- چطور حضرت علی بلافاصله پس از حادثه سقیفه، شبها همراه همسر و دو فرزندش به در خانه انصار میرفتهاند و آنها را دعوت به بیعت با خود میکردند؟ (تقریباً نوعی شورش) آیا اینکار خلاف مصلحت نبوده؟ چرا در آنجا اشارهای به نصوص فراوان مورد ادعای شیعه نمیشود؟ و این دیگر چه خفقانی است که یک نفر میتواند -در آن حول و ولای حمله قبایل راهزن و شورش رده- دیگران را دعوت به بیعت شکنی و بیعت مجدد کند؟
- چرا وقتی طرفداران ابوبکر برای اخذ بیعت به در خانه حضرت علی میآید و ایشان از منزل خارج میشوند و مطالبی را در حقانیت خود (مانند این نکته که چرا بدون حضور بنیهاشم، تصمیمی گرفته شده) بیان میکنند باز هم به واقعه غدیر اشارهای نمیشود؟[۱].
- این چه سکوت یا رعایت حکمت و مصلحت و ترس از خفقانی بوده که: تا ۶ ماه از بیعت خودداری میکند؟ همسرش (یعنی یک زن) به مسجد میرود و هر چه میخواهد به خلیفه و حتی انصار میگوید![۲] شبها همراه همسر و دو فرزندش برای جلب حمایت انصار به در خانه آنها میرود؟ (چیزی شبیه به اغتشاش و شورش و تحریک دیگران).
- حضرت علی علیه السلام پس از شنیدن ماجرای سقیفه با بیان جملاتی میفرمایند: به درخت، اشاره کردند ولی میوهاش را ضایع کردند. چرا پس از بیان چنین جمله کنایه آمیزی در ادامه بیان نمیکنند: و چه زود عهد خود در غدیر را فراموش کردند… آیا واقعاً بیان چنین جمله کوتاهی از سوی حضرت علی علیه السلام میتوانست خطری جانی برای ایشان داشته باشد که نیازی به تقیه باشد؟ و مگر حضرت علی، طبق علم غیب و سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم از زمان شهادت خود آگاه نبودند؟ که نخواهند تقیه کنند زیرا تقیه در مقام حفظ جان است؟ و مگر پیامبر صلی الله علیه وسلم به ایشان نفرموده بود که پس از من با مارقین و قاسطین و ناکثین نبرد خواهی کرد؟ پس چرا باید از ترس جان تقیه کنند؟
- چرا حضرت فاطمه برای موضوع فدک که امری مادی و کم اهمیت بوده رعایت مصلحت را نکرده و با ابوبکر به احتجاج میپردازند؟ و حتی به آیات قرآن استناد میکنند؟ ولی هیچکس اشارهای به غدیر نمیکند؟[۳]
- بیان واقعه غدیر و اشاره به یک آیه قرآن (آیه تبلیغ) چه خلاف مصلحت و حکمتی بوده؟ آیا بدتر از بیعت نکردن تا ۶ ماه بوده است؟ آن هم موضوعی که متعلق به ۲ماه قبل بوده؟ (یعنی واقعه غدیر)
- چرا حضرت علی در جریان شورای حضرت عمر در پاسخ عبدالرحمن ابن عوف، رعایت مصلحت را نمیکنند و خیلی قاطع و صریح میگویند: نه. که به قول دکتر شریعتی اگر تقیه (و مصلحت) جا داشت جایش دقیقا همانجا بود! چرا حضرت علی در عدم پرداخت مساوی بیت المال رعایت مصلحت را نکرد تا جنگ جمل براه افتاد؟ چرا فقط چند ماه با معاویه نساخت و رعایت مصلحت را نکردند تا طبق مشورت و رای ابن عباس، معاویه را بیسر و صدا عزل کنند؟ و چرا برای ساکت کردن خوارج، رعایت مصلحت را نکردند و به عنوان مصلحت و برای جلوگیری از جنگ و کشته شدن هزاران نفر آدمهای قاری قرآن شب زنده دار و… ۴ هزار نفر از آنها را در یکروز کشتند؟
- شیعه، امامت را مهمترین اصل از اصول پنج گانه دین و مذهب خود میداند. آیا میشود به صرف مصلحت، سکوت کرد تا مهمترین اصل دین زیر پا گذاشته شود و حتی کلامی هم در این باره نگفت. (لا اقل برای روشن شدن ذهن تاریخ).
- شیعه معتقد است که آیه ابلاغ در روز عرفه نازل شده ولی پیامبر اکرم به علت ترس از مخالفت مردم ابلاغ دستور خدا را تا روز غدیر یعنی ۸ روز بعد به تاخیر انداختند. سئوال عجیب اول اینکه آیهای که شما معتقدید جبرییل در روز عرفه آورده کجای قران است؟ (البته مسلماً آقایان میگویند آیهای در کار نبوده و جبرییل پیام شفاهی آورده! انگار پیامهای قبلی کتبی بوده است!) سئوال عجیبتر دیگر اینکه شیخ شرف الدین در یکی از کتب خود دهها مورد از مخالفتهای اصحاب را بر سر مسایلی بسیار جزئیتر و کم اهمیتتر از خلافت، ثبت کرده است پس چرا بر خلاف پیش بینی پیامبر (البته به زعم شما که میگویید ایشان از مخالفت میترسیدهاند) حتی یک مورد مخالفت و اعتراض نیز در تاریخ ثبت نشده است (به جز افسانه خنده دار خوردن سنگ از آسمان به سر یک نفر که به زودی پوچ بودن آنرا ثابت میکنیم) و بر عکس عمر (یعنی سردسته مخالفین به زعم شما) جلو میآید و میگوید به به بر تو ای علی که از امروز مولای من و هر زن و مرد مسلمان شدی؟
[۱]– تفاسیر مختلفی از این ماجرا را در این کتابها میتوان یافت: بلاذری،۱،صص۵۸۵ / یعقوبی،۲ص۱۲۶/ طبری،۱،ص۱۸۱۸/ عقد،۴، ص: ۲۵۹ در تمامی این ماجراها سخنان تندی بین طرفین درگیر ماجرا رد و بدل شده ولی در هیچکدام اشارهای به واقعه غدیر که ۲ماه قبل اتفاق افتاده و یا آیه قرآن نشده است!!!.
[۲]– البته به زودی اثبات میکنیم که چنین اتفاقی اصولا روی نداده است.
[۳]– البته به زودی ثابت میکنیم داستان فدک و دهها داستان دیگر مانند آن در طول تاریخ شاخ و برگ داده شده و موضوع از اصل چیز دیگری بوده است.