خداوند میفرماید:
﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ۴٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّهَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ۴١﴾ [۴۰-۴۱].
امام قرطبی در تفسیر این آیه فرموده است: «خوف از مقام خدا یعنی ترس از خدا به هنگام ارتکاب معصیت و ترک فوری آن. و نهی نفس از هوی: به معنی زجر و توبیخ آن بر ارتکاب محارم است»([۱]).
ابن مسعود از دورهای که پس از وی میآید، به خدا پناه میبرد؛ چرا که در آن دوره دولت و قدرت در دست هوی و هوس است، وی میگوید: «شما در زمانی قرار دارید که حق بر هوی حکومت میکند، ولی روزگاری خواهد رسید که هوی برحق حکومت خواهد کرد و از دیدن چنین روزگاری به خدا پناه میبرم».
تابعین خوف را چنین تعریف کرده اند: «خوف عبارت است از دلهره و ترس قلبی از خدا، آگاهی تمام از احکام پروردگار، و فرارکردن قلب از ارتکاب معصیت در هنگام تمایل به سوی گناه»([۲]).
بنابراین، ترس سه قسم است:
- ترس از خدا.
- ترس از رخدادن حوادث و عقوبتهای خدا در دنیا و آخرت.
- ترس از ارتکاب معصیت.
البته ترس دارای اقسام دیگری نیز هست که اغلب از این سه نوع سرچشمه میگیرد؛ مانند ترس از حوادث دردناک قیامت، ترس از حساب و کتاب، ترس از عدم پذیرش اعمال، ترس از سرنوشت بد و … .
ترس از خدا اساسیترین عامل در جلوگیری از ارتکاب اموری است که آدمی را به سوی معاصی میکشانند، و بدون ترس از خدا ممکن نیست انسان بتواند نفس خود را در مقابل هوی و هوس کنترل کند.
سید رحمه الله میگوید: «کسی که از ایستادن در پیشگاه خدا هراس داشته باشد، اقدام به معصیت نمیکند، و اگر بر معصیت اقدام کند به خاطر ترسی که از پیشگاه خدا دارد، فوراً پشیمان شده و توبه و استغفار میکند و به دایرۀ بندگی برمیگردد.
جلوگیری از غلبهیافتن شهوات نفس مرکز دایرۀ اطاعت و فرمانبرداری است. تنها انگیزۀ نیرومند در هر طغیان و تجاوز و معصیتی تبعیت از هوی و هوس است. اساس همۀ گرفتاریها و سرچشمۀ تمامی شرور و مفاسد هوی است، بیشتر انسانها در دام هوی و هوس گرفتار میشوند. علاج جهل سهل است. ولی هوی و هوسی که بعد از آگاهی و علم حاصل میشود، چنان آفت کشندهای است که جز با جهاد و مبارزۀ سخت و دشوار نمیتوان آن را علاج کرد.
خوف از خدا دژی استوار در مقابل هجوم شدید هوس است و جز با ابزار ترس از خدا بسیار کم میتوان در مقابل خواهشهای نفسانی مقاومت کرد([۳]).
هوی و هوس نفس آنچنان شدید است که عقل را کور و آن را اسیر میکند. به همین سبب انسان برای رهایی از هوی نیازمند قدرت و نیروی زیادی است که این قدرت و نیرو تنها به وسیلۀ ترس از خدا و ترس از رسوایی روز قیامت، و ناکامی در دنیا و آخرت حاصل میشود. تابعین – رحمهم الله – اینگونه نفس خود و پیروان را بر اساسترس از خدا تربیت میکردند. آنها همزمان رهروان را به عفو و رحمت خدا امیدوار میساختند.
طبیعت نفس خواهان آن است که از هر قید و بندی آزاد باشد، اگرچه این قیود قوام و دوام نفس را در پی داشته باشد، به همین خاطر نفس به طور دایم نیازمند تمرین صبر است تا راست و وارسته شده و برای جهاد و مبارزه با هواهای نفسانی و انهدام آن مطیع و آماده شود.
[۱]– قرطبی: ۱۹ / ۲۰۸۸٫
[۲]– تهذیب الـمدارج: ۲۶۹٫
[۳]– فی ظلال: ۶ / ۳۸۱۸٫