الحمدلله
علمای اسلام در خصوص تعداد دفعات دمیدن در صور اختلاف نظر دارند؛ بعضی می گویند دو بار و بعضی معتقدند سه بار دمیده می شود.
بنا بر نصوص وارد شده در مورد قیامت، اسرافیل دو بار در شیپور میدمد، بعد از صور اول تمام موجودات زنده هوش و حواس خود را از دست می دهند و بعد از صور دوم، همه موجودات، زنده میگردند، خداوند می فرماید: « وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَی فَإِذَا هُم قِیَامٌ یَنظُرُونَ».الزمر: ۶۸
(در صور دمیده خواهد شد و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند مگر کسانی که خدا بخواهد (آنان را تا زمان دیگری زنده بدارد). سپس بار دیگر در آن دمیده میشود، به ناگاه همگی (جان میگیرند و) بپا میخیزند و مینگرند (تا در حق ایشان چه شود و حساب و کتابشان کی انجام پذیرد و سرنوشتشان به کجا بینجامد)).
قرآن نفخه اولی را «راجعه» و نفخه دومی را «رادفه» مینامد، خداوند منان میفرماید:
{یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَهُ * تَتْبَعُهَا الرَّادِفَهُ} (النازعات: ۶ – ۷).
((رستاخیز و قیامت برپا گردد) در آن روزی که (نفخه اوّل، در صور دمیده میشود و) زلزلهای در میگیرد (و دنیا خراب میگردد و همگان میمیرند) سپس (نفخه دوم، در صور دمیده میشود و زلزله نخستین) زلزله دیگری به دنبال خواهد داشت).
و در جایی دیگر صور اولی را «صیحه» نامیده و به وقوع دومی نیز تصریح فرموده است، می فرماید:
{مَا یَنظُرُونَ إِلَّا صَیْحَهً وَاحِدَهً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ * فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَهً وَلَا إِلَی أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ * وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَی رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ} (یس: ۴۹ – ۵۱).
((پاسخ استهزاء ایشان، این است که آنان، چندان) انتظار نمیکشند مگر صدائی را که (ناگهان طنینانداز میگردد و موج آن) ایشان را در بر میگیرد (و نابودشان میگرداند) در حالی که با یکدیگر (به معامله و کار و بار روزمرّه زندگی، سرگرم و) درگیرند. (این حادثه به قدری سریع و برقآسا و غافلگیرانه است که) حتّی توانائی وصیّت نمودن و سفارش کردن نخواهند داشت، و حتّی فرصت مراجعت به سوی خانواده و فرزندانشان را پیدا نخواهند کرد. (برای بار دوم) در صور دمیده میشود و به ناگاه همه آنان از گورها بیرون آمده و به سوی (دادگاه حساب و کتاب) پروردگارشان شتابان رهسپار میگردند).
در احادیث رسولالله صلی الله علیه وسلم نیز به دو نفخه تصریح شده است، در صحیح بخاری و مسلم از حضرت ابوهریره روایت شده که رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَا بَیْنَ النَّفْخَتَیْنِ أَرْبَعُونَ قَالَ أَرْبَعُونَ یَوْمًا قَالَ أَبَیْتُ قَالَ أَرْبَعُونَ شَهْرًا قَالَ أَبَیْتُ قَالَ أَرْبَعُونَ سَنَهً قَالَ أَبَیْتُ».
میان دو نفخه (چهل) فاصله وجود دارد.
از ابوهریره سوال شد، چهل روز، چهل ماه یا چهل سال فاصله دارد؟
ابوهریره میگوید: من از تعیین کردنش خوداری می کنم.(بخاری، کتاب تفسیر و مسلم).
در صحیح مسلم از حضرت عمرو بن عاص روایت شده که می گوید: از رسولالله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: «ثُمَّ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَلَا یَسْمَعُهُ أَحَدٌ إِلَّا أَصْغَی لِیتًا وَرَفَعَ لِیتًا قَالَ وَأَوَّلُ مَنْ یَسْمَعُهُ رَجُلٌ یَلُوطُ حَوْضَ إِبِلِهِ قَالَ فَیَصْعَقُ وَیَصْعَقُ النَّاسُ ثُمَّ یُرْسِلُ اللَّهُ أَوْ قَالَ یُنْزِلُ اللَّهُ مَطَرًا کَأَنَّهُ الطَّلُّ أَوْ الظِّلُّ نُعْمَانُ الشَّاکُّ فَتَنْبُتُ مِنْهُ أَجْسَادُ النَّاسِ ثُمَّ یُنْفَخُ فِیهِ أُخْرَی فَإِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنْظُرُونَ ».
(سپس در صور دمیده می شود، هرکس آن را بشنود گردنش را بالا و پایین میبرد، نخستین کسی که آن را می شنود، مردی است که مشغول ساختن و تمیز کردن حوض شترش می باشد، او بیهوش میشود و بعد هم مردم هوش و حواس خود را از دست میدهند، سپس خداوند بارانی را که مانند رطوبت یا سایه میفرستد، اجساد مرده انسانها در اثر آن رشد می کنند و بار دوم در صور دمیده میشود، آنها به محض شنیدن صدای آن ازقبور بلند شده، نگاه می کنند).
در بیهقی از ابن مسعودرضی الله عنه چنین آمده است: بعد فرشته صور میان زمین و آسمان می ایستد و در آن می دمد،هیچ موجود زندهای در زمین و آسمانها باقی نمی ماند، همه می میرند، مگر آنهایی که خداوند خواسته باشد، سپس میان دو نفخه آنچه را که خداوند بخواهد، انجام خواهد گرفت.(فتح الباری: (۱۱/۳۷۰).)
البته گروهی از علما بر این عقیده هستند که نفخه (صور) سه بار صورت میگیرد، نفخه اولی را نفخه فزع میگویند، چون با دمیدن و شنیدن صدای آن مردم میهراسند و دومی را نفخه صعق میگویند، چون با دمیدن و شنیدن صدای آن مردم بیهوش میشوند و نفخه سومی را نفخه بعث می گویند، چون با دمیدن و شنیدن آن مردم زنده از قبور برمیخیزند.
ابن العربی، ابن تیمیه، ابن کثیر و سفارینی بنا به أیهی ذیل این دیدگاه را پذیرفتهاند، خداوند منان در این موردمیفرماید: {وَیَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَکُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ} (النمل: ۸۷).
(و (یادآور شو) روزی که در صور دمیده شود، و تمام کسانی که در آسمانها و زمینند وحشتزده و هراسناک شوند، مگر کسانی که خدا بخواهد. و همگان فروتنانه در پیشگاه او حاضر و آماده میگردند).
علاوه بر آیه مذکور طرفداران این دیدگاه به برخی از روایات مبنی بر اینکه سه بار در صور دمیده میشود، استناد میکنند، مانند حدیث صور که حدیثی است طولانی و طبری آن را تخریج کرده است و در آن چنین آمده است: «ینفخ فیه ثلاث نفخات: الأولی نفخه الفزع، والثانیه نفخه الصعق، والثالثه نفخه القیام لرب العالمین».
(بعد از آن سه بار درصور دمیده میشود، اولی نفخه فزع، دومی نفخه صعق (بیهوشی) و سومی نفخه بعثت (زنده شدن) است که مردم برای حضور در بارگاه خداوند از قبور بلند می شوند).
برای نفی نفخههای مذکور نمی توان به آیهی گذشته استدلال نمود، چون آیه تصریح نمی فرماید که فزع نفخه سوم است، اصلاً از بیان ترس و هراسی که دامنگیر مردم میشود، مستقل بودن نفخه فزع استنباط نمیشود، نفخه اول مردم را هنگام مردن دچار هراس و وحشت میکند و نفخه دوم بعد از زنده شدن و بیرون آمدن از گورستان موجب ترس و هراس انسانها میگردد.
ابن حجر میفرماید: مغایرت و تفاوت میان صعق و فزع مستلزم این نیست که آن دو از نفخه اولی همزمان به وجود نیامده باشند.( فتح الباری: (۱۱/۳۶۹).)
و در تذکره قرطبی آمده است: نفخه فزع همان نفخه صعق است، چون ترس و وحشت لازم و ملزوم همدیگرند، مردم ابتدا دچار ترس و هراس صدای قیامت میشوند، سپس جان به جان آفرین تسلیم میکنند.
اما استدلال به حدیث نیز محل اشکال است، چون سند حدیث ضعیف و مضطرب است، ابن حجر عسقلانی آن را ضعیف میداند و ضعف بودنش را از بیهقی نقل میکند.
و ابن حزم میگوید: نفخههای روز قیامت چهار تا هستند:
۱- نفخه مردن.
۲- نفخه زنده شدن. با نفخه دوم همه مردگان زنده می شوند و از قبور بیرون می آیند و به منظور حساب تجمع می کنند.
۳- نفخه فزع و صعق است که با شنیدنش بیهوش میشوند، ولی کسی جان نمی دهد و نمی میرد.
۴- نفخه به هوش آمدن و افاقه از این بیهوشی است.( فتح الباری: (۶/۴۴۶).)
ابن حجر بعد از نقل دیدگاه ابن حزم می گوید: اینکه دو نفخه را چهار تا تلقی کرده، روشن و واضح نیست، بلکه ارجح همان دو نفخه است، اما تغایر و تفاوت گذاشتن میان دو نفخه برگرفته از حال و وضعیت شنوندگان است، با شنیدن نفخه اول همه زندگان میمیرند، مگر مخلوقاتی که بر اساس اراده خدا استثناء شوند آنها با شنیدن نفخه مات و مبهوت میگردند و با دمیدن نفخه دوم همه مرده ها زنده شده و بیهوشها از غفلت و سرگردانی نجات می یابند. (حقیقت را خداوند بهتر می داند).( فتح الباری: (۶/۴۴۶)).
والله اعلم