حمله نکردن به هیأت‌ها، مؤسسات و احزاب و گروه‌ها، با ذکر نام آنها:

یکی از وظایف داعی، اینست که با ذکر نام به هیئات‌ها و مؤسسات و اجتماعات، حمله نکند؛ بلکه راه حق را نشان دهد و راه باطل را معرفی نماید. در نتیجه، فرد صاحب حق می‌داند که بر حق است و فرد باطل نیز می‌فهمد که راه اشتباهی را در پیش گرفته است. ولی اگر ملت‌هایی را بطور کامل یا قبایلی را با ذکر نام آنها و یا جمعیت‌ها و مؤسسات و شرکت‌ها را زیر سؤال ببرد، هزاران نفر از طرفدارانش از او متنفر شده، سخنانش را نمی‌پذیرند و دعوتش را رها می‌کنند. لذا این شیوه، اشتباه است. در کتاب «الادب المفرد» آمده است که نبی اکرم  صلی الله علیه وسلم فرمود: «إن من أفری الفری أن یهجو الشاعر القبیله بأسرها»([۱]).

یعنی: «یکی از بزرگترین تهمت‌ها، این است که شاعری یک قبیله را بطور کامل، هجو کند».

این کار، خطا است. زیرا کسی که می‌گوید: همه افراد فلان قبیله، فاسق و فاجرند، اشتباه می‌کند و سخنش درست نیست؛ زیرا در کلی گویی، احتمال اشتباه زیاد است.

داعی باید در انتخاب عباراتش، دقیق باشد تا دل مردم را بدست آورد نه اینکه آنها را علیه خود بشوراند. چرا که مردم بخاطر قبایل، ملت‌ها، شرکت‌ها، مؤسسات و جمعیت‌هایشان، خشمگین می‌شوند. داعی، باید این نکته را بداند و نباید با شنوندگان، دوستان، برادران و مخاطبانش با غرور و خودپسندی رفتار کند و به شکل انسانی برتری طلب ظاهر شود و مثلاً بگوید: من گفتم، من انجام دادم، من نوشتم؛ من نامه‌نگاری کردم؛ من خشمگین شدم، من تألیف کردم! زیرا کلمه «من»، از کلماتی است که شیطان آن را بکار می‌برد.

ابن قیم رحمه الله می‌گوید([۲]): از بکار بردن کلماتی مانند من، برای من و نزد من، باید بشدت پرهیز نمود. زیرا این‌ها کلماتی است که شیطان و فرعون و قارون بکار می‌بردند؛ در نتیجه گرفتار شدند. شیطان گفت: ﴿قَالَ أَنَا۠ خَیۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِی مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِینٖ ١٢﴾ [الأعراف: ۱۲].

یعنی: «من، از آدم بهتر هستم؛ چرا که مرا از آتش و او را از گل آفریدی».

و فرعون گفت: ﴿أَلَیۡسَ لِی مُلۡکُ مِصۡرَ﴾ [الزخرف: ۵۱]. یعنی: «آیا پادشاهی مصر متعلق به من نیست؟».

و قارون گفت: ﴿إِنَّمَآ أُوتِیتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِیٓۚ﴾ [القصص: ۷۸] یعنی: «این مال در سایه آگاهیم به من داده شده است».

لذا از بکاربردن کلمات فوق، جداً اجتناب کنید. اما بکار بردن کلمه «من» زمانی خوب است که فرد بگوید: من مقصر و گناهکارم. چنانکه شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله فرموده است:

أنا الفــقیر الی رب البریــات   أنا المسکین فی مجموع حالاتی

یعنی: من، محتاج پروردگار جهانیان هستم، من، در هر حال، مسکینم.

همچنین هنگامی که فردی از او تعریف و تمجید کرد، گفت:

انا المکـدی وابـن الـمکــدی   وهکــذا کـان ابــی وجــدی

یعنی: من، گناهکار فرزند گناهکار هستم و پدر و پدربزرگم نیز گناهکار بودند (همگی تا آدم÷ گناهکاریم)!

پس داعی، باید تواضع داشته باشد واز دوستانش بخواهد تا عیوبش را بپوشانند. با آنان، تبادل نظر کند، از آنان تقاضای مشورت و پیشنهاد نماید و بداند که در میان آنها، کسانی وجود دارند که از او داناتر، بهتر و فصیح‌ترند. یکی از علمای سلف می‌گوید: کسی که سکوت می‌کند، منتظر پاداش خداست و کسی که سخن می‌گوید، منتظر عذاب خدا می‌باشد؛ زیرا فردی که سخن می‌گوید، دچار اشتباه می‌شود.

 

[۱]– روایت امام بخاری در کتاب «الادب المفرد» (۱۲۶) و نگا: سلسله الصحیحه (۴۰۶۲) آلبانی.

[۲]– زاد المعاد (۲/۴۷۵).

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …