اسلام، این چنین ریشه عقاید شرکآمیز را که در دلهای اعراب جاهلی ریشه دوانیده بود، از میان برچید و به جای آن، عقیده پاک و صحیح توحید را جایگزین کرد، و مردم پس از چندی خالق یکتای خود را شناختند و به جانب پروردگار خویش رو نهاده، از پرتو درخشان هدایتش راه جستند و پا در راه روشن و بدون انحرافش گذاشتند و هیچ راه دیگری را اختیار نکرده و از هیچ ظاهراً قدرتمندی استمداد و استعانت نکردند؛
زیرا دانستند که این قدرتهای دروغین زمینی، همه ناتوان و ضعیف و فانی هستند و تنها قدرت حقیقی و ابدی، و تنها راه راستین، از آنِ خداست و بس؛ چون دیگر ایمان دارند که همه اینها به دست خداست. با اتّکاء و توکّل به قدرتش، با جانهایی پاکیزه و دلهایی قوی بر روی زمین با شیوه انسانی به زندگی خویش ادامه دادند…و این چنین بود که اسلام پیشروی کرد…
با پیشروی اسلام، مردم به سوی پروردگار خویش رفته، و تنها توجّه خود را به او معطوف ساختند و با اتّکاء به قدرتش، نیروی خود را با تمام نیروها و افراد بر روی زمین برابر دیدند؛ چون پی بردند که همگی مخلوق خدا، همگی نیروی خود را از او گرفتهاند.
امّت اسلامی باید در ایمان و تسلیم و توجّه به خدای واحد قهّار، نمونه برجسته باشد و در نیت و عقیده و عمل نیز به پروردگار خود، به چیز دیگری توجّه نکند و به گونهای باشد که مقتدا و پیشوای دیگران و الگو قرار گیرد، همانگونه که مسلمانان صدر اسلام در آن قلّه رفیع قرار گرفتند: