مسلم، باب: [کیفیه خلق الآدمی فی بطن أمه]
۱۰۳- «عَنْ عَبْدِ اللهِ (أَیْ: اِبْنِ مَسْعُودٍ) رضی الله عنه قَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و سلم وَهُوَ الصَّادِقُ الْمَصْدُوقُ: إِنَّ أَحَدَکُمْ یُجْمَعُ خَلْقُهُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِینَ یَوْمًا، ثُمَّ یَکُونُ فِی ذَلِکَ عَلَقَهً مِثْلَ ذَلِکَ، ثُمَّ یَکُونُ فِی ذَلِکَ مُضْغَهً مِثْلَ ذَلِکَ، ثُمَّ یُرْسَلُ اللّهُ تَعَالَى الْمَلَکُ، فَیَنْفُخُ فِیهِ الرُّوحَ، وَیُؤْمَرُ بِأَرْبَعِ کَلِمَاتٍ: بِکَتْبِ رِزْقِهِ، وَأَجَلِهِ، وَعَمَلِهِ، وَشَقِیٌّ أَوْ سَعِیدٌ، فَوَالَّذِی لَا إِلَهَ غَیْرُهُ، إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّهِ، حَتَّى مَا یَکُونُ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا إِلَّا ذِرَاعٌ، فَیَسْبِقُ عَلَیْهِ الْکِتَابُ، فَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ فَیَدْخُلُهَا، وَإِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، حَتَّى مَا یَکُونُ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا إِلَّا ذِرَاعٌ، فَیَسْبِقُ عَلَیْهِ الْکِتَابُ، فَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّهِ فَیَدْخُلُهَا».
- «از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده است که فرمودند: پیامبرِ صادق و مصدوقصلی الله علیه و سلم برایمان سخن گفتند و فرمودند: «آفرینش هرکدام از شما اینگونه است که چهل روز در شکم مادرش (به صورت نطفه) خواهد بود، سپس در همان جا به همان مدت به صورت علقه (خون بسته) درمیآید، سپس در همان جا به همان مدت به مضغه (گوشت پاره) تبدیل میشود، سپس خداوند متعال فرشته [ی مأموری] را به سویش میفرستد، سپس در او روح میدمد و به چهار چیز دستور داده میشود: نوشتن روزی، اجلش، عملش و این که سرانجام بدبخت یا خوشبخت خواهد بود، سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست، همانا یکی از شما عمل اهل بهشت را انجام میدهد، تا جایی که میان او و بهشت جز ذراعی فاصله نمیماند، ولی این نوشته بر او سبقت میگیرد، پس کار اهل آتش را انجام میدهد و داخل آن میگردد و همانا یکی از شما عمل آهل آتش (جهنم) را انجام میدهد، تا جایی که میان او و جهنم جز ذراعی فاصله نمیماند، ولی این نوشته بر او سبقت میگیرد، پس کار اهل بهشت را انجام میدهد و داخل آن میگردد».
۱۰۴- در حدیثی که از وکیع روایت شده است، عبارت «أَرْبَعِیْنَ لَیْلَهً» آمده و در روایت جریر و عیسی عبارت «أَرْبَعِیْنَ یَوْماً» آمده است.
۱۰۵- در حدیث معاذ از شعبه به جای عبارت «أَرْبَعِیْنَ یَوْماً» عبارت «أَرْبَعِیْنَ لَیْلَهً» آمده است.
۱۰۶- «عَنْ حُذَیْفَهَ بْنِ أَسِیدٍ -أَیْ: اَلْغِفَارِیِّ- یَبْلُغُ بِهِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و سلم قَالَ: یَدْخُلُ الْمَلَکُ عَلَى النُّطْفَهِ بَعْدَ مَا تَسْتَقِرُّ فِی الرَّحِمِ بِأَرْبَعِینَ أَوْ خَمْسَهٍ وَأَرْبَعِینَ لَیْلَهً، فَیَقُولُ: یَا رَبِّ! أَشَقِیٌّ أَوْ سَعِیدٌ؟ فَیُکْتَبَانِ، فَیَقُولُ: أَیْ رَبِّ! أَذَکَرٌ أَوْ أُنْثَى؟ وَیُکْتَبُ عَمَلُهُ، وَأَثَرُهُ، وَأَجَلُهُ، وَرِزْقُهُ، ثُمَّ تُطْوَى الصُّحُفُ، فَلَا یُزَادُ فِیهَا وَلَا یُنْقَصُ».
- «از حذیفه بن ابی اسید غفاری رضی الله عنه روایت شده است که پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: «چهل یا چهل و پنج شب بعد از استقرار نطفه در رحم مادر، فرشته مأمور بر او (نطفه) وارد میشود و میگوید: خدایا! آیا [این] بدبخت است یا خوشبخت؟ پس [خوشبختی و بدبختی او] نوشته میشوند، سپس میگوید: خدایا! [آیا] مرد است یا زن؟ سپس عمل و گفتار و اجل و روزیش نوشته میشود، سپس پرونده (کتابی که روزی و عمل و… او در آن نوشته شده است) بسته میشود. [و از آن بعد آنچنان که در مورد او نوشته شده است، پیش میآید] و نه چیزی به آن اضافه میشود و نه چیزی کم میشود (کوچکترین تغییری در آن و آنچه در آن نوشته شده، داده نخواهد شد)».
۱۰۷- «عَنْ أَبِی الزُّبَیْرِ الْمَکِّیِّ أَنَّ عَامِرَ بْنَ وَاثِلَهَ حَدَّثَهُ أَنَّهُ سَمِعَ عَبْدَ اللهِ بْنَ مَسْعُودٍ رضی الله عنه یَقُولُ: الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ، وَالسَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِهِ، فَأَتَى هُوَ (أَیْ عَامِرُ) رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و سلم یُقَالُ لَهُ: حُذَیْفَهُ بْنُ أَسِیدٍ الْغِفَارِیُّ، فَحَدَّثَهُ بِذَلِکَ مِنْ قَوْلِ ابْنِ مَسْعُودٍ، فَقَالَ: وَکَیْفَ یَشْقَى رَجُلٌ بِغَیْرِ عَمَلٍ؟ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: أَتَعْجَبُ مِنْ ذَلِکَ؟ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و سلم یَقُولُ: إِذَا مَرَّ بِالنُّطْفَهِ اثْنَتَانِ وَأَرْبَعُونَ لَیْلَهً، بَعَثَ اللهُ إِلَیْهَا مَلَکًا فَصَوَّرَهَا، وَخَلَقَ سَمْعَهَا وَبَصَرَهَا وَجِلْدَهَا، وَلَحْمَهَا وَعِظَامَهَا، ثُمَّ قَالَ: یَا رَبِّ! أَذَکَرٌ أَمْ أُنْثَى؟ فَیَقْضِی رَبُّکَ مَا شَاءَ، وَیَکْتُبُ الْمَلَکُ، ثُمَّ یَقُولُ: یَا رَبِّ! أَجَلُهُ؟ فَیَقُولُ رَبُّکَ مَا شَاءَ، وَیَکْتُبُ الْمَلَکُ، ثُمَّ یَخْرُجُ الْمَلَکُ بِالصَّحِیفَهِ فِی یَدِهِ، فَلَا یَزِیدُ عَلَى مَا أُمِرَ وَلَا یَنْقُصُ».
- «عامر بن واثله از ابن مسعود رضی الله عنه شنید که میفرماید: بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت باشد (برایش نوشته شده باشد) و خوشبخت کسی است که از غیر خودش پند بگیرد، آنگاه عامر به نزد مردی از یاران پیامبرصلی الله علیه و سلم که حذیفه بن اسید غفاری نام داشت، آمد و آن را از قول ابن مسعود برای حذیفه بیان کرد و گفت: چگونه انسان بدون عمل بدبخت میشود؟ حذیفه به او گفت: آیا از این تعجب میکنی؟ من از پیامبرصلی الله علیه و سلم شنیدم که فرمودند: «هرگاه چهل و دو شب بر نطفهای [که در شکم مادر منعقد شده است] بگذرد، خداوند فرشته [ی مأموری] را به سویش میفرستد، پس مأمور آن نطفه را شکل میدهد و شنوایی و بینایی و پوست و گوشت و استخوانش را میآفریند و سپس میگوید: خدایا! آیا [این] مرد است یا زن؟ خداوند آنچه بخواهد برایش مقدر میکند (مردبودن یا زنبودن) و فرشته آن را مینویسد و سپس میگوید: خدایا! اجلش [کی باشد]؟ خداوند آنچه بخواهد میگوید و فرشته آن را مینویسد و سپس فرشته، در حالی [از نزد آن نطفه] خارج میشود که در دستش صحیفهای است [که آنچه دستور داده شده در مورد وی در آن بنویسد، نوشته شده است] و هرگز نه چیزی به آن [دستورها] اضافه میکند و نه چیزی از آن کم میکند».
۱۰۸- «أَنَّ عِکْرِمَهَ بْنَ خَالِدٍ حَدَّثَهُ أَنَّ أَبَا الطُّفَیْلِ حَدَّثَهُ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی سَرِیحَهَ – حُذَیْفَهَ بْنِ أَسِیدٍ الْغِفَارِیِّ – فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و سلم بِأُذُنَیَّ هَاتَیْنِ یَقُولُ: إِنَّ النُّطْفَهَ تَقَعُ فِی الرَّحِمِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً، ثُمَّ یَتَصَوَّرُ عَلَیْهَا الْمَلَکُ – قَالَ زُهَیْرٌ: حَسِبْتُهُ قَالَ: الَّذِی یَخْلُقُهَا – فَیَقُولُ: یَا رَبِّ! أَذَکَرٌ أَوْ أُنْثَى؟ فَیَجْعَلُهُ اللهُ ذَکَرًا أَوْ أُنْثَى، ثُمَّ یَقُولُ: یَا رَبِّ! أَسَوِیٌّ أَمْ غَیْرُ سَوِیٍّ؟ فَیَجْعَلُهُ اللهُ سَوِیًّا أَوْ غَیْرَ سَوِیٍّ، ثُمَّ یَقُولُ: یَا رَبِّ! مَا رِزْقُهُ؟ مَا أَجَلُهُ؟ مَا خُلُقُهُ؟ ثُمَّ یَجْعَلُهُ اللهُ شَقِیًّا أَوْ سَعِیدًا».
- «ابوطفیل برای عکرمه بن خالد بیان کرد که من به نزد حذیفه بن اسید غفاری رضی الله عنه رفتم و او گفت: با این دو گوشم از پیامبرصلی الله علیه و سلم شنیدم که میفرمود: «نطفه در رحم چهل شب قرار میگیرد (به شکل نطفه)، سپس فرشته [ی مأموری] به آن شکل میدهد (شکل انسان) -زهیر (یکی از راویان حدیث) میگوید: به نظرم [حذیفه] گفت: فرشتهای که او را هموار و استوار میکند به آن شکل میدهد- پس میگوید: خدایا! آیا مرد است یا زن؟ پس خداوند او را مرد یا زن قرار میدهد، سپس میگوید: خدایا! آیا سالم باشد یا غیر سالم؟ پس خداوند او را سالم یا غیر سالم قرار میدهد، سپس میگوید: خدایا! رزق و اجل و اخلاق و رفتارش چگونه باشد؟ سپس خداوند او را بدبخت یا خوشبخت قرار خواهد داد».
۱۰۹- «وَفِیْ رِوَایَهٍ عَنْ حُذَیْفَهَ: إِنَّ مَلَکًا مُوَکَّلًا بِالرَّحِمِ، إِذَا أَرَادَ اللهُ أَنْ یَخْلُقَ شَیْئًا بِإِذْنِ اللهِ لِبِضْعٍ وَأَرْبَعِینَ لَیْلَهً»، ثُمَّ ذَکَرَ نَحْوَ حَدِیثِهِمْ.
- «در روایت دیگری از حذیفه چنین آمده است: «هرگاه خداوند اراده کند کسی را بیافریند، یک فرشته به اجازهی خدا چهل و چند شب مأمور رحم است» سپس حدیث راویان دیگر را تا آخر ادامه داد».
۱۱۰- «وَفِیْ رِوَایَهٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ رضی الله عنه وَرَفَعَ الْحَدِیثَ، أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللهَ قَدْ وَکَّلَ بِالرَّحِمِ مَلَکًا، فَیَقُولُ: أَیْ رَبِّ! نُطْفَهٌ، أَیْ رَبِّ! عَلَقَهٌ، أَیْ رَبِّ! مُضْغَهٌ، فَإِذَا أَرَادَ اللهُ أَنْ یَقْضِیَ خَلْقًا، قَالَ: قَالَ الْمَلَکُ: أَیْ رَبِّ! ذَکَرٌ أَوْ أُنْثَى؟ شَقِیٌّ أَوْ سَعِیدٌ؟ فَمَا الرِّزْقُ؟ فَمَا الْأَجَلُ؟ فَیُکْتَبُ کَذَلِکَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ».
- «در روایتی از انس بن مالک رضی الله عنه به صورت مرفوع (سند این حدیث را تا پیامبر بیان میکند)، آمده است که پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: «خداوند فرشتهای را مأمور رَحِم کرده است و فرشته میگوید: خدایا! [این زمان، زمان] نطفه است، [بعد از مدتی فرشتهی مأمور میگوید:] خدایا! [این زمان، زمان] علقه است، [پس نطفه به اذن خدا به علقه تبدیل میشود]، [بعد از مدتی فرشتهی مأمور میگوید:] خدایا! [این زمان، زمان] مضغه است، [پس علقه به اذن خدا به مضغه تبدیل میشود]، پس وقتی که خداوند اراده کرد، آفرینش را به تمام برساند، پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: فرشته میگوید: خدایا! این انسان مرد باشد یا زن؟ بدبخت باشد یا خوشبخت؟ روزی و اجلش چگونه باشد؟ پس در شکم مادرش آنگونه [برایش] نوشته میشود»([۱]).
[۱]– در کتاب «اربعین احادیث قدسی» که اینجانب آن را انتخاب و ترجمه کردهام، زیرا این حدیث شرحی بر آن آمده است که خوانندگان محترم را به آنجا و نیز پاورقی حدیث شمارهی ۹۷ ارجاع میدهم – مترجم.