میانه‏ روی اهل سنت و جماعت در مورد قدر

خداوند اهل سنت را به پاک‏ترین دیدگاه هدایت کرده است به گونه‏ای که در مورد قدر سخن میانه را برگزیده‏اند نه مانند افراط‏گرایان هستند و نه مانند تفریط صفتان:

با چهار درجه‏ی علم، نوشتن، مشیت و آفرینش به اثبات قضاء و قدر پرداخته‏اند، میان اراده‏ی کونی که همان مشیت است و اراده‏ی شرعی که تکلیف است و محبت از لوازم آن است تفاوت قائل هستند، می‏گویند: بعضی مواقع در جهان کارهایی رخ می‏دهد که خداوند از جهت شرعی آنها را اراده نفرموده است و بدانها راضی و خشنود هم نیست مانند کفر و شرک و گناهان دیگر، ولی از جهت اراده‏ی کونی چیزی خلاف اراده‏ی خداوند در این جهان به وقوع نمی‏پیوندد.

خداوند می‏فرماید:

﴿مَن یَشَإِ ٱللَّهُ یُضۡلِلۡهُ وَمَن یَشَأۡ یَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٣٩﴾ [الأنعام: ۳۹].

«خداوند (برابر نظم و نظام و قوانین و سننی که دارد) هر که را بخواهد گمراه می‌سازد، و هر که را بخواهد بر جاده‏ی مستقیم (ایمان) قرار می‌دهد».

و می‏فرماید:

﴿فَمَن یُرِدِ ٱللَّهُ أَن یَهۡدِیَهُۥ یَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن یُرِدۡ أَن یُضِلَّهُۥ یَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَیِّقًا حَرَجٗا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی ٱلسَّمَآءِ﴾ [الأنعام: ۱۲۵].

«آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را (با پرتو نور ایمان باز و) گشاده برای (پذیرش) اسلام می‌سازد، و آن کس را که خدا بخواهد گمراه و سرگشته کند، سینه‌اش را به گونه‌ای تنگ می‌سازد که گویی به سوی آسمان صعود می‌کند (و به سبب رقیق شدن هوا و کمبود اکسیژن، تنفّس کردن هر لحظه مشکل و مشکلتر می‌شود. کافر لجوج نیز با پیروی از تقالید پوسیده، هر دم بیش از پیش از هدایت آسمانی دورتر و کینه‌اش نسبت به حق و حقیقت بیشتر و پذیرش اسلام برای وی دشوارتر می‌شود)».

پس هدایت و گمراهی تنها به دست خداوند حکیم است، ولی اراده‏ی او به گمراه کردن به معنی رضایت او به این کار نیست.

می‏فرماید: ﴿إِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمۡۖ وَلَا یَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡکُفۡرَۖ وَإِن تَشۡکُرُواْ یَرۡضَهُ لَکُمۡۗ﴾ [الزمر: ۷].

«اگر کافر گردید، خدا بی‌نیاز از (ایمان و عبادت) شما است، و لیکن کفر را از بندگان خود نمی‌پسندد، و اگر (با انجام عبادت و طاعت خدا را) سپاسگزاری کنید، از این کارتان خوشنود می‌گردد».

به کفر خوشنود نیست هر چند در هستی با اراده و مشیت خداوند به وقوع می‏پیوندد.

خداوند می‏فرماید:

﴿فَإِن تَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٩۶﴾ [التوبه: ۹۶].

«اگر هم شما از آنان درگذرید و خوشنود شوید، خداوند (از ایشان خشمگین است و) از گروهی که سر از فرمان تافته و بر دین شوریده باشند، درنمی‌گذرد و خوشنود نمی‌شود».

خداوند از فاسقین خشنود نیست، اما هر چه مرتکب می‏شوند با اراده و مشیت خداوند صورت می‏گیرد.

و می‏فرماید:

﴿یَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا یَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾ [النساء: ۱۰۸].

«آنان می‌توانند خیانت خود را از مردم پنهان دارند، ولی نمی‌توانند آن را از خدا پنهان دارند که همیشه با آنان است. (از جمله) بدان گاه که شبانگاهان پنهانی بر گفتاری که (تهمت‌زدن به پاکان و بیگناهان است و) خدا از آن خوشنود نیست».

چاره‏اندیشی ناروای شبانگاه آنها مورد خشنودی خداوند نیست ولی با اراده‏ی خداوند به وقوع می‏پیوندد.

 این گروه همچنین قائل به اراده‏ی انسان هستند، می‏گویند: کارهایی که انسان انجام می‏دهد با اراده و قدرت انسان انجام می‏گیرد ولی اراده و قدرت انسان مطلق نیست، بلکه در دایره‏ی قدرت خداوند قرار می‏گیرد و محکوم مشیت الهی است، و خاستگاه تکلیف انسان عقل و قدرت و اتمام حجت می‏باشد.

خداوند می‏فرماید: ﴿وَتِلۡکَ ٱلۡجَنَّهُ ٱلَّتِیٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢﴾ [الزخرف: ۷۲].

