أشاعره و موافقانشان و معتزله بر ردّ تقلید در اصول دین اتفاقنظر دارند و علاوه بر مذموم دانستن تقلید، هرچیزی را که با استدلال نیز شناخته نشود، تقلید میدانند.([۱])
اشاعره نیز همانند معتزله به آیاتی که خداوند متعال در آن از تقلید نهی میکند، استناد مینمایند، مانند این فرمودۀ خداوند سبحان: ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّهٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣﴾([۲]) «ما پدران و نیاکان خود را بر آئینی یافتهایم (که بتپرستی را بر همگان واجب کرده است) و ما هم قطعاً (بر شیوهی ایشان ماندگار میشویم و) به دنبال آنان میرویم». و این فرموده: ﴿أَوَلَوۡ کَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا یَعۡقِلُونَ شَیۡٔٗا وَلَایَهۡتَدُونَ١٧٠﴾([۳]) «آیا اگر پدرانشان چیزی (از عقائد و عبادات دین) را نفهمیده باشند و (به هدایت و ایمان) راه نبرده باشند.» ونیز: ﴿وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِیلَا۠۶٧﴾([۴]) «و میگویند: پروردگارا ! ما از سران و بزرگان خود پیروی کردهایم و آنان ما را از راه به در بردهاند و گمراه کردهاند .»
فخر رازی در تفسیر خویش، تعدادی از آیاتی را که خداوند متعال از بندگانش طلبنظر میکند، برشمرده است و آیات ذیل را بر میشمرد:
– ﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ﴾([۵]) «آیا (این منافقان) دربارۀ قرآن نمیاندیشند».
– ﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ١٧﴾([۶]) «آیا به شتران نمینگرند که چگونه آفریده شدهاند؟!».
– ﴿سَنُرِیهِمۡ ءَایَٰتِنَا فِی ٱلۡأٓفَاقِ وَفِیٓ أَنفُسِهِمۡ﴾([۷]) «ما به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) هرچه زودتر دلائل و نشانههای خود را در اقطار و نواحی (آسمانها و زمین، که جهان کبیر است) و در داخل و درون خودشان (که جهان صغیراست)» علاوه بر آیات ذکرشده، آیات دیگری را نیز برمی شمرد و آنگاه میگوید: «و همۀ این آیات، دلالت بر وجوب نظر و استدلال و تفکر و ذم تقلید میکنند، سپس هرکس به سوی نظر و استدلال فرا خواند، بر وفق قرآن و دین انبیاء علیه السلام است و هرکس به تقلید فراخواند، بر خلاف قرآن و براساس دین کفار است.»([۸])