این برای دلیل اول است که خصوصیات آسمان و زمین ملاحضه شود و انسان به وسیلهی آن درک کند که خدا میتواند آن کارها را نیز انجام دهد.
برای مورد دوم میفرماید:
﴿وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَهٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ ١١﴾ [ق: ۹-۱۱].
«و آب پربرکتی از آسمان نازل کردیم و بهوسیلهی آن، باغها و دانههای دروکردنی رویاندیم. و نیز درختان بلند خرما که خوشههای متراکمی از میوه دارند. تا روزی بندگان باشد. و با آن آب پربرکت، زمین مرده را زنده ساختیم. بیرون آمدن (از گورها نیز) همینگونه است».
در نتیجه، این تعبیر بسیار عجیب است و آن را بسیار ساده میکند. میفرماید که با این آب سرزمینی مرده را زنده کردیم و بیرون آمدن شما از قبر نیز همینگونه است. از آن (زنده شدن سرزمین) به عنوان «احیاء» نام میبرد و از این (زنده شدن مردگان) به عنوان «بیرون آمدن». یعنی دیگر به قدری ساده شده است که در اینجا بیان میکند که به زمین حیات داده شد اما شما فقط بیرون میآئید. وقتی که ثابت شد که حیات وجود دارد فقط بیرون آمدن شما از قبور باقی میماند. کسی که بتواند این کار (یعنی زندهکردن زمین) را انجام دهد میتواند به آن یکی هم جامهی عمل بپوشاند.
در پلهی سوم، به طور کامل نزدیک میشود و این است که میفرماید: خوب اکنون آنها را خلق کردیم و هیچگاه از آفرینش شما عاجز و ناتوان نگشتهایم پس دوباره میتوانیم شما را زنده کنیم:
﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ ١۵ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ ١۶ إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ ١٧ مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨﴾ [ق: ۱۵-۱۸]. «آیا مگر ما از آفرینش نخستین عاجز و درمانده شدیم؟ (هرگز؛) بلکه آنان باز هم نسبت به آفرینش نو (و دوباره) در شک و تردیدند. و بهراستی ما، انسان را آفریدهایم و وسوسههای نفس او را میدانیم؛ و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. آنگاه که آن دو فرشتهی نشسته در راست و چپ (آدمی، نیکیها و بدیهایش را) دریافت میکنند (و مینویسند). (انسان) هیچ سخنی بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزدش، نگهبانی (برای نوشتن آن) حضور دارد».