‏«این بهشتی است که به سبب کارهایی که می‌کرده‌اید، بدان دست یافته‌اید». ‏

و می‏فرماید: ﴿وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١۴﴾ [السجده: ۱۴].

«و بچشید عذاب همیشگی را به سبب اعمالی که (در دنیا) انجام می‌داده‌اید».

این دو آیه اثبات می‏کنند که کردار و کسب انسان به خودش نسبت داده می‏شود، و بر انجام کارهایش داری قدرت و اراده است و به خاطر آن سزا یا پاداش می‏گیرد.

خداوند می‏فرماید: ﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢٩﴾ [التکویر: ۲۹].

«و حال این که نمی‌توانید بخواهید جز چیزهایی را که خداوند جهانیان بخواهد».

این آیه به صراحت می‏گوید که خواست بندگان مطلق نیست، بلکه در گرو خواست خداوندU بوده و جزئی از مقدرات اوست.

 می‏فرماید: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ﴾ [الأنفال: ۲۴].

«و بدانید که خداوند میان انسان و دل او جدایی می‌اندازد (و می‌تواند انسان را از رسیدن به خواستها و آرزوهای دل باز دارد و او را بمیراند و نگذارد عمر طولانی داشته باشد که مهمترین آرزوی دل هر انسانی است)».

پیامبر صلی الله علیه و سلم در یکی از دعاهایش می‏فرماید: «اَللهُمَّ مُصَرِّفَ القُلوبِ، صَرِّفْ قُلُوبَنا إِلی طاعَتِکَ». [رواه مسلم].

«خداوندا، ای تغییردهنده‏ی دل‌ها، قلب‌های ما را به طاعت و بندگی خودت متوجه گردان». [مسلم آن را روایت کرده است].

خداوند می‏فرماید: ﴿لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ﴾ [البقره: ۲۸۶].

«خداوند به هیچ کس جز به اندازه‏ی تواناییش تکلیف نمی‌کند (و هیچ‌گاه بالاتر از میزان قدرت شخص از او وظایف و تکالیف نمی‌خواهد)».

هیچ کس جز به اندازه‏ی توان خود مکلف نمی‏گردد، این رحمت و احسان خداوند نسبت به بندگان است، دیوانه‏ای که عقل ندارد مکلف نیست، نادانی که توانایی فراگیری علم ندارد و مجبوری که اختیار ندارد اهل تکلیف نیستند.

خداوند می‏فرماید: ﴿وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا ١۵﴾ [الإسراء: ۱۵].

«و ما (هیچ شخص و قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر این که پیغمبری (برای آنان مبعوث و) روان سازیم».

این آیه خبر از عدل خداوند متعال می‏دهد، و اینکه او هیچ کس را عذاب نمی‏دهد مگر بعد از اتمام حجت که به وسیله‏ی ارسال پیامبران انجام می‏گیرد.

و می‏فرماید: ﴿وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ﴾ [الأنعام: ۱۹].

«این قرآن به من وحی شده است تا شما و تمام کسانی را که این قرآن بدانها می‌رسد بدان بیم دهم».

قرآن نذیر است و هر کس پیام قرآن را دریافت کند مثل این است که پیامبر صلی الله علیه و سلم را دیده باشد.

در جای دیگری می‏فرماید: ﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَکُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَجَعَلَ لَکُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفۡ‍ِٔدَهَ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٧٨﴾ [النحل: ۷۸].

«خداوند شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی (از جهان دور و بر خود) نمی‌دانستید، و او به شما گوش و چشم و دل داد تا (به وسیله‏ی آنها بشنوید و ببینید و بفهمید و نعمتهایش را) سپاسگزاری کنید». ‏

خداوند بندگان را با وسایل شناخت و ادراک پیام و دلیل که عبارتند از سه قوه‏‏ی بینایی، قلب و شنوایی مجهز ساخته است.

آنگاه بیان می‏دارد که انسان در برابر ابزار و نیروهایی که به او بخشیده شده است مسئول می‏باشد: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا ٣۶﴾ [الإسراء: ۳۶].

‏«از چیزی دنباله‌روی مکن که از آن ناآگاهی. بی‌گمان (انسان در برابر کارهایی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضاء دیگر انجام می‌دهند) مورد پرس و جوی از آن قرار می‌گیرد». ‏

 انسان در مقابل این وسایل مسئولیت دارد، بنابراین تکلیف متوجه انسان می‏شود، و در روز قیامت از او بازرسی می‏گردد.

پیامبر صلی الله علیه و سلم می‏فرماید:

«رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثٍ:  عَنْ الصَّبِیِّ حَتّی یَبْلُغَ وَ عَنْ النَّائِمِ حَتَّى یَسْتَیْقِظَ وَعَنْ المَجْنُونِ حَتّی یَفیقَ». [رواه ابوداود و ترمذی و حاکم].

«قلم از سه گروه برداشته شده است و مجازاتی ندارند: کودک تا اینکه به سن بلوغ می‏رسد، کسی که خوابیده است تا اینکه بیدار می‏شود و دیوانه تا اینکه سر عقل می‏آید».

این گروهها مکلف نیستند چون خاستگاه تکلیف آنها مختل است.

 

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …