استدلال ایشان بر جواز تبرک به آثار صالحین و شیوخ، به روایاتی که از بعضی از صحابه ثابت گردیده که ایشان به بعض آثار پیامبر صلی الله علیه و سلم مانند مو و عرق و لباسشان تبرک جسته و مسح نمودهاند.
جواب این شبهه از چند وجه میباشد:
اول: برکت جستن به آثار اشخاص، مخصوص پیامبر صلی الله علیه و سلم میباشد و بس، و هر کس دیگر از مؤمنان هر چند بلند مرتبه هم باشد، از این خصوصیت بر خوردار نیست، و قیاس نمودن کسی دیگر (از صالحین) به رسول الله صلی الله علیه و سلم از فاسدترین قیاسهاست، و چیزی که از صحابه ثابت گردیده فقط تبرک به آثار پیامبر صلی الله علیه و سلم بوده، که به مو و عرق و لباس و آب دهان آنحضرت، تبرک میجستند.
دوم: تبرک به آثار صالحین هرگز از فعل صحابه و تابعین و تابع تابعین نبوده است، و از یکی از ائمه هم چنین کاری به ما نرسیده است، و به این امر هم دستور ندادهاند، و آنچه در این زمینه روایت شده نیز باطل است که هیچ سند صحیحی ندارد، چنانکه بافتهاند که امام شافعی به لباس امام احمد تبرک جسته است.
پس اگر این کارها امری روا و یا مستحب میبود، حتما صحابه رضی الله عنهم آثار کسانی را که دلیل صریح در ایمان و فضیلتشان آمده است و از اهل بهشت معرفی شدهاند مسح مینمودند، مانند: ابو بکر و خلفای راشدین و عشره مبشره و اکابر صحابه، و تابعین نیز این عمل را (اگر جایز میبود) با صحابه انجام میدادند.
پس وقتی که از یکی از آنها ثابت نشده که این کار را با کسی جز پیامبر صلی الله علیه و سلم کردهاند، این خود دلالت بر آن میکند که اینگونه کارها را با کسی غیر از پیامبر صلی الله علیه و سلم کردن؛ از جمله بدعتهای منکر و نوپیدا است، اضافه بر اینکه وسیلهای برای وقوع در شرک و راهی به سوی آن میباشد.