۱- اهل سنت و جماعت عبارتند از همان اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم و پیروان نیک آنان که بر روش صحابه رضی الله عنهم گام برداشته و بر اصول و روش علمی وعملیِ ایشان مقید بودهاند. آنان علم و عمل دینیشان را فقط از کتاب الله وسنت، در چهارچوب فهم صحابه رضی الله عنهم بر میگیرند. هرگز بر این اصول پیشی نمیگیرند و با عقل، رأی، قیاس، ذوق و سلیقه یا وجد و مکاشفه یا … با آنها تعارض و مخالفت نمیکنند.
پس هر کس که به قرآن و حدیث و اجماع صحابه رضی الله عنهم مقیّد بود، اهل سنت و جماعت به شمار میآید. از منظر آنان، این است اصول محفوظ و بدون خطا. ماورای این اصول، از نگاه آنان بدون خطا و لغزش نخواهد بود. بلکه جز سخن رسول صلی الله علیه وسلم، کلام هر کس قابل پذیرش و رد شدن است. گفتار ائمهی اهل سنت هم در راستای سنت پیامبرشان صلی الله علیه وسلم است نه مقدّم بر آن. از دیدِ آنان هر اجتهادشان قبل از پذیرش یا رد شدن، ابتدا بر قرآن و سنت و فهم سلف صالح رضی الله عنهم که صحابه، تابعین وائمهی علم و دین رحمهم الله هستند، مقایسه میشود.
اهل سنت و جماعت اهل ائتلاف و همبستگی هستند، و آنان امتداد طبیعی و حرکت اصلی این دین هستند که به گفتار ثابت از قرآن و سنت و اجماع، التزام جستهاند. از موارد شبهه برانگیز که عامل تفرقه، از همگسیختگی و اضمحلال است، دور و گریزانند. چرا که اساس و مبنای نجات در دنیا و آخرت، جماعت است.
۲- بنابراین اهل سنت و جماعت نام دیگری (جز همین نام) ندارند که خود را با آن نامگذاری نمایند. و این عکسِ دیگر گروههای اهل بدعت است که برای خوی نامهایی تراشیدهاند تا از دیگر اندیشهها متمایز باشند. یا دیگران بر آنان نام نهادند و آنها هم پذیرفتهاند. لیکن اهل سنت و جماعت نامی جز همین نام ندارند. هر چند مخالفینشان آنان را به اسمهای باطل نام مینهند؛ چرا که فرقهای نیست که به تناسبِ مخالفت خود با اهل سنت، بر ایشان نامی ننهاده باشد. لیکن مدام نام اهل سنت بر آنان بوده است و هیچ کدام از نامهای باطل آنها را ملوّث نکرده است.
ابن عبدالبر رحمه الله میگوید: «شخصی نزد امام مالک رحمه الله آمد و گفت: سوالی از شما دارم و میان خویش و الله شما را حجت قرار میدهم. امام مالک گفت: ما شاء الله لا قوه إلا بالله، بپرس؟ گفت: اهل سنت کیست؟ گفت: اهل سنت آنانند که لقب دیگری ندارند که بدان مشهور باشند. نه جهمی، نه قدَری و نه رافضی[۱]». و اینگونه امام مالک رحمه الله مشخصاً اهل سنت را معرفی میکند که آنان لقب دیگری ندارند به جز همین نام مشهورِ (اهل سنت) که همیشه با آن مورد خطاب قرار میگیرند.
۳- از این رو اهل سنت و جماعت از دیر باز در میان امت محمد صلی الله علیه وسلم جمعیت اکثر و سواد اعظم بودهاند. آنان ساکنان منطقهای خاص نبوده و به قبیلهای خاص منتسب نیستند. در حزب و تجمعی خاص و مشخص، منحصر نمیشوند. بلکه در اغلب بلاد پراکندهاند؛ به صورت انفرادی و گروهی. ویژگی و تخصصی معین آنان را گرد هم نیاورده است. بلکه آنان متشکّل از محدثین، فقها، پارسایان، مجاهدینِ مبارز، دعوتگرانی صبور و شکیبا، عوامی تابع، امرا و سیاستمداران هستند.
نووی رحمه الله میگوید: «این گروه بر اقشار مختلف مؤمنین اطلاق میشود. برخی جنگجویانی سلحشور و شجاعند و برخی فقیه و گروهی دیگر محدثین و بعضی هم پارسایان و دستهای آمران به معروف و نهیکنندگان از منکرند. خیرخواهان فراوان دیگری هم در آنان موجوداند. لازم نیست که همه یک جا جمع باشند؛ بلکه در گوشه کنار جهان پراکندهاند»[۲].
۴- مرکز این دایرهی عمومی و فراگیر که اهل سنت و جماعت آن را احاطه کرده و پیرامون این مرکز جمع شدهاند، قرآن و سنت و فهم سلف امت میباشد. مردم به صورت انفرادی یا تجمعی نسبت به دور یا نزدیک بودن به مرکز این دایره، متفاتاند. برخی به سنت آگاهترند و بر آن صبور و پایبندتر از دیگراناند؛ برخی هم از جنبهای دیگر داناترند. گروهی دیگر هم از جنبهای دیگر در سنت صبورتر و متعهّدتر هستند و به همین تناسب الی آخر.
تمام دین از نظر علم و عمل، درون این دایرهی بزرگ قرار دارد. اهل سنت، باعث کمال و تکامل یکدیگر میشوند. اگر یکی دارای علم یا عمل نیست، دیگری را خواهی دید که هم علم دارد و هم عمل. در یکی خیری مییابی و دیگری را میبینی که فاقد آن است. اما مجموعهی دین و شریعت که پیامبر صلی الله علیه وسلم از جانب پروردگارش آورده است، از جماعتِ اهل سنت خارج نیست. فرقی نمیکند در عقاید باشد یا عبادات، یا روشهای فکری، مقاصد و اهداف، سیاسیتهای شرعی یا دیگر انواع خیر.
مجتهدین را هم مییابی که درون این دایره فی ما بینِ خویش در مسایل علمی عملی اختلاف نظرهایی دارند؛ لیکن حق از مجموع آنان خارج نمیشود؛ زیرا علما و ائمهی اهل سنت قایم مقام پیامبران در حفظ دین هستند. البته هر کدام در حیطهی کاریای که الله سبحانه وتعالی برایش میسر نموده است.
مردمان درون این دایره در خیر و شر، عدل و ظلم، صبر و سرکشی، خویشتنداری و عداوت با یکدیگر متفاوتاند. اهل سنت هم همانند دیگر انسانها هستند. آنان هم دچار لغزش و فسق و معصیت میشوند. خیر و شر هر دو در جماعت آنان یافت میشود. لیکن هر خیری را که در غیرِ اهل سنت بیابید آن را در اهل سنت به مراتب بیشتر خواهید یافت؛ اما هر شر و بدی که در اهل سنت بیابی، مطمئناً آن را در دیگر گروهها به مراتب بیشتر خواهی دید.
از آنجا که اهل سنت، اهل هدایت و دینِ حق بودهاند، و از آنجا که الله سبحانه وتعالی وعدهی نصرت و یاریِ دین و پیروزی کاملِ آن را داده است، آنان همان گروه یاری شدهاند که الله جل جلاله تا برپایی قیامت به حق، آنان را غالب و چیره نموده است. از میان آنان گروهی با قلم و زبان و گروهی دیگر با دست و جهاد برانگیخته شدهاند[۳].
اهل سنت و جماعت با هر اختلافی هم که میان آنان باشد، درون این دایرهی عمومی هستند که آنان را به صورت فردی یا تجمعی در خود گرد آورده است. با وجود اختلاف نظر، پایبند جماعت هستند و از آن پاسبانی میکنند. همیشه به دنبال همبستگی و ائتلاف و پایبند به دوستیِ عام برای این جماعت هستند. خواهان حفظ خون، مال، آبرو و برادری دینی، برای آحاد این جماعت و مجموعهاند.
[۱]– الإنتقاء ص ۳۵.
[۲]– شرح نووی ۱۳/ ۶۷.
[۳]– شیخ ابو بطین گوید: «منظور این نیست که آنان با شمشیر غالباند، بلکه همیشه با دلیل و برهان و گاهی هم با شمشیر». الرسائل النجدیه (۸ / ۲۲۸).