رافضی می گوید:
تا جایی که ابن تیمیه صدای ذهبی را در آورده بود و ذهبی یک نصیحیت نامه برای ابن تیمیه مینویسد و برایش میفرستد و در متن نصیحت نامه نیز ابن تیمیه را گمراه میداند
پـــــــــاســــخ:
این نصیحت نامه جعلی است و دشمنانش آن را جعل و به امام ذهبی نسبت داده اند و ذهبی در کتاب هایش آنقدر از شیخ الاسلام تعریف و تمجید کرده است که در شمار نمی آید!!!
من بعضی از آنها را نقل می کنم تا این رافضی کمی حیا کند.
۱- در کتاب ذیل تاریخ الإسلام درباره شیخ الاسلام ابن تیمیه می گوید:
«ابن تیمیه، الشَّیخ، الإمام العالم، المُفسّر، الفقیه، المجتهد، الحافظ، المحدِّث، شیخ الإسلام، نادره العصر، ذو التَّصانیف الباهره والذکاء المفرط، تقی الدین، أبو العبَّاس، أحمد، ابن العالم المفتی شهاب الدین عبد الحلیم ابن الإمام شیخ الإسلام مجد الدین أبی البرکات، عبد السَّلام مؤلف «الأحکام»، ابن عبد الله ابن أبی القاسم الحَرَّانی، ابن تَیْمیَّه، هو لقب لجده الأعلى….. فإنَّ شروط الاجتهاد کانت قد اجتمعت فیه؛ فإننی ما رأیت أحداً أسرع انتزاعاً للآیات الداله على المسأله التی یوردها منه، ولا أشد استحضاراً لمتون الأحادیث، وعزوها إلى الصحیح، أو إلى المسند، أو إلى السنن منه؛ کأن الکتاب والسنن نصب عینیه، وعلى طرف لسانه، بعباره رشیقه، وعین مفتوحه، وإفحام للمخالف. وکان آیه من آیات الله تعالى فی التفسیر، والتوسع فیه، لعله یبقى فی تفسیر الآیه المجلس والمجلسین….
وإن أنت عذرت کبار الأئمه فی معضلاتهم، ولا تعذر ابن تَیْمیَّه فی مفرداته؛ فقد أقررت على نفسک بالهوى، وعدم الإنصاف !
وإن قلت: لا أعذره، لأنَّه کافر، عدوّ لله تعالى ورسوله! قال لک خلقٌ من أهل العلم والدین: ما علمناه والله إلاَّ مؤمناً محافظاً على الصلاه، والوضوء، وصوم رمضان، معظِّماً للشریعه ظاهراً وباطناً. لا یؤتى من سوء فهم، بل له الذکاء المفرط، ولا من قله علم، فإنه بحر زخَّار، بصیر بالکتاب والسنه، عدیم النظیر فی ذلک، ولا هو بمتلاعب بالدین؛ فلو کان کذلک؛ لکان أسرع شیء إلى مداهنه خصومه، وموافقتهم، ومنافقتهم….
و چون هیچ دو عالمی پیدا نمی شود که در تمام امور با هم موافق باشند؛ برای مثال مراجع متعدد شیعه دلیلی بر این است که آنها همه یک قول و یک فتوا ندارند و اگر همه یک رای داشتند احتیاجی به تعدد مرجع تقلید شیعه نبود؛ پس کاملا طبیعی است که امام ذهبی در بعضی مسائل اصلی و فرعی هم نظر وی نباشند و این کاملا طبیعی است و در اینباره و در ادامه مطلب بالا امام ذهبی خطای ابن تیمیه که از نظر وی خطا بوده و مخالف نظر او بوده، می گوید خطای او مغفور است و چنین نوشته است:
مع أنی مخالفٌ له فی مسائل أصلیه وفرعیه، قد أبدیت آنفاً أن خطأه فیها مغفور، بل قد یثیبه الله تعالى فیها على حسن قصده، وبذل وسعه، والله الموعد. مع أنی قد أوذیت لکلامی فیه من أصحابه وأضداده؛ فحسبی الله!.
۲- امام ذهبی در کتاب تذکره الحفاظ می گوید:
۱۱۷۵- ۶/۲۱- ابن تیمیه الشیخ الإمام العلامه الحافظ الناقد الفقیه المجتهدُ المفسّرُ البارعُ شیخ الإسلام، عَلَم الزُّهَّاد، نادرهُ العصر، تقی الدین أبو العباس أحمد بن المفتی شهاب الدین عبد الحلیم بن الإمام المجتهد شیخ الإسلام مجد الدین عبد السلام بن عبد الله بن أبی القاسم الحرَّانی. أحد الأعلام
۳- در معجم الشیوخ ج۱ ص۵۶ می گوید:
«شیخنا الإمام تقی الدین أبو العباس الحَرَّانی. فرید العصر عِلْماً ومعرفهً وذکاءً وحفظاً وکرماً وزهداً، وفرطَ شجاعهٍ وکثرهَ تآلیف والله یصلحه ویسدِّده، فلسنا بحمد الله ممن نَغْلُو فیه، ولا نجفو عنه، ما رُئی کاملاً أئمهُ التَّابعین وتابعیهم، فما رأیته إلاّ ببطن کتاب».
سپس در ادامه می گوید: «ولم یخلف بعده مثله فی العلم، ولا من یقاربه». یعنی کسی که مثل او باشد یا نزدیک به او باشد در علم، بعد او نیامده است
۴- در کتاب المعجم المختص ص۱۲ می گوید:
وبرع فی علوم الآثار والسُّنَنِ، ودَرَّس وأفتى وفسَّر وصَنَّف التصانیف البدیعه وانفرد بمسائل فَنیلَ من عِرْضِه لأجلها، وهو بَشرٌ له ذنوبٌ وخطأٌ ومع هذا فوالله ما مَقَلَتْ عینی مثله ولا رأى هو مِثْل نَفْسه. کان إماماً مُتبحّراً فی علوم الدیانه صحیح الذّهن، سریع الإدراک، سَیَّال الفَهْم، کثیر المحاسن، موصوفاً بفَرْط الشجاعه والکرم، فارغاً عن شهوات المأکل والملْبَس والجماع، لا لذَّه له فی غیر نَشْر العلم وتدوینه والعمل بمقُتضاه.
حال ما این همه ثنا و تمجید دفاع جانانه امام ذهبی که خودش در چندین کتابش با دستان خودش نوشته است را ترک کنیم؛ برای نامه و رساله ای جعلی؟
نامه ای که دست خط آن هیچ شباهتی به دست خط ذهبی ندارد؟
و این رساله و نصیحت نامه طبق تحقیقات ارزشمند محمد عبدالله أحمد أبو الفضل القونوی ، شخصی به نام محمد بن السَّرَّاج الدمشقی جعل کرده است که اشعری در اصول و از صوفیان بود.
پس ثابت شد که امام ذهبی نیز شیخ الاسلام ابن تیمیه را دوست داشته و در کتاب هایش به بهترین شکل ممکن ذکر او را آورده است و با القاب بسیار زیبایی که بیان گر علم و فضیلت ایشان است، یاد کرده است.