زیرا الله تعالى میفرماید: ﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ…﴾ [الإسراء: ۱۱۱]. «و بگو: شکر[۱] و ستایش از آن خداوند است…». و همچنین میفرماید: ﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآ﴾ [النحل: ۱۸]. «… و اگر نعمتهای الله را بشماری قابل به شمردن آنها نخواهی بود…». و نیز میفرماید: ﴿وَأَمَّا بِنِعۡمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثۡ ١١﴾ [الضحی: ۱۱]. «و [ای پیامبر] نعمتهای پروردگارت را بازگو کن». و این قول الله تعالى: ﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ ١۵٢﴾ [البقره: ۱۵۲]. «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر مرا بجا آورید و کفر نورزید». به غیر از این آیات، الله تعالی در جاهای دیگری نیز این مطلب را بیان فرموده است.
و حدیث ابوذر رضی الله عنه که آورده است: «کَانَ النَّبِیُّ ج إِذَا أَخَذَ مَضْجَعَهُ مِنْ اللَّیْلِ قَالَ اللَّهُمَّ بِاسْمِکَ أَمُوتُ وَأَحْیَا فَإِذَا اسْتَیْقَظَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَحْیَانَا بَعْدَ مَا أَمَاتَنَا وَإِلَیْهِ النُّشُورُ»[۲]. «پیامبر صلی الله علیه وسلم وقتی به رختخواب میرفت میفرمود: یا الله به اسم تو میمیرم و زنده میگردم و وقتی بیدار میشد میفرمود: شکر و ستایش برای خداوندی است که ما را بعد از مردن(خواب) زنده نمود و بسوی وی نشر داده میشویم». و حدیث صهیب رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم : «عَجَبًا لأَمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ خَیْرٌ وَلَیْسَ ذَاکَ لأَحَدٍ إِلاَّ لِلْمُؤْمِنِ إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ»[۳]. «کار مؤمن شگفتآور است، زیرا تمام امورش برایش خیر است و جز برای مؤمن برای کسی دیگر این امر وجود ندارد، وقتی به او خوشی میرسد شکر میکند که [این شکر] برای او خیر است و وقتی به او سختی میرسد صبر مینماید که [این صبر نیز] برای او خیر است».
امام بیهقی رحمه الله آورده است: ابو الحسن الکندی القاضی سروده[۴]:
إذا کنت فی نعمه فارعها | فإن الـمعاصی تزیل النعم |
«اگر نعمت داشتی و در توانمندی بودی پس از آن محافظت کن، همانا گناهان نعمتها را از بین میبرند».
سری گفته است: «شکر نعمت است و شکر بر نعمت نیز نعمت است، پس هرگز شکرگذاری به انتها نمیرسد»[۵] و امام شافعی رحمه الله در اول کتابِ الرساله آورده است: «شکر و ستایش خدایی را سزد که شکر نعمتی از نعمتهایش ادا نمیگردد مگر اینکه شکر آن [شکر گذاری نیز] نعمتی است که بر ادا کننده واجب است».
امام بیهقی رحمه الله آورده است محمود الوراق شعری سروده[۶]:
لئن کان شکری نعمه الله نعمه | علی له فی مثلها یجب الشکر | |
فکیف یصح الشکر إلا بفضله | وإن طالت الأیام واتصل العمر | |
إذا مس بالسراء عم سرورها | وإن مس بالضراء أعقبها الأجر | |
وما منهما إلا له فیه منه | تضیق بها الأوهام والبر والبحر |
«اگر شکر نعمت خداوند توسط من خود شکری باشد، بر من مثل خودش شکر واجب است، پس چگونه شکر صحیح میشود مگر به فضلش، و اگر چه روزها بگذرد و عمر طول بکشد، وقتی شادی پیش میآید تمامی آن خوشی است، و اگر ناراحتی پیش بیاید در پس آن اجرِ [اخروی] است، و از آن چیزی نیست مگر آنچه برای آن در آن است، [برای ادای آن] فکرها و خشکی و دریا درمانده میشوند».
خارج از مطالبی که امام بیهقی رحمه الله آورده است جماعتی دو بیت سرودهاند[۷]:
إذا کان شکری نعمه الله نعمه | علی له فی مثلها یجب الشکر | |
فما لی عذر أنی مقصر | وعذری إقراری بأن لیس لی عذر |
«چنانچه شکر نعمت خداوند توسط من خود شکری داشته باشد، بر من نیز مانند آن شکری واجب است، عذری ندارم مگر این که کوتاهی نمودهام، و عذر من این است که اقرار میکنم برای من عذری نیست».
[۱]– در زبان عربی «حمد» شکری است که با زبان و دل باشد ولی «شکر» به جز تشکر با زبان و دل به این معنی است که بازای نیکی که به شخص شده است، آن شخص کاری را نیز برای تشکر انجام دهد.(مترجم)
[۲]– صحیح بخاری: ۶۳۲۵- ۷۳۹۵؛ صحیح مسلم: ۷۰۵۹- ۷۰۶۲٫
[۳]– صحیح مسلم: ۷۶۹۲٫
[۴]– شعب الإیمان: ۴۵۵۹٫
[۵]– شعب الإیمان: ۴۴۰۹٫
[۶]– شعب الإیمان: ۴۴۱۲٫
[۷]– شعب الإیمان: ۴۴۱۲٫