بازهم مسلم روایت میکند:
۳۲۵- «حَدَّثَنَا أَبُو حَازِمٍ، عَنْ عُبَیْدِ اللهِ بْنِ مِقْسَمٍ، أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما کَیْفَ یَحْکِی رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و سلم قَالَ: یَأْخُذُ اللهُ سَمَاوَاتِهِ وَأَرَضِیهِ بِیَدَیْهِ، وَیَقُولُ: أَنَا اللهُ – وَیَقْبِضُ أَصَابِعَهُ وَیَبْسُطُهَا – أَنَا الْمَلِکُ، حَتَّى نَظَرْتُ إِلَى الْمِنْبَرِ یَتَحَرَّکُ مِنْ أَسْفَلِ شَیْءٍ مِنْهُ، حَتَّى إِنِّی لَأَقُولُ: أَسَاقِطٌ هُوَ بِرَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و سلم؟».
۳۲۵٫ «ابوحازم از عبیدالله بن مقسّم روایت میکند که به عبدالله بن عمر رضی الله عنهما نگاه کرد تا ببیند وی چگونه این مطالب (حال و احوال درهمپیچیدن آسمانها و زمین) را از پیامبر صلی الله علیه و سلم حکایت میکند، [وی گفت:] ایشان صلی الله علیه و سلم فرمودند: «خداوند آسمانها و زمینهایش را با دستش میگیرد و میفرماید: من خدا هستم و دستانش را باز و بسته میکند [و میفرماید:] من فرمانروا و پادشاه هستم»، من (ابن عمر) به منبر پیامبر صلی الله علیه و سلم نگاه کردم و دیدم از پایینترین قسمتش به گونهای میلرزد و تکان میخورد که [ترسیدم و] با خود گفتم: پیامبر صلی الله علیه و سلم نیفتد (خدایا! پیامبر نیفتد)».
مقاله پیشنهادی
آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته میشود
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …