- اینکه از کسیکه به او توسل میشود عملی برای درخواست کننده انجام گیرد، که همانا دعا برای اوست، و این هم فقط در زندگی متوسل شونده امکان دارد. پس فرد درخواست کننده پیش متوسل شونده میرود و از او طلب دعا میکند، و آن فرد درخواست کننده به واسطۀ دعای آن شخص از الله (حاجت خود را) درخواست میکند، و خود از الله طلب قبول دعای او و قضای حاجتش میکند یعنی بگوید: «الهی! فلانی را شفیع من قرار بده، و دعایش را در حق من اجابت نما». و این همان چیزی است که صحابهش در حیات رسول الله صلی الله علیه و سلم انجام میدادند.
- اینکه درخواست کننده (توسل جوینده) دارای عملی نسبت به متوسل شونده باشد که الله تعالی هم آن عمل را بپسندد، مانند: اطاعت درخواست کننده از او در آنچه به او امر نموده است، و ایمان به او، و دفاعش از او، و یاری دادن دین او، پس آن بنده مؤمن با واسطۀ محبتش به رسول الله صلی الله علیه و سلم و ایمانش به او از الله درخواست مینماید، و میگوید: «الهی! من به وسیله ایمان و طاعتم از پیامبر و استجابت امرش از تو مسئلت دارم». و به چنین عملی توسل جوید، چنانکه در آیه قبلی گذشت.
حال اگر کسی بپرسد: من اگر به ذات رسول الله صلی الله علیه و سلم یا یکی از اولیا و صالحین متوسل گردم در حقیقت من به عمل خود در رابطه با او متوسل شدهام نه به ذات او توسل جستهام، و آن عمل من محبت و تعظیمم به آنکس میباشد، و این از اعمالی است که الله تعالی هم آن را دوست دارد؟
جواب: میگوییم همانا محبت و تعظیم شما به آن شخص شما را به زیادت ایمان و اطاعت و پیروی از او فرا میخواند، و این همان چیزی است که الله از شما دوست دارد، اما محبت و تعظیمی که باعث اطاعت و پیروی نمیشود، پس در آن فایدهای نیست، بلکه آن محبت و تعظیم فقط برای حاجت دنیوی است، و الله تعالی هم این عمل را از کسی نمیپسندد، همچون محبت ابو طالب به رسول الله صلی الله علیه و سلم که مقصدش تعظیم نسب و احترام خویشاوندی بود، و الله تعالی آن را از ابو طالب قبول نفرمود، و آن محبت دنیوی نیز سودی به ابو طالب نرساند.