ایمان داریم که نماز دو عید (قربان و رمضان) از شعائر اسلام هستند، هر چند میان بزرگان در فرض کفایه بودن یا واجب و سنت مؤکد بودنشان اختلاف وجود دارد، همچنین میدانیم که اقامهی آن در صحرا سنت است. این نماز عبارت است از دو رکعت بدون اقامه و اذان، در رکعت اول هفت تکبیر و در رکعت دوم پنج تکبیر گفته میشود، سپس بعد از نماز خطبه خوانده میشود، و بر روی این مسأله بین علما اجماع وجود دارد.
سنت است در شبهای عید تکبیر گفته شود، در عید قربان تکبیر تا آخرین روز ایام تشریق ولی در عید رمضان تا بیرون آمدن امام برای نماز عید ادامه دارد، سنت است زنان هم بیرون بیایند تا در دعوت و خیر مسلمین حاضر باشند، اما زنانی که در حیض هستند نباید نماز بخوانند، جائز است که در آن روز مسلمانان بازیای که در آن گناه نباشد انجام دهند، چون اظهار سرور و شادمانی در آن روز از شعائر اسلام است.
خداوند در آیهی ۲ سورهی کوثر میفرماید:
﴿فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾ [الکوثر: ۲].
«حال که چنین است تنها برای پروردگار خود نماز بخوان و قربانی بکن».
و میفرماید:
﴿وَلِتُکۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّهَ وَلِتُکَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰکُمۡ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ١٨۵﴾ [البقره: ۱۸۵].
«تا تعداد (روزهای رمضان) را کامل گردانید و خدا را بر این که شما را (به احکام دین که سعادتتان در آن است) هدایت کرده است، بزرگ دارید و تا این که (از همهی نعمتهای او) سپاسگزاری کنید».
حدیث ابی سعید خدری به اقامهی نماز در صحرا اشاره میکند: رسول خدا در روز عید رمضان و قربان به مصلی بیرون میرفت، قبل از هر چیز نماز میخواند آنگاه مقابل مردم میایستاد، در حالی که مردم در صفهایشان نشسته بودند، سپس آنها را موعظه و توصیه میفرمود. [مسلم و بخاری].
حدیث ابن عباس دلیل تقدیم نماز بر خطبه است:
«شَهِدْتُ الْعِیدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم وَأَبِى بَکْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَy فَکُلُّهُمْ کَانُوا یُصَلُّونَ قَبْلَ الْخُطْبَهِ».
«با پیامبر صلی الله علیه و سلم و ابوبکر و عمر و عثمانy نماز عید را خواندم، همهی آنها قبل از خطبه نماز میخواندند». [مسلم و بخاری].
حدیث ابنعباس و جابر بن عبدالله به مشروع نبودن اذان و اقامه اشاره میفرماید: برای عید فطر و قربان اذان و اقامه گفته نمیشد. [مسلم و بخاری].
یا حدیث جابر بن سمره که میگوید: چندین دفعه نماز عیدین را همراه پیامبر صلی الله علیه و سلم بدون اذان و اقامه خواندم. [مسلم].
حدیث امعطیه نیز به بیرون رفتن زنان اشاره میکند: رسول خدا صلی الله علیه و سلم به ما زنان دستور میداد که برای نماز عید بیرون بیاییم، همه جماعت میکردند ولی زنان حائضه از صف جماعت کنارهگیری میکردند.
و حدیث عائشه به مشروع بودن شادی و سرور اشاره مینماید:
«قَالَتْ دَخَلَ أَبُو بَکْرٍ وَعِنْدِی جَارِیَتَانِ مِنْ جَوَارِی الْأَنْصَارِ تُغَنِّیَانِ بِمَا تَقَاوَلَتْ الْأَنْصَارُ یَوْمَ بُعَاثَ قَالَتْ وَلَیْسَتَا بِمُغَنِّیَتَیْنِ فَقَالَ أَبُوبَکْرٍ أَمَزَامِیرُ الشَّیْطَانِ فِی بَیْتِ رسولالله صلی الله علیه و سلم وَذَلِکَ فِی یَوْمِ عِیدٍ فَقَالَ رسولالله صلی الله علیه و سلم یَا أَبَابَکْرٍ إِنَّ لِکُلِّ قَوْمٍ عِیدًا وَهَذَا عِیدُنَا» [متفق علیه].
«ابوبکر در حالی که دو جاریه انصار آواز میخواندند بر من وارد شد، آواز روز بعاث را میخواندند، عایشه میگوید: آن دو زن آواز خوان نبودند، ابوبکر گفت: صدا و آواز شیطان در خانهی رسولالله؟! عایشه میگوید: آن روز روز عید بود. حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: ای ابوبکر هر قومی عیدی دارند، و این هم عید ما است». [بخاری و مسلم].