باز در همان مجلّد، خبر دیگری را از شیخ صدوق نقل مینماید و در پی آن مینویسد:
«أقول: الخبر فی غایه الغرابه وال أعتمد علیه لعدم کونه مأخوذا من أصل معتبر وإن نسب إلی الصدوق ره».[۱]
یعنی: «میگویم: این خبر در نهایت غرابت است و من اعتماد بر آن ندارم زیرا که از اصل معتبری گرفته نشده هر چند به صدوق -(رح)- نسبت داده شده است»!
بنابراین، مجلسی بر خلاف کلینی و ابن بابویه، بر آن نبوده که تنها احادیث صحیح و مورد اعتماد را در کتاب خود گرد آورد. وی بیشتر در صدد جمع اخبار در کتاب «بحار الأنوار» بر آمده است از این رو در کتاب مذکور علاوه بر اخبار صحیح و سودمند، احادیث دروغین و اخبار مجعول نیز به فراوانی یافت میشود و انتشار آنها در میان توده مردم، بدون تصریح به ساحتگی بودنشان فرهنگ عامّه را آلوده میسازد و آنان را به خرافات و اساطیر و عقاید غلوآمیز پای بند میکند. توضیح و بیانی که مجلسی در ذیل برخی از اخبار غریب آورده هر چند گاهی مفید است ولی کافی نیست. بعلاوه، وی در باره اخبار بسیاری که به خطا، یا به غلو آمیخته شده سکوت نموده است. از اینرو «بحار الانوار» به نقد گسترده و دقیقی نیاز دارد و کتاب مستقلّی در این باره باید نگاشت.[۲]
ملاّ باقر مجلسی کتابهای متعددّی به زبان فارسی نیز بنگارش در آورده که از آن جمله:
«حلیه المتقین» و «عین الحیوه» و «حیوه القلوب» و «حق الیقین» و «جلاء العیون» و «زاد المعاد» و جز اینها است.
ما در این جا به عنوان نمونه، به نقد ده حدیث از دو کتاب عربی و فارسی مجلسی (بحار الانوار و حلیه المتقین) میپردازیم تا خوانندگان ارجمند، خود حدیث مفصّل از این مجمل بخوانند.
[۱]– بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۳۴۱٫
[۲]– سید محسن امین عاملی در کتاب أعیان الشیعه (ج ۹، ص ۱۸۳) درباره مؤلفات مجلسی نوشته است: «لکن لا یخفی أن مولفاته تحتاج إلی زیاده تهذیب وترتیب، وقدحوت الغث والسمین. وبیاناته وتوضیحاته وتفسیره للأحادیث وغیرها کثیر منه کان علی وجه الإستعجال الموجب قله الفائده والوقوع فی الإشتباه». یعنی: «مخفی نماند که آنچه (مجلسی) تألیف نموده به پاکسازی و ترتیب نیازمند است چرا که نادرست و درست را در بر دارد و بسیاری از توضیحات و تفسیرهایش درباره احادیث و جز اینها، از روی شتاب صورت گرفته و موجب کمی فائده و افتادن در اشتباه شده است».