الحمدلله
بیهوشی چند گونه است:
الف- بی حسی جزئی از طریق بینی:
که در این حالت بیمار یک ماده گازی را بو میکند و آن ماده بر اعصاب وی تأثیر گذاشته و شخص بی حس میشود. این گونه بی حسی روزه را باطل نمیکند زیرا ماده گازی وارد شده به بدن نه وزنی دارد و نه محتوی مواد مغذی است.
ب- بی حسی جزئی چینی:
این نوع بی حسی به چین منسوب است و به این ترتیب انجام میگیرد که سوزن خالی به مراکز احساس در زیر پوست زده میشود و نوعی از غدههای موجود را به ترشح مورفین طبیعی که در بدن وجود دارد، تحریک میکند. و به دنبال آن بیمار قدرت احساس را از دست میدهد.
این گونه نیز به شرط اینکه موضعی باشد و نه کلی، روزه را باطل نمیکند، زیرا چیزی وارد شکم نمیشود.
ج- بی حسی از طریق توقف جریان خون:
به این ترتیب که به کمک یک داروی گیاهی – که سریع تأثیر میکند – جریان خون متوقف شده و برای چند ثانیه بیمار بی حس میشود.
این گونه نیز به شرط اینکه موضعی باشد و تمام بدن را بی حس نکند روزه را باطل نمیسازد، زیرا چیزی وارد شکم نمیشود.
د- بی حسی کلی:
علماء درباره آن اختلاف نظر دارند. و علمای متقدم نیز در بحث از «مغمی علیه = بیهوش» به آن پرداختهاند.
در مورد بیهوش گفته شده که دو حالت دارد:
۱- شخص تمام روز را بیهوش باشد و هیچ لحظهای از روز را هوشیار نباشد: که روزه چنین شخصی از دیدگاه جمهور علماء صحیح نیست. زیرا پیغمبر صلی الله علیه وسلم در یک حدیث قدسی از خدا نقل میفرماید که: «یدع طعامه وشهوته من أجلی» یعنی: … طعام و شهوت (و اشتهایش) را به خاطر من رها میکند.
در حالی که در مورد بیهوش نمیتوان گفت: به خاطر خدا روزه گرفته، چون بیهوش بوده و اصلاً قدرت تصمیم گیری ندارد.
۲- شخص تمام روز را بیهوش نباشد: علماء در این باره اختلاف نظر دارند: دیدگاه صحیح این است که اگر بخشی از روز را به هوش بیاید، روزهاش صحیح است و امام احمد و امام شافعی بر این رأی بودهاند.
امام مالک روزه چنین شخصی را به طور مطلق باطل میداند.
امام ابوحنیفه میگوید: اگر قبل از زوال خورشید (از وسط آسمان) به هوش آید، تجدید نیت نموده و روزهاش صحیح میباشد.
رأی امام احمد و امام شافعی درست است زیرا نیت روزهای که ابوحنیفه از آن صحبت میکند، برای بخشی از روز خواهد بود.
بی حسی نیز همین حکم را دارد.
والله اعلم