبذهما ثم قال: فرغ ربکم من العباد فریق فی الجنه و فریق فی السعیر .[ترمذی۴۴۹/۴_۴۵۰رقم۲۱۴۱]
«پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم در حالیکه دو کتاب در دستانش بود، بیرون آمد فرمود: آیا میدانید که این دو کتاب چیست؟ گفتیم: خیر، ای پیامبر خدا مگر اینکه شما از آنها خبر دهید. دربارهی آنی که در دست راستش بود، فرمود: این کتابیست از ربالعالمین که اسامی اهل بهشت و اسامی پدران آنها و قبائلشان در آن است و آن را تمام کرده است بگونهای که نه چیزی به آن اضافه و نه چیزی از آن کم میشود. پس دربارهی آنکه در دست چپش بود، فرمود این کتابیست از ربالعالمین که اسامی اهل دوزخ و اسامی پدران آنها و قبائلشان در آن است و آن را تمام کرده است بگونهای که نه چیزی به آن اضافه میشود و نه چیزی از آن کم میگردد.
اصحاب از رسول خدا صلی الله علیه وسلم پرسیدند که یا رسولا لله اگر این امور دانسته شده است، دیگر چرا ما اعمال صالح انجام میدهیم؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: بر انجام کارهای درست استقامت داشته باشید و قصد نزدیکی به خدا را کنید، که آن کس که باید به بهشت برود، سرانجام و خاتمه ی او بوسیله ی عمل اهل بهشت و آن کس که به جهنم باید برود، سرانجام و خاتمهی او بوسیله ی عمل اهل جهنم زده میشود.
سپس پیامبر خدا آنچه را در دستانش بود، بر زمین گذاشت و فرمود: خدایتان از کار بندگانش فراغت یافته است و گروهی از آنها به بهشت میروند و گروهی در جهنم خواهند بود».