بنابراین، توربشتی چنان که در المرقاه ۵/ ۶۰۰ آمده میگوید:
عتره الرجل: یعنی اهل بیت او و خویشاوندان نزدیکش، و از آن جا که عترت
را به صورتهای زیادی استفاده میکردند
پیامبر مفهوم آن را اینگونه توضیح داد که
(اهل بیت من) تا دانسته شود که منظورش
نسل و
خویشاوندان نزدیک و
همسرانش، میباشد.
دوم اینکه از اهل بیت علمای صالح اهل بیت
و متمسکان به قرآن و سنت مراد هستند،
امام ابوجعفر طحاوی میگوید:
عترت اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله
و سلم هستند، آنانکه بر دین او میباشند
و به امر و فرمان او تمسک جستهاند.
و شیخ علی قادری در حواله مذکور سخنی مانند همین را ذکر کرده و سپس میگوید که دلیل ذکر کردن اهل بیت به طور خاص این است که:
اغلب اهل بیت احوال صاحب بیت و خانه را بهتر میدانند، پس منظور علمای اهل بیت هستند که از سیره ی پیامبر آگاه و روش و شیوه ی ایشان و حکم و حکمت او را میدانند،
و اینگونه میتوان اهل بیت را در کنار کتاب خدا قرار داد،چنان که خداوند متعال میفرماید:
{وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَهَ} البقره: ۱۲۹.
یعنی کتاب و حکمت را به آنها میآموزد.
میگویم آلبانی و مانند همین است فرموده ی الهی که در آیه ی تطهیر خطاب به همسران پیامبر میگوید:
{وَٱذۡکُرۡنَ مَا یُتۡلَىٰ فِی بُیُوتِکُنَّ مِنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِکۡمَهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا} الأحزاب: ۳۴.
«و از آنهمه حکمت و آیات الهی که در خانههای شما تلاوت میشود متذکر شوید
و پند گیرید و همانا خدا را بخلق لطف
و مهربانی است و آگاه است».
پس روشن شد که مراد از اهل بیت یعنی آنان از اهل بیت که به سنت ایشان صلى الله علیه و آله و سلم تمسک جستهاند،
پس منظور از اهل بیت در حدیث همین است، از این رو اهل بیت را یکی از ثقلین قرار داده
چنان که در حدیث زید بن ارقم گذشت،
و سخن ابن اثیر در النهایه به همین اشاره دارد
او میگوید:
«آن دو را ثقلین نامیده است چون تمسک به آن دو یعنی کتاب و سنت و عمل کردن به آنها دشوار است،
و به هر چیز مهم و گران بهایی،ثقل
گفته میشود، و بنابراین برای تعظیم و گرامیداشت آنها، آن دو را ثقل نامیده است».
می گویم یعنی آلبانی خلاصه اینکه قرار گرفتن اهل بیت در کنار قرآن در این حدیث
مانند ذکر سنت خلفای راشدین در کنار سنت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم است که فرمود:
«سنت مرا و سنت خلفای راشدین را لازم بگیرید…».
پس کجا شیخ آلبانی حدیث را منحصر در دوازده امام کرده است تا شیعه اثنا عشری از آن علیه اهل سنت دلیل بیاورد؟!.
و از اینجا میفهمیم که شیعه اثنا عشری تصحیح آلبانی را پذیرفتهاند اما آنچه او از حدیث فهمیده را قبول نکردهاند،
شما اگر تصحیح او را قبول میکنید استنباط او از حدیث را نیز قبول کنید.
اهل سنت و جماعت هیچ کسی را به گرفتن قول و دیدگاه کسی که برای آن دلیلی ندارد،
ملزم نمیکنند،
و بلکه فقط به گرفتن قول و دیدگاهی فرد را ملزم قرار میدهند که آن قول و استنباط دلیلی داشته باشد، و کلام شیخ آلبانی در اینجا کاملاً واضح است.