- منطق غلط
در بررسی قضایای تاریخی نمیتوان مانند اصول ریاض گفت ۲+۲ میشود۴[۱] زیرا در جهان واقعی بسیار کمند کسانی که مانند علی ۱ باشند و یا مانند ابوجهل ۰ بلکه بیشتر انسانها در دامنهای بین ۰ و ۱ در نوسانند. و مظهر حق کامل و باطل کامل، بسیار کمیاب است (و فقط مخصوص فیلمها است) برای همین، محقق شیعه سئوال میکند که اگر حضرت علی علیه السلام حق بود، حضرت عمر و حضرت ابوبکر به ناچار باطل بودند.[۲] ولی مگر حضرت علی علیه السلام در پاسخ ابن عباس در جریان خلافت حضرت ابوبکرt نمیفرمایند: انی اکره عن اختلاف: من از اختلاف کراهت دارم. این یعنی اینکه ایشان حتی در اندیشه مخالفت هم نبودهاند چه برسد به دشمنی و نبرد و تضاد…
- طبق بسیاری از آیات قرآن مانند: ﴿فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَبۡدِیلٗاۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَحۡوِیلًا ۴٣﴾ [فاطر: ۴۳]. و قوانین مسلم علمی و تجارب تاریخی، خداوند، جهان را از روی یکسری اصول ثابت اداره میکند که همین نکته نیز یکی از دلایل عدالت و حکمت اوست. ولی برخی محققین تحلیلهای متضاد و منحصر به فردی روی وقایع تاریخی میگذارند که فقط مخصوص زمان و عدهای خاص میشود! مثلاً میگویند عمر و ابوبکر پایه گذار تحریف و تضعیف اسلام بودند ولی پادشاهان و علمای صفویه که در این زمینه نقش بیشتری داشته و به زمان ما نزدیکتر و متعلق به همین آب و خاک بودهاند را فراموش میکنند. در حالیکه از دیگر سو هیچگاه یک یا دو نفر نتوانستهاند مسیر تاریخ را عوض کنند. یا اینکه عمر و ابوبکر باعث بدبختی مسلمین هستند در حالیکه هیتلر ۶۰ سال قبل آلمان را به ورطه نابودی کشاند ولی اکنون، آلمان یکی از ملل قدرتمند جهان است و…
[۱]– مانند آقای فضل الله کمپانی که در کتابشان برای تایید نظرات خود، مسایل پیچیده ریاضی طرح کردهاند.
[۲]– دقیقاً مثل سخن جرج بوش که گفت: هر کس با ما نیست با تروریستهاست.