- در کتاب «من لا یحضره الفقیه» که شیخ صدوق، صحّت تمام احادیث آن را ضمانت نموده ضمن «کتاب الصوم» آمده است که ماه رمضان همیشه سی روز تمام خواهد بود و هیچگاه از سی روز کمتر نمیشود! روشن است که این حکم، با امر محسوس و مشهود مخالفت دارد، چه بارها در آغاز و انجام ماه رمضان، هزاران تن هلاک را رؤیت کردهاند و تعداد روزهای ماه را بیست و نه روز یافتهاند. روایت مزبور به صورتهای گوناگون، از جمله به شکلهای زیر در «من لا یحضره الفقیه» دیده میشود:
* «فی روایه محمّد بن سنان عن خذیفه بن منصور عن أبی عبد الله – -علیه السلام- – قال: شهر رمضان ثلاثون یوما لا ینقص أبدا».[۱]
یعنی: «در روایت محمّد بن سنان از حذیفه بن منصور از امام ابو عبدالله صادق – -علیه السلام- – آمده که گفت: ماه رمضان سی روز است و هیچ گاه کمتر از آن نمیشود»!
** «وفی روایه حذیفه بن منصور عن معاذ بن کثیر ویقال له معاذ بن مسلم الهراء عن أبی عبد الله – -علیه السلام- – قال: شهر رمضان ثلاثون یوما لا ینقص والله أبدا».[۲]
یعنی: «در روایت حذیفه بن منصور، از معاذ بن کثیر (که معاذ بن مسلم هرّاء نیز به او گفته میشود) از امام صادق – -علیه السلام- – آمه است که گفت: ماه رمضان سی روز است، سوگند بخدا که هرگز کمتر از آن نمیشود»!
*** «روی عن یاسر الخادم قال: قلت للرضا – -علیه السلام- – هل یکون شهر رمضان تسعه وعشرین یوما؟ فقال: إن شهر رمضان لا ینقص من ثلاثین یوما أبدا».[۳]
یعنی: «از یاسر خادم، روایت شده که به امام رضا – -علیه السلام- – گفتم: آیا ماه رمضان بیست و نه روز میشود؟ گفت: همانا ماه رمضان هیچگاه از سی روز کمتر نمیشود»!
غلط بودن این احادیث، بر عالم و عامی آشکار است و به تحقیق در اسناد آنها نیاز نیست (بویژه که شیخ صدوق، اسناد روایاتش را در من لایحضره الفقیه نیاورده و غالباً به ذکر راوی نخستین بسنده میکند).
- شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» ضمن «باب المعایش والمکاسب» آورده است:
«وقال (الصادق) -علیه السلام- لأبی الربیع الشامی: لا تخالط الأکراد فإن الأکراد حی من الجن کشف الله عز وجل عنهم الغطاء»[۴]!
یعنی: «امام صادق – -علیه السلام- – به ابو ربیع شامی گفت: با کردها آمیزش مکن زیرا که کردها طایفهای از جن هستند که خداوند عزوجل پرده از آنها برداشته است[۵]!
شک نیست که این روایت، ساختگی و دروغ است زیرا قرآن مجید حکم میکند که همه افراد بشر به یک اصل و ریشه بر میگردند و همه، فرزندان آدماند چنانکه میخوانیم:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰکُم مِّن ذَکَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰکُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَکۡرَمَکُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٞ ١٣﴾ [الحجرات: ۱۳].
«هان ای مردم؛ ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و نژادها و دستههای گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (ولی بدانید که) گرامیترین شما نزد خدا کسی است که از تقوای بیشتری برخوردار باشد همانا خدا از احوال همه آگاه و با خبر است».
برخی از شارحان کتاب «من لا یحضره الفقیه» گفتهاند که: چون کردها اخلاق و رفتار ناپسندی داشتند از اینرو امام صادق -علیه السلام- در این حدیث آنان را به طائفهای از جن تشبیه نموده است که بصورت انسان ظاهر شدهاند! ولی اوّلاً حدیث مزبور، از «أدات تشبیه» شوند. ثالثاً تشبیه طائفه بزرگی چون کردها به جن با آنکه افراد پاک و متقی در میان ایشان فراوان است، هرگز در شأن یک امام و رهبر جامعه اسلامی نیست. بنابراین توجیه این حدیث ساختگی، بیفایده بنظر میرسد و باید آن را به کنار نهاد.
- شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» در ضمن مسائل مربوط به «صلاه الجمعه» روایتی از امام صادق – -علیه السلام- – آورده که نشان میدهد خطبه نماز جمعه، باید بعد از نماز برگزار شود! پیداست که این روایت درست نیست زیرا با اجماع مسلمانان (از شیعه و سنّی) و روایات فراوان از سوی هر دو دسته، مخالفت دارد. ابن بابویه مینویسد:
«وقال أبو عبد الله – -علیه السلام- – أول من قدم الخطبه علی الصلوه یوم الجمعه عثمان لأنه کان إذا صلی لم یقف الناس علی خطبته وتفرقوا وقالوا ما نصنع بمواعظه وهو لایتعظ بها وقد أحدث ما أحدث، فلما رأی ذلک قدم الخطبتین علی الصلوه»![۶]
[۱]– من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۶۹ مقایسه شود با ترجمه فارسی آن در ج ۲، ص ۵۲۲ (مترجمان: آقایان صدر بلاغی و محمّد جواد غفاری).
[۲]– من لا یحضره الفقیه، ج ۲، صص ۱۶۹ و ۱۷۰ مقایسه شود با ترجمه فارسی آن در ج ۲، ص ۵۲۳٫
[۳]– من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۷۱ مقایسه شود با ترجمه فارسی آن در ج ۲، ص ۵۲۴٫
[۴]– من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۶۴ مقایسه شود با ترجمه آن در ج ۴، ص ۲۱۸٫
[۵]– حدیث مذکور در کافی هم آمده است بدینصورت که امام صادق –علیه السلام- به ابی ربیع شامی فرمود: «لا تنکحوا من الأکراد أحد فإنهم جنس من الجن کشف عنهم الغطاء»! «با هیچ یک از کردها زناشویی مکنید زیرا آنها از جنس جنّیان هستند که پرده از آنان برداشته شده است»! (الفروع من الکافی، ج ۵، چاپ دارالکتب الإسلامیه).
[۶]– من لا یحضره الفقیه، ج ۱، صص ۴۳۲-۴۳۳ مقایسه شود با ترجمه آن در ج ۲، ص ۱۰۷٫