مهمترین عامل آرامش، توحید است. انسان، متناسب با میزان صفا و شفافیت توحید، دارای شرح صدر خواهد بود. توحید، دل انسان را چنان بزرگ و باز مینماید که از تمام دنیا گشاده تر میشود.
انسان مشرک و ملحد، در حقیقت زندگی ندارد. خداوند، میفرماید:وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى «و هر کس از یاد من روی بگرداند، زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا حشر خواهیم کرد».
فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للإسلام «خداوند، هر کس را که خداوند هدایت نماید، سینه او را برای (پذیرش) اسلام میگشاید».
خداوند در قران مى فرماید:أفمن شرح الله صدره للإسلام فهو على نور من ربه«کسی که خداوند، دل او را برای اسلام گشوده است، بر نوری از سوی پروردگارش میباشد».
خداوند، دشمنان خود را به تنگدلی، ترس، هراس و اضطراب تهدید کرده است: فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ ۚ«پس وای برای کسانی که دلهایشان سخت شده و به یاد خدا نمیافتند». وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ «و خداوند، آن کس را که بخواهد گمراه نماید، دل او را تنگ میگرداند؛ گویا به آسمان بالا میرود».
از جمله چیزهایی که به انسان شرح صدر میدهد،علم مفید است؛ علما از تمام مردم، شرح صدر بیشتری دارند و از همه شادمانترند. چون آنها میراث محمدی را با خود دارند.وعلمک مالم تکن تعلم «و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی».
عمل صالح، از عواملی است که انسان را دلشاد مینماید و به او شرح صدر میدهد. عمل نیک، قلب را نورانی میکند، چهره را روشن میگرداند، روزی را فراوان مینماید و انسان را محبوب دلها قرار میدهد: وَ أَسْقَیْناکُمْ ماءً فُراتاً«به آنان آبی گوارا می نوشاندیم».
شجاعت نیز، به انسان شرح صدر میدهد. انسان شجاع، استوار، پایدار و قوی است. چون به خداوند مهربان پناه میبرد و حوادث، برای او مهم نیستند، شایعات او را تکان نمیدهند و وسوسه ها، او را پریشان نمینمایند.
تردی ثیاب المـوت حمـراً فما أتی لها اللیل إلا و هی من سندس خضر
«لباسهای سرخ مرگ را به تن کرد؛ اما شبانگاه، آن لباس به لباسهای سبز و ابریشمی تبدیل شد».
وما مات حتی مات لمضرب سیفه من الضرب واعتلت علیه القنا السمر
«تا زمانی که دسته شمشیرش، از ضربه های زیاد، نشکسته و از بین نرفته بود، زنده ماند و بعد از آن کشته شد و نیزه های شکسته، روی او انباشته شدند».
پرهیز از گناهان نیز از اسباب آرامش و شرح صدر است. گناه، اندوه زودرس، تاریکی هلاکت بار و هراسی است که انسان را فرا میگیرد.
رأیت الذ نوب تمیت القلوب و قـد یـورث الـذل إدمـانها
«گناهان را دیدم که دلها را میمیراند و تداوم بر گناه، ذلت و خواری به جا میگذارد».
همچنین پرهیز از زیاده روی در امور مباح از قبیل: سخن گفتن، غذا خوردن، خوابیدن و همنشینی با مردم، به انسان آرامش میدهد:واللذین هم عن اللغو معرضون«و کسانی که از کارهای بیهوده، رویگردان هستند».وما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید «هیچ سخنی نمیگوید مگر آنکه نزد او نگهبانی آماده است (که آن را ثبت میکند)».
کلوا واشربوا ولا تسرفوا «بخورید و بیاشامید و زیاده روی نکنید».
یا رفیق الفراش أکثرت نوماً إن بعد الحیاه نومـاً طویـلاً
«ای رفیق رختخواب! زیاد میخوابی؛ بعد از پایان زندگی، خوابی طولانی خواهد بود».