اما باید دانست آن مقدار منافع دنیوی که حاجی در ایام حج بدست میآورد، در مقابل منافع دینی و معنوی آن بسیارناچیزند و هرگز قابل مقایسه نیستند، لذا اگر حاجی واقعاً از خدا بترسد، اوامرش را درست بجای آورد و از نواهیاش بخوبی بپرهیزد، مسلماً خداوند در مقابل آن پاداشهای بزرگ و ثوابهای ارزشمندی از قبیل بخشش گناهان و خطاها، همچنین صدها جایزه دیگری که از شمارش و تصور خارجند نصیب او خواهد کرد، پس چه فایدهای بزرگتر و چه سعادتی بهتر از اینکه حاجی پس از به پایان رساندن مناسک حج چنان از گناهانش پاک میشود همچون طفلی میگردد که تازه از مادرش متولد میشود. خداوند میفرماید:
﴿وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ فِیٓ أَیَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوۡمَیۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَیۡهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَیۡهِۖ لِمَنِ ٱتَّقَىٰۗ﴾ [البقره: ۲۰۳].
«و در روزهای مشخصی (که سه روز ایّام التشریق، یعنی یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذیالحجه است و حاجیان در منی به سر میبرند) خدا را یاد کنید (و با اذکار و ادعیه به عبادت و پرستش او بپردازید) و اگر کسی (عبادات این سه روز را در دو روز اول ایّام التشریق انجام دهد و) عجله کند، گناهی بر او نیست (و مانعی نخواهد بود که روز سوم برای رمی جمرات نباشد) و کسی که ماندگار شود و (از رخصت استفاده نکند بهتر هم خواهد بود و) گناهی نخواهد داشت. (و این کار تنها) برای کسی است که تقوا را پیشه خود سازد، و از (خشم) خداوند بپرهیزد».
ابن جریر از آنکه اقوال مفسرین را در ذیل این آیه نقل کرده است، معنایی که خودش انتخاب و اختیار نموده چنین بیان میدارد: «معنای آیه این است: کسی که عجله کند، در روز دوم از روزهای سهگانه (ایّامالتشریق) در منی راه بیفتد و از آنجا خارج شود گناهی بر او نیست، زیرا اگر در انجام مناسک حج خود از خدا ترسیده باشد و از آنچه که خداوند او را از آن منع کرده است، خودش را بازداشته باشد و از آنچه که خداوند او را بدان مأمور کرده بدرستی توأم با اخلاص کامل انجام داده باشد و در همه اموری که بدانها مکلّف شده است، نسبت به انجام دادن آنها به خوبی از خداوند اطاعت کرده باشد، بدون شک خداوند گناهانش را بخشیده است، و اگر کسی تا روز سوم (ایامالتشریق)صبر کند باز هم گناهی بر او نیست، زیرا اگر در حین مراسم حج خود از خدا ترسیده باشد و بدرستی از او اطاعت کرده باشد بدون تردید خداوند گناهان و خطاهای گذشته او را میبخشد»[۱].
سپس ابن جریر اظهار میدارد که: در این باره روایات زیادی از پیامبراکرم صلی الله علیه و سلم نقل شدهاند از آن جمله میفرماید: «مَنْ حَجَّ هَذَا الْبَیْتَ وَلَمْ یَرْفُثْ وَلَمْ یَفْسُقْ خَرَجَ مِن ذنوبه کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»[۲] «کسی که این خانه خدا را حج کرده باشد و (در خلال آن) عمل زشت و فسق و بدرفتاری نکرده باشد از گناهانش پاک میگردد همچون کسی که تازه از مادر متولد شده باشد».
همچنین فرموده است: «الْحَجُّ الْمَبْرُورُ لَیْسَ لَهُ جَزَاءٌ إِلا الْجَنَّهَ»[۳]: «حج مبرور: (قبول شده) هیچ پاداشی جز بهشت نخواهد داشت». و نیز فرموده است: «تَابِعُوا بَیْنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَهِ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الذُّنُوبَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الْحَدِیدِ»[۴]. «بعد از ادای هر حجی، عمره (جداگانه)ای را نیز انجام دهید، زیرا که حج و عمره (قبول شده) فقر را از بین میبرند و گناهان را پاک میکنند همچون دم کوره آهنگر که چرک و زنگار را از آهن جدا میسازد و از بین میبرد».
پس این احادیث و عبارات صریح دلالت دارند بر اینکه: کسی که حج و مناسک آن را آنطوری که خداوند دستور فرموده و مطابق همان دستور و روش انجام دهد به طور حتم از گناهانش پاک میگردد، چنانکه خداوند میفرماید: «فلا إثم علیه لـمن أتّقی». «پس هرکس از خدا بترسد (و تقوا پیشه کند) بر او گناهی نیست».
منظور این است که حاجی در به جا آوردن آنچه بدان مأمور شده و به ترک آنچه که از آن نهی شده است از خدا بترسد و تقوا را پیشه خود سازد.
بنابراین، تردیدی نیست که این همان فضیلت بزرگ و منفعت بسیار ارزشمندی است که همه دلهای مؤمنان صادق برای نایل شدن به آن پیوسته در تلاش و تکاپو میباشند. براستی این یک سعادت و خوشبختی بزرگی است برای انسانهای مؤمنی که پس از به جای آوردن فریضه حج، وقتی که به خانه خویش برمیگردند، همه گناهان و خطاهایشان بخشیده شده باشد، و چنان از گناهان و لغزشها پاک شده باشند همچون کودکی که تازه از مادرش زاده میشود، که هیچگونه گناهی ندارند، البته ـ همچنانکه گفته شد ـ به شرط آنکه در خلال انجام مناسک حج اخلاص عمل و ترس خدا را داشته باشند و هیچگونه خطا و نافرمانی از آنان سر نزده باشد.
علاوه بر این پروردگار مهربان نسبت به حجاج خانه خود به حدّی کرم و احسان دارد، هنگامیکه در صحرای وسیع عرفات جمع میشوند، به وسیله آنان بر فرشتگانش افتخار و مباهات میورزد و خطاب به آنان میفرماید: «انْظُرُوا إِلَى عِبَادِی أَتَوْنِی شُعْثًا غُبْرًا، ضَاحِینَ مِنْ کُلِّ فَجِّ عَمِیقٍ، أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمُ»[۵] «به بندگانم بنگرید که چگونه ژولیده و غبارآلود از راهها و مسافتهای دور و نزدیک به اینجا آمدهاند، شما را شاهد میگیرم که براستی من آنان را بخشیدم، (و مورد عفو مغفرت خویش قرار دادم)».
پس با این توضیحاتی که داده شد، روشن گردید که حاجی به هنگام بازگشت به وطن خویش بزرگترین منفعت وغنیمت را همراه خود به ارمغان میآورد، و آن بخشودگی گناهان و لغزشهایش توسط پروردگار مهربانش است، لذا او پس از ادای فریضه حج، یک زندگی نوینی را غیر از زندگی گذشتهاش آغاز خواهد کرد، زندگی نوینی که سرشار از ایمان و تقوا، صداقت و اخلاص، گفتار و کردار درست، استقامت و مداومت بر طاعت و عبادت خواهد بود. امّا ـ همچنانکه قبلاً بیان گردید ـ حصول این امر مشروط بر آن است که فریضه حج را با درستترین وجه ممکن، با بهترین اخلاص و صداقت، همراه با توبه خالصانه و صادقانه و توأم با پرهیز از هرگونه گناه و نافرمانی و خطا و خلافکاری انجام داده باشد. پس اگر حج و کلیه مناسک آن را با چنین کیفیتی انجام دهد به طور حتم خداوند گناهان و لغزشهای گذشته او را مورد عفو و بخشش قرار میدهد، در نتیجه شخص حاجی به چنان کیفیت و حالتی برمیگردد که اثری از هیچگونه گناه و لغزشی در او باقی نمیماند به طوری که تو گوئی: او کودکی است که هماکنون از مادر متولد شده است …
[۱]– جامعالبیان ج ۲ ص ۳۰۹٫
[۲]– بخاری ح شماره ۱۵۲۱ و مسلم ح شماره ۱۳۵۰٫
[۳]– به روایت مسلم.
[۴]– به روایت نسائی (۵/۱۱۵) و طبرانی در الکبیر حدیث شماره (۱۱۱۹۶) و آلبانی نیز آن را صحیح دانسته است.
[۵]– صحییح ابن خزیمه (۲۸۴۰)، شیخ آلبانی آن را ضعیف دانسته است و در السلسله الضعیفه ۶۷۹ ـ جمله اول یعنی: تا کلمه «غبرا» از حدیث عبدالله بن عمروبن العاص، شاهد دارد که نزد امام احمد آمده است ۲/۲۲۴ همچنین از حدیث ابوهریره باز نزد امام احمد ۲/۳۰۵ و ابن خزیمه ۲۸۴۰ و حاکم در مستدرک ۱/۴۸۶ و دیگران.