هنگامی که سن آن حضرت صلی الله علیه و سلم به شش سالگی رسیده بود، مادرش او را با خود به مدینه برد، زیرا همچنان که در صفحات گذشته بیان گردید. «سلمی» همسر هاشم و مادر بزرگ عبدالمطلب از خاندان بنی نجار در مدینه بود، آمنه نزد آنان اقامت گزید. در این سفر ام ایمن، دایه آن حضرت صلی الله علیه و سلم نیز با ایشان همراه بود. مورخان نوشتهاند: مادر آن حضرت صلی الله علیه و سلم به علت همان خویشاوندی که جَدَّ ایشان با بنی نجّار داشت، به مدینه سفر کرد، اما این خویشاوندی نسبت دوری بود و بعید به نظر میرسد که آن ارتباط اندک باعث چنان سفر طولانی گردد. به نظر بنده، این گفتۀ بعضی از مورخان صحیح است که حضرت آمنه به منظور زیارت آرامگاه شوهر خود «عبدالله» که در مدینه بود، به آنجا سفر کرد.
به هرحال، آمنه تا مدت یک ماه در مدینه ماند، هنگام بازگشت از مدینه، در محل «أبواء»([۱]) وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد. «ام ایمن» همراه با آن حضرت صلی الله علیه و سلم به مکه آمد. آن حضرت خاطرههای زیادی از دوران اقامت در مدینه به یاد داشتند، بعدها و پس از هجرت به مدینه منوره، یک بار از محل «بنی عدی» گذر کرده فرمودند: مادرم در همین محل اقامت داشتند، این همان بِرْکَه آبی است که در آن شنا کردن را یاد گرفته بودم، در این میدان با دخترکی به نام «انیسه» بازی میکردم([۲]).
[۱]– نام محلی است که از «جخم» ۲۳ مایل فاصله دارد.
[۲]– طبقات ابن سعد ۱/ ۱۷۳٫