شیعه در مورد پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم چنین عقیده و باوری دارند!
(۱۰۷) الحر العاملی عالم شیعه در تفسیر: ﴿وَلا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ﴾. (الممتحنه: ۱۰). «با زنان کافر ازدواج نکنید». می گوید: هر کس زن کافری داشت، اسلام را به او عرضه کند، اگر اسلام را پذیرفت زن اوست واگرنه او از آن زن بیزار است، و خداوند از نگاه داشتن آن زن نهی کرده است»[۵].
پس اگر ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها چنان که شیعه می گویند کافر و مرتد می بود، پیامبر باید طبق دستور کتاب خدا او را طلاق میداد؛ مگر آن که بگوییم که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم نمی دانست که او منافق است و مرتد مى شود! و شیعه فقط این را دانسته و به آن پی برده اند!
(۱۰۸) فرقه خطابیه از شیعه بر این باورند که بعد از امام جعفر الصادق پسرش اسماعیل امام است، علمای شیعه در رد عقیده آنها گفته اند که اسماعیل قبل از ابا عبدالله علیه السلام وفات یافت، و مرده نمی تواند جانشین زنده باشد»[۶].
به شیعه گفته مى شود که شما برای اثبات ولایت علی از حدیث: «تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی»، استدلال می کنند، و معلوم است که هارون قبل از موسی وفات یافت، و طبق اقرار خودتان مرده نمی تواند جانشین زنده باشد!
(۱۰۹) شیعیان برای اثبات امامت امامان دوازدهگانهاشان از این حدیث استدلال می کنند که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: دوازده خلیفه خواهند بود که همه از قریش هستند «و در روایتی دیگر آمده است «دوازده امیر خواهد بود» و در روایتی دیگر آمده است: «لا یزال أمر الناس ماضیاً ما ولیهم اثنا عشر رجلاً». کار مردم ادامه خواهد یافت تا آن که دوازده نفر بر آنان فرمانروایی می کنند»[۷].
اینک به شیعه باید گفت که همه روایات حدیث به صراحت می گویند که این دوازده نفر امیر و خلیفه و فرمانروای مردم خواهند بود، و معلوم است که از ائمه شیعه فقط علی و فرزندش الحسن رضی الله عنهما به خلافت رسیده اند؛ پس حدیث چیزی دیگر می گوید، و شیعیان چیزی دیگر می گویند! و این روایت ها این خلیفه ها را نام نبرده اند و حتی اسم یکی در این روایت ها ذکر نشده است…..!
(۱۱۰) شیعیان ادعا می کنند که بعد از وفات پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم همه اصحاب مرتد شده اند به جز چند نفری که بر اسلام باقی مانده اند، به آنها می گوییم که مرتد به علت شبه یا شهوتی مرتد مى شود. و معلوم است که شبهات در صدر اسلام قویتر بودند، پس کسانی که در دوران ضعف اسلام ایمانشان چون کوهها بود؛ چگونه بعد از پیروزی و ظهور نشانه های اسلام و گسترش اسلام ضعیف خواهد شد؟!
اما درباره شهوت ها و امیال باید گفت: آنان که اموال و خانه و دیارشان را به خاطر خدا و پیامبرش به میل خود ترک گفتند، چگونه می توان گفت که آنها به خاطر دوست داشتنی ها و شهوت هایی که خودشان آن را ترک کرده بودند مرتد شدند؟! و باید دانست که مرتد شدن اصحاب نزد شیعه در مهمترین ارکان ایمان که امامت است به شمار می آید.
(۱۱۱) شیعیان معتقدند که اصحاب درستکار و عادل نیستند؛ اما در کتابهای شیعه روایاتی را مى بینیم که بر عدالت اصحاب دلالت می کنند! از آن جمله روایتی است که از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم روایت کرده اند که در حجه الوداع گفت: «نضّر الله عبداً سمع مقالتی فوعاها، ثم بلغها إلى من لم یسمعها..».
«خداوند تر و تازه نماید بندهای را که سخن را شنید و آن را حفظ کرد و سپس به کسى که آن را نشنیده رساند … »[۸].
اگر اصحاب عادل و درستکار نبودند چگونه پیامبر به آنها اعتماد مى کند تا هر یک از آنها سخن او را به کسانی که آن را نشنیده اند برساند؟!
(۱۱۲) به یکی از شیعیان گفته شد: آیا پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم ما را به آن دستور نداده که همسر شایستهای انتخاب کنیم و با افراد خوب فامیل شویم و از آنها زن بگیریم و به آنها زن بدهیم؟
گفت: بله؛ شکی نیست!
به او گفتند: آیا تو برای خودت می پسندی که داماد کسی بشوی که حرامزاده است؟!
گفت: پناه به خدا!
به او گفته شد: شما به دروغ ادّعا می کنید که عمر بن الخطاب رضی الله عنه پسر زنی زناکار به نام صهاک[۹] بوده است! و عالم شما نعمت الله الجزائری با تمام وقاحت و زشتی ادعا مى کند که عمر خودش را با آب منی مردان اشباع می کرد و با آن آرام می گرفت والعیاذ بالله[۱۰] و شما ادعا می کنید که حفصه دختر عمر مانند پدرش منافق و پلید بوده است، بلکه کافر بوده است! آیا به نظر شما پیامبر داماد کسی مى شود که حرام زاده است؟!
آیا برای خودش همسری فاسد و منافق را می پسندد؟! سوگند به خدا که شما به پیامبر و اصحاب تهمت می زنید، و چیزهایی برای آنها می پسندید که برای خودتان نمی پسندید!!
(۱۱۳) وقتی منافقان و مرتدان چنان در میان اصحاب زیاد بودند که شیعه ادعا می کنند، پس چگونه اسلام گسترش یافت؟! و چگونه فارس و روم سقوط کردند و بیت المقدس فتح شد؟